مدرسه‌ رهایی
2.33K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.99K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔴فوری:

دقایقی پیش #لیلا_حسین‌زاده به قید وثیقه و به صورت موقت از زندان اوین آزاد شد.

حسین زاده بیش از ۴ ماه بود که بدون هیچ اتهام جدیدی در حالی که از بیماری خودایمنی رنج زیادی می‌برد در بازداشت موقت بود و هم‌اکنون وضعیت بیماری وی نگران کننده است.


@senfi_uni_iran
#زن_زندگی_آزادی
#دانشجوی_زندانی_آزاد_باید_گردد



🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 عفو ملوکانه یا استیصال دستگاه قضایی

از صفحه‌ی توییتر #لیلا_حسین‌زاده

🔸همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربه‌ی عینی‌م از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:

🔸۱. در بند زنان عادل‌آباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
‏در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تخت‌های ۳طبقه بهم‌چسبیده) برای دوره‌ای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند،‏ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ به‌سرعت شروع به مدیریت ‏جمعیت بازداشتی‌ها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گل‌دادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند می‌دادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!
زندانیان عادی را هم سهل‌گیرانه‌تر آزاد کردند
‏این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.

🔸۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشت‌شدگان به مشکل خوردند.

🔸‏۳. در همان روزها برخی از هم‌جرم‌های همبندی‌هایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همان‌موقع پرس‌وجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت‌.

🔸‏۴. به این مثال‌ها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه ‏و فساد فی‌الارض داده‌اند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادل‌آباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان، اگر از دید ما فاجعه‌ای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.

🔸میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است.‏حکومت با همه هزینه‌هایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشت‌شدگان اعتراضات توده‌ای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندان‌ها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشته‌تر می‌شود،در طولانی‌مدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!

🔸‏بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت به‌خوبی میداند که ماجرا یک‌سوی دیگر هم دارد، و آن سیاسی‌تر شدن و فعال‌تر شدن ‏محیط زندان‌ها به‌صورتی جمعی‌تر است، حتی اگر این پتانسیل به‌مرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگ‌تر می‌کند، چنانچه همین الان شاهد پیام‌های جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگی‌ها بین زندان‌های مختلف هستیم.

🔸‏اقدام به چنین عفو عمومی‌ای با بخشنامه‌ای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمی‌تواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آن‌هم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.

🔸در زمانی که حتی خبر اعدام، ‏خشم جامعه را در سطح واکنش‌های جمعی بی‌نظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزم‌های سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطی‌های بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم می‌کند اگر بشود‌.

🔸‏اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد می‌شوند.

🔸‏مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار می‌کشیم‌ و حرمت آزادی را پاس می‌داریم.
درود بر تک‌تک مبارزان ‎ زن_زندگی_آزادی و به‌امید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر #ستمدیدگان_متحد.

@sarkhatism


#زن_زندگی_آزادی

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری

#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

#وکالت_ولایت_دو_روی_یک_سکه‌اند


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 آیا نفی وضع موجود، فی‌نفسه، کافیست؟

