💠 #بیانیه
به نام خداوند جان و خرد
📝 #بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران (#تهران) پیرامون بازداشت آقایان #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علی_اکبر _باغانی و افزایش فشار بر معلمان و فعالان صنفی در آستانهی روز معلم
🔹 در حالی به استقبال روز معلم میرویم که حاکمیت و نیروهای امنیتی با بازداشت #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علیاکبر_باغانی برخورد قهرآمیز خود را با معلمان و کنشگران صنفی افزایش داده است. برای بسیاری از معلمان در سراسر کشور پروندههای قضایی تشکیل داده آنها را به دادگاه فرا میخواند.
🔺 در صبح روز شنبه ۱۴۰۱/۲/۱۰ نیروهای امنیتی، صبح زود به منزل #محمدحبیبی حمله میکنند و وسایل الکترونیکی همسر ایشان را ضبط و با خود میبرند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که همزمان به خانه آقایان #بداقی بازرس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و #باغانی عضو هیئتمدیره کانون یورش برده و پس از شکستن درها و پنجرهها با برخوردهای عصر جاهلیت این دو عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) را بازداشت و وسایل الکترونیکی آنها را ضبط میکنند. عناصر وزارت اطلاعات همزمان نسبت به بازداشت #محمدحبیبی سخنگوی کانون تهران اقدام و پس از دستگیری، وی را به زندان اوین منتقل میکنند. با نشان دادن حکم تفتیش خانه به آقای #ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی، به خانه جناب ابراهیمی میروند و پس از تفتیش خانه، او را بدون ارائه هیچگونه حکمی مبنی بر قرار بازداشت، به شکل غیرقانونی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل میکنند.
آنچه در بالا بیان شد خلاصهای از اتفاقاتی است که محصول بیتدبیری و شتابزدگی بیموردی است که نیروهای امنیتی در ناتوانی از دستگیری دزدها و اختلاسگران بیتالمال، بر معلمانی روا میدارند که جز حقخواهی و ارج نهادن به مقام والای معلم و ارزشگذاری برای آموزش، عمل و اندیشهای خلاف آن را ندارند.
با این وجود حاکمیت و دولت با کوتهفکری و حرکتهای ناشیانه بجای حل مشکل معلمان و کارگران و پرستاران و در کل حل مشکلات اقتصادی جامعه، بودجههای کشور را به غارت بیتدبیری و حماقتهای امنیتی میبرند تا شاید برای تثبیت جایگاه پوشالی خود فضای ارعاب و ترس را حاکم کنند؛ اما تجربههای مدنی و تاریخی نشان داده است این روش جز افزایش نارضایتی تودههای عظیم مردمی حاصلی به همراه نخواهد داشت.
بر هر عقل سلیمی واضح و مبرهن است که جنبش معلمان هرگز قائم به فرد یا افرادی نبوده و نیست و موج حقطلبی معلمان با دستگیری و تهدید و فشار هرگز آرام نمیگیرد و تا رسیدن بر خواستههای بهحق خود استوار خواهد ایستاد و بسیار روشن است که حاکمیت با بکار بردن روشهای قرونوسطایی جز خلق مشکلات اساسی برای خود و مردم طرُفی نخواهد بست.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بارها انزجار و نفرت خود را از ایجاد فضای امنیتی بر کل جامعه و متعاقب آن معلمان اعلام کرده و پافشاری حاکمیت را در افزایش فشار بر فعالان صنفی را بشدت محکوم میکند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بازداشت آقایان #رسول_بداقی، #علیاکبر_باغانی، #جعفرابراهیمی و #محمدحبیبی را بشدت محکوم میکند و بدون هیچ قیدوبندی خواهان آزادی سریع فعالان صنفی بازداشتشده است و اعلام میکند؛ کانون صنفی معلمان به این باور رسیده، دولت در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی معلمان و دیگر اقشار جامعه بشدت ناتوان شده و بجای آنکه در مقابل عوامل تضعیفکننده خود بایستد و بر رفع مشکلات مردم اهتمام ورزد، با واگذاری فضای جامعه به قشونکشی نیروهای امنیتی و با ایجاد فضای ترس و وحشت در سطح کشور، درماندگی و استیصال خود را لاپوشانی کند.
📌 کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه با فراخوان شورای هماهنگی و همدوش معلمان آزاده تلاش خود را در برگزاری هر چه بهتر تجمع ۱۱ اردیبهشت بکار خواهد بست و اعلام میکند که حاکمیت چارهای جز تن دادن به خواستههای به حق فرهنگیان ندارد و با بازداشت فعالان صنفی ما را در مسیر صنفی خود استوارتر خواهد کرد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۱/۲/۱۰
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
به نام خداوند جان و خرد
📝 #بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران (#تهران) پیرامون بازداشت آقایان #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علی_اکبر _باغانی و افزایش فشار بر معلمان و فعالان صنفی در آستانهی روز معلم
🔹 در حالی به استقبال روز معلم میرویم که حاکمیت و نیروهای امنیتی با بازداشت #محمدحبیبی، #رسول_بداقی، #جعفرابراهیمی و #علیاکبر_باغانی برخورد قهرآمیز خود را با معلمان و کنشگران صنفی افزایش داده است. برای بسیاری از معلمان در سراسر کشور پروندههای قضایی تشکیل داده آنها را به دادگاه فرا میخواند.
🔺 در صبح روز شنبه ۱۴۰۱/۲/۱۰ نیروهای امنیتی، صبح زود به منزل #محمدحبیبی حمله میکنند و وسایل الکترونیکی همسر ایشان را ضبط و با خود میبرند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که همزمان به خانه آقایان #بداقی بازرس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و #باغانی عضو هیئتمدیره کانون یورش برده و پس از شکستن درها و پنجرهها با برخوردهای عصر جاهلیت این دو عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) را بازداشت و وسایل الکترونیکی آنها را ضبط میکنند. عناصر وزارت اطلاعات همزمان نسبت به بازداشت #محمدحبیبی سخنگوی کانون تهران اقدام و پس از دستگیری، وی را به زندان اوین منتقل میکنند. با نشان دادن حکم تفتیش خانه به آقای #ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی، به خانه جناب ابراهیمی میروند و پس از تفتیش خانه، او را بدون ارائه هیچگونه حکمی مبنی بر قرار بازداشت، به شکل غیرقانونی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل میکنند.
آنچه در بالا بیان شد خلاصهای از اتفاقاتی است که محصول بیتدبیری و شتابزدگی بیموردی است که نیروهای امنیتی در ناتوانی از دستگیری دزدها و اختلاسگران بیتالمال، بر معلمانی روا میدارند که جز حقخواهی و ارج نهادن به مقام والای معلم و ارزشگذاری برای آموزش، عمل و اندیشهای خلاف آن را ندارند.
با این وجود حاکمیت و دولت با کوتهفکری و حرکتهای ناشیانه بجای حل مشکل معلمان و کارگران و پرستاران و در کل حل مشکلات اقتصادی جامعه، بودجههای کشور را به غارت بیتدبیری و حماقتهای امنیتی میبرند تا شاید برای تثبیت جایگاه پوشالی خود فضای ارعاب و ترس را حاکم کنند؛ اما تجربههای مدنی و تاریخی نشان داده است این روش جز افزایش نارضایتی تودههای عظیم مردمی حاصلی به همراه نخواهد داشت.
بر هر عقل سلیمی واضح و مبرهن است که جنبش معلمان هرگز قائم به فرد یا افرادی نبوده و نیست و موج حقطلبی معلمان با دستگیری و تهدید و فشار هرگز آرام نمیگیرد و تا رسیدن بر خواستههای بهحق خود استوار خواهد ایستاد و بسیار روشن است که حاکمیت با بکار بردن روشهای قرونوسطایی جز خلق مشکلات اساسی برای خود و مردم طرُفی نخواهد بست.
🔺 کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بارها انزجار و نفرت خود را از ایجاد فضای امنیتی بر کل جامعه و متعاقب آن معلمان اعلام کرده و پافشاری حاکمیت را در افزایش فشار بر فعالان صنفی را بشدت محکوم میکند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بازداشت آقایان #رسول_بداقی، #علیاکبر_باغانی، #جعفرابراهیمی و #محمدحبیبی را بشدت محکوم میکند و بدون هیچ قیدوبندی خواهان آزادی سریع فعالان صنفی بازداشتشده است و اعلام میکند؛ کانون صنفی معلمان به این باور رسیده، دولت در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی معلمان و دیگر اقشار جامعه بشدت ناتوان شده و بجای آنکه در مقابل عوامل تضعیفکننده خود بایستد و بر رفع مشکلات مردم اهتمام ورزد، با واگذاری فضای جامعه به قشونکشی نیروهای امنیتی و با ایجاد فضای ترس و وحشت در سطح کشور، درماندگی و استیصال خود را لاپوشانی کند.
📌 کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه با فراخوان شورای هماهنگی و همدوش معلمان آزاده تلاش خود را در برگزاری هر چه بهتر تجمع ۱۱ اردیبهشت بکار خواهد بست و اعلام میکند که حاکمیت چارهای جز تن دادن به خواستههای به حق فرهنگیان ندارد و با بازداشت فعالان صنفی ما را در مسیر صنفی خود استوارتر خواهد کرد.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۴۰۱/۲/۱۰
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
💠 #بیانیه
🔴 بیانیه جمعی از فعالان مدنی، صنفی، هنری محبوس در زندان اوین در اعتراض به اعدام جوان معترض، زنده یاد #محسن_شکاری
🔸خیزش خشونتپرهیزی که طی ماههای اخیر، جوانان پر شور وطن را در هر کوی و برزن به میدان آورده، در تداوم جنبش آزادی خواهانهی مردم ایران از مشروطه تا امروز سرمایه عظیم و ارزشمندی است که امید به توسعه دموکراسی و عدالت را در ایران فردا نوید میدهد. در این میان طالبان قدرت و حافظان وضع موجود ناتوان در درک و فهم زبان و صدای، #زن_زندگی_آزادی، تنها به سرکوب و منکوب کردن آن میاندیشند و در این توهم به سر میبرند که آتش فروزان اعتراضات را میتوان با توسل به خشونت عریان خاموش کرد.
🔸اعدام جوان ۲۳ ساله، زنده یاد #محسن_شکاری، نشانهی اوج بیخردی و بی تدبیریست درحالی که خیزش اعتراضی کنونی راه خود را در بستری از امید، زندگی، صلح، دوستی، آرامش و خشونت پرهیزی جستجو میکند، نباید پاسخ آنها با بازداشت و زندان و اعدام داده شود.
🔸حاکمان گمان نبرند که میتوان با تشدید خشونت از سیاست مشت آهنین به ساحل امن و آرامش رسید و بر کرسی قدرت ماند، مگر اعدام و حبس و محرومیت مانع از خیزشهای متعدد پیشین و امروز شده که تصور میشود، قتل و اعدام معترضان جوان، آنها را از ادامه تلاش برای ساختن زندگی بهتر و ایرانی آباد و آزاد باز خواهدداشت.
🔸 بدانید شعلههای خشونت و نفرتی که بهپاکردهاید، دامنتان را خواهد گرفت.
🔸به بند میکشید و نیاموختهاید که بند زندانی را خاموش نمیکند. می کشید و گمان می کنید چوبهی دار، صحنهی اقتدار شماست.
🔸اما اعدام هر معترض نمایش استیصال و درماندگیتان و موجب ایستادگی و قوام بیشتر معترضان است. گویی نیاموخته.اید که هر کس، انسانی را به ناحق بهقتل برساند جامعهای را بهقتل رسانده است.
🔸ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، فارغ از هر تعلق سیاسی فکری ضمن محکوم کردن ترویج و تشویق خشونت خواستار توقف سیاستها و رفتارهای خشونتآمیز، بهویژه صدور و اجرای احکام اعدام هستیم و در کنار همهی علاقهمندان توسعه آزادی، دموکراسی و عدالت در ایران تمامی تلاش خود را مصروف توقف چرخه خشونت میکنیم.
۱ - #رسول_بداقی
۲- #جعفر_پناهی
۳- #مصطفی_تاجزاده
۴- #محمد_حبیبی
۵- #امیر_سالار_داوودی
۶- #حسین_رزاق
۷- #محمد_رسول_اف
۸- #حسن_سعیدی
۹- #رضا_شهابی
۱۰- #علیرضا_فرشی
۱۱- #سعید_مدنی
۱۲- #مهدی_محمودیان
۱۳- #اکبر_نعیمی
۱۸ آذر ۱۴۰۱
زندان اوین
🆔 @kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 بیانیه جمعی از فعالان مدنی، صنفی، هنری محبوس در زندان اوین در اعتراض به اعدام جوان معترض، زنده یاد #محسن_شکاری
🔸خیزش خشونتپرهیزی که طی ماههای اخیر، جوانان پر شور وطن را در هر کوی و برزن به میدان آورده، در تداوم جنبش آزادی خواهانهی مردم ایران از مشروطه تا امروز سرمایه عظیم و ارزشمندی است که امید به توسعه دموکراسی و عدالت را در ایران فردا نوید میدهد. در این میان طالبان قدرت و حافظان وضع موجود ناتوان در درک و فهم زبان و صدای، #زن_زندگی_آزادی، تنها به سرکوب و منکوب کردن آن میاندیشند و در این توهم به سر میبرند که آتش فروزان اعتراضات را میتوان با توسل به خشونت عریان خاموش کرد.
🔸اعدام جوان ۲۳ ساله، زنده یاد #محسن_شکاری، نشانهی اوج بیخردی و بی تدبیریست درحالی که خیزش اعتراضی کنونی راه خود را در بستری از امید، زندگی، صلح، دوستی، آرامش و خشونت پرهیزی جستجو میکند، نباید پاسخ آنها با بازداشت و زندان و اعدام داده شود.
🔸حاکمان گمان نبرند که میتوان با تشدید خشونت از سیاست مشت آهنین به ساحل امن و آرامش رسید و بر کرسی قدرت ماند، مگر اعدام و حبس و محرومیت مانع از خیزشهای متعدد پیشین و امروز شده که تصور میشود، قتل و اعدام معترضان جوان، آنها را از ادامه تلاش برای ساختن زندگی بهتر و ایرانی آباد و آزاد باز خواهدداشت.
🔸 بدانید شعلههای خشونت و نفرتی که بهپاکردهاید، دامنتان را خواهد گرفت.
🔸به بند میکشید و نیاموختهاید که بند زندانی را خاموش نمیکند. می کشید و گمان می کنید چوبهی دار، صحنهی اقتدار شماست.
🔸اما اعدام هر معترض نمایش استیصال و درماندگیتان و موجب ایستادگی و قوام بیشتر معترضان است. گویی نیاموخته.اید که هر کس، انسانی را به ناحق بهقتل برساند جامعهای را بهقتل رسانده است.
🔸ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، فارغ از هر تعلق سیاسی فکری ضمن محکوم کردن ترویج و تشویق خشونت خواستار توقف سیاستها و رفتارهای خشونتآمیز، بهویژه صدور و اجرای احکام اعدام هستیم و در کنار همهی علاقهمندان توسعه آزادی، دموکراسی و عدالت در ایران تمامی تلاش خود را مصروف توقف چرخه خشونت میکنیم.
۱ - #رسول_بداقی
۲- #جعفر_پناهی
۳- #مصطفی_تاجزاده
۴- #محمد_حبیبی
۵- #امیر_سالار_داوودی
۶- #حسین_رزاق
۷- #محمد_رسول_اف
۸- #حسن_سعیدی
۹- #رضا_شهابی
۱۰- #علیرضا_فرشی
۱۱- #سعید_مدنی
۱۲- #مهدی_محمودیان
۱۳- #اکبر_نعیمی
۱۸ آذر ۱۴۰۱
زندان اوین
🆔 @kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #بیانیه
به نام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان به مناسبت دوم اسفند
روز جهانی #زبان_مادری
🔺#بازنشر
🔹 به منظور بزرگداشت زبان مادری و در راستای محافظت از میراث فرهنگی بشر دوم اسفند ماه به عنوان روز جهانی زبان مادری از سوی سازمان آموزشی علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) نامگذاری شده است. کانون صنفی معلمانایران (تهران)، ضمن گرامیداشت این روز جهانی و تبریک به همه معلمان و دانش آموزان در سراسر کشور، وظیفه خود میداند که از حق آموزش به زبان مادری برای همه اقوام ایرانی دفاع کند. دفاع از چنین حقی مبتنی بر دلایل و مستنداتی است که به صورت مختصر بیان می شود:
۱- دفاع از آموزش با کیفیت برای همه کودکان
یونسکو از سال ۱۹۵۲ آموزش به زبان مادری را به خصوص در مراحل اولیه آموزشی کودکان تشویق و تبلیغ کرده است. از نظر این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد، آموزش به زبان مادری حق کودکان است. زیرا کودکان، زبان مادری خویش را بهتر درک می کنند و همین درک، موجب میشود آنها از آموزش باکیفیت و بهتری برخوردار شده و از فعالیت آموزشی لذت ببرند. در مناطقی که زبان آموزشی و زبان مادری کودک یکسان نیستند، احتمال افزایش افت تحصیلی و ترک تحصیل زودهنگام دانشآموزان بیشتر میشود. در کنار اینها اضطراب و فشار ناشی از یادگیری زبان جدید برای کودکانی که به آموزش زبان غیر مادری اجبار میشوند از عواملی است که تاکید بر آموزش زبان مادری را در چارچوب دفاع از حقوق کودکان قرار میدهد.
۲- دفاع از عدالت آموزشی
در همه این سالها ما به عنوان یک تشکل صنفی و فرهنگی همواره و به حق از گسترش عدالت آموزشی در کشور دفاع کردهایم. دفاع از عدالت آموزشی بدون دفاع از حق آموزش به زبان مادری حمایتی ناقص و نارسا است.
به دو دلیل:
اول، این حق هر انسان است که به زبان مادری خود صحبت کند، بخواند و بنویسد. حقی بدیهی که نادیده گرفتن آن به مثابه نقض حقوق انسانی است.
دوم، آزادی انتخاب به عنوان یکی از حقوق بنیادین انسان ایجاب میکند که هر انسان و شهروندی در انتخاب یا عدم انتخاب زبان مادریش به عنوان زبان آموزش مختار باشد. تجربه ملیگرایی از نوع شوروی سابق پیش چشم ماست و به ما هشدار میدهد که دفاع از عدالت و برابری، منهای حقوقبشر و آزادی، ارمغانش دگماتیسم و جبرگرایی است.
لذا از نظر این تشکل صنفی/ فرهنگی دفاع از آموزش به زبان مادری از پیش فرضهای دفاع از عدالت آموزشی است.
۳- دفاع از همبستگی قومی
در این شرایط سخت و اسفناک اقتصادی که مردم کشور با بحرانهای متعدد روبرو هستند؛ وظیفه ما به عنوان یک تشکل صنفی/فرهنگی ایجاب میکند از گسترش همبستگی و مهرورزی میان اقوام ساکن این سرزمین دفاع کنیم. دفاع از حق آموزش به زبان مادری و اجرای عملی آن میتواند از اشاعه نفرت پراکنی میان قومیتهای مختلف جلوگیری کرده و حس اقلیت قومی بودن را بزداید. بی شک همه آنهایی که با قومیتها و مذاهب مختلف در این سرزمین زندگی می کنند حق استفاده برابر از منافع عمومی را دارند. بهره مندی از چنین حقی است که میتواند احساس تعلق خاطر سرزمینی را زنده نگه داشته و از واگرایی در حوزه سیاسی و اجتماعی جلوگیری کند. لازمه چنین حقی احترام به زبان مادری همه اقوام ایرانی و فراهم کردن بستر مناسب برای بهرهمندی همه قومیتهای ساکن ایران برای اشاعه زبان و فرهنگ خود است.
۴- معاهدات بین المللی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در طی سه دهه گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد قوانین و معاهدات متعددی را در جهت دفاع از آموزش زبان مادری به تصویب رسانده است. ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیت های قومی، ملی ،مذهبی و زبانی ،ماده ۵۲ اعلامیه جهانی حقوق زبانی و از همه مهمتر منشور زبان مادری سازمان یونسکو از آن جمله است .
این معاهدات همه دولتهای عضو را الزام می کند که در جهت تقویت و گسترش زبان مادری در میان قومیتها و ملیتهای خود بکوشند. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل موظف به اجرای معاهدات بینالمللی است. علاوه بر این در خود قانون اساسی نیز به صراحت بر آزادی آموزش به زبان مادری تاکید شده است. در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:
"... استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است."
ادامه در صفحه ۲👇
🆔 @KSMtehran
به نام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان به مناسبت دوم اسفند
روز جهانی #زبان_مادری
🔺#بازنشر
🔹 به منظور بزرگداشت زبان مادری و در راستای محافظت از میراث فرهنگی بشر دوم اسفند ماه به عنوان روز جهانی زبان مادری از سوی سازمان آموزشی علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) نامگذاری شده است. کانون صنفی معلمانایران (تهران)، ضمن گرامیداشت این روز جهانی و تبریک به همه معلمان و دانش آموزان در سراسر کشور، وظیفه خود میداند که از حق آموزش به زبان مادری برای همه اقوام ایرانی دفاع کند. دفاع از چنین حقی مبتنی بر دلایل و مستنداتی است که به صورت مختصر بیان می شود:
۱- دفاع از آموزش با کیفیت برای همه کودکان
یونسکو از سال ۱۹۵۲ آموزش به زبان مادری را به خصوص در مراحل اولیه آموزشی کودکان تشویق و تبلیغ کرده است. از نظر این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد، آموزش به زبان مادری حق کودکان است. زیرا کودکان، زبان مادری خویش را بهتر درک می کنند و همین درک، موجب میشود آنها از آموزش باکیفیت و بهتری برخوردار شده و از فعالیت آموزشی لذت ببرند. در مناطقی که زبان آموزشی و زبان مادری کودک یکسان نیستند، احتمال افزایش افت تحصیلی و ترک تحصیل زودهنگام دانشآموزان بیشتر میشود. در کنار اینها اضطراب و فشار ناشی از یادگیری زبان جدید برای کودکانی که به آموزش زبان غیر مادری اجبار میشوند از عواملی است که تاکید بر آموزش زبان مادری را در چارچوب دفاع از حقوق کودکان قرار میدهد.
۲- دفاع از عدالت آموزشی
در همه این سالها ما به عنوان یک تشکل صنفی و فرهنگی همواره و به حق از گسترش عدالت آموزشی در کشور دفاع کردهایم. دفاع از عدالت آموزشی بدون دفاع از حق آموزش به زبان مادری حمایتی ناقص و نارسا است.
به دو دلیل:
اول، این حق هر انسان است که به زبان مادری خود صحبت کند، بخواند و بنویسد. حقی بدیهی که نادیده گرفتن آن به مثابه نقض حقوق انسانی است.
دوم، آزادی انتخاب به عنوان یکی از حقوق بنیادین انسان ایجاب میکند