✍️#لیلا_حسین_زاده


[بخشی از متن] ما اگر این وضعیت را نمی‌خواهیم، بخاطر همه‌ی چیزهایی است که می‌خواهیم و کلیت ساختار سیاسی_اقتصادی موجود امکان برآوردن آن را به ما نمی‌دهد. بنابراین از همان ابتدا آنچه نمیخواهیم به آنچه می‌خواهیم گره خورده. اگرچه بیان‌پذیر کردن آنچه می‌خواهیم، کار بسیار دشوارتری است. جامعه وقتی در یک فرایند تاریخی هر روز بیشتر با سرکوب و انکار خواست‌هایش روبرو می‌شود و امکان "زندگی" را با همه محتوا و ایجابیتش از دست می‌دهد، وضع موجود را نفی می‌کند، این وضع موجود می‌تواند ذیل یک نام، بیان‌پذیر شود: جمهوری اسلامی.
البته رسیدن به همین مرحله‌ی نخواستن ج.ا با طی تجربه‌ی تاریخی ممکن شده، جامعه همه راه‌ها را برای برآورده کردن خواست‌ها و گریز از سرکوب و مرگ امتحان کرده و شکست خورده و با صرف بیشترین هزینه‌ها طی سالیان امید به اصلاحات و انتخاب بین بد و بدتر از طریق صندوق رای، به اینجا رسیده.
اما برای بیان‌پذیر کردن این‌که چه می‌خواهیم و چیزهایی که می‌خواهیم چگونه متحقق می‌شوند (یعنی چه سازوکار سیاسی_اقتصادی می‌تواند خواسته‌های ما را تضمین کند) با دشواری مضاعفی روبروییم. به‌ویژه این‌که گروه‌های اجتماعی مختلف، درخصوص آنچه 'می‌خواهند' تعارض منافع دارند.
برای مثال، کسی که سرمایه‌اش را در زمینه‌ی آموزش وارد کرده، ممکن است با آموزش مذهبی مشکل داشته باشد، اما از خصوصی‌سازی آموزش سود می‌برد؛ ولی یک معلم که سرمایه برای تاسیس مدرسه خصوصی ندارد، همزمان با نفی آموزش ایدئولوژیک، می‌خواهد با امنیت شغلی، تضمین حقوق و مزایا و زمان کار کمتر (یک شیفت کاری مثلا) کار کند، خواسته‌ای که در مغایرت با آزادسازی اقتصادی عرصه آموزش قرار دارد (شامل خصوصی‌سازی،مقررات‌زدایی و ...)؛ همچنین دانش‌آموزی که خانواده‌اش درآمد کافی برای هزینه‌کردن در عرصه‌ی آموزش ندارند هم می‌خواهد آموزش باکیفیت داشته باشد.
این تعارض منافع، انکارنشدنی است. در یک سوی این تعارض گروه اندکی از جامعه است که با قدرت اقتصادی‌اش، توان لابی سیاسی، نفوذ در قدرت سیاسی، متاثرکردن رسانه‌های جمعی و ... دارد و در یک سوی جامعه جمعیت کثیری است که قدرت اقتصادی_سیاسی ندارد و جز اتحاد و کار جمعی هماهنگ، راهی برای اثرگذاری بر عرصه سیاست (ساحت تصمیم، رسانه، حقوق و قضا و...) ندارد. این فقط یک مثال بسیار ساده از تعارض منافع است، این تعارضات سطوحی بسیار پیچیده‌تر دارد. آیا می‌توان این تعارضات را پوشاند، داخل پرانتز گذاشت، و ...؟ هرچیز جز تشریح و شفافیت درخصوص این تعارضات، منحل کردن تعارض به نفع یکی از طرفین است. اگرنه چطور می‌شود یک واقعیت عینی را اساسا در محاسبات وارد نکرد؟
ازقضا صحبت از اتحاد، همبستگی و حتی ائتلاف، اگر چنین تعارضاتی را مدنظر قرار ندهد و جهت‌گیری مشخص نسبت به آن‌ها نداشته باشد، فریبکارانه و در خوشبینانه‌ترین حالت، صوری است.
این تعارضات برآمده از خواسته‌های مشخص گروه‌های مختلف اجتماعی هستند، انکار آنها انکار و سرکوب خواسته‌های گروه‌های اجتماعی است، همان خواسته‌هایی که چون در وضع موجود پاسخ نگرفته آن را نفی می‌کند و علیه آن می‌شورد. بنابراین ازقضا لازمه‌ی هر ائتلاف، اتحاد و شکل‌دادن به نیرویی علیه وضع موجود و برای سرنگونی این سیستم، طرح،گفتگو و مذاکره در خصوص همین خواسته‌های بعضا متعارض و طراحی سازوکاری برای تضمین این خواسته‌ها، حل تعارضات یا سوگیری درخصوص آنهاست. این کارها لازمه‌ی اتحاد و ائتلاف است، نه مخل آن. این بزرگترین کژفهمی و (اگر بدبینانه بگوییم) فریبی است که در حال حاضر بین بخشی از نیروهای مخالف در جریان است...

متن کامل را در لینک زیر بخوانید 👇
https://bit.ly/3lz6A3R

#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 احضار ۹ تن از فعالان صنفی استان کرمان به دادگاه کیفری

در ادامه تداوم فشار بر فعالین صنفی جنبش معلمان، ۹ فعال صنفی معلمان استان کرمان به منظور تکمیل دفاعیات، به شعبه‌ی ۵ دادگستری کل این استان احضار شدند.

اسامی احضارشدگان:

#شهناز_رضایی
#زهرا_عزیزی‌
#میترا_نیک‌پور
#فاطمه_یزدانی
#لیلا_افشار
#مجید_نادری
#محمدرضا_بهزادپور
#حسین_رشیدی
#محمد_مستعلی‌زاده


این فعالین صنفی معلمان از سال ۱۴۰۰، در ادامه موج سرکوب معلمان، چندین نوبت با پرونده‌سازی‌های اطلاعات سپاه، پلیس امنیت و همچنین هیات تخلفات آموزش و پرورش مواجه شده‌اند.

لازم به ذکر است آقایان مجید نادری، محمدرضا بهزادپور و حسین رشیدی در ۳۰ اردبیهشت ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra


📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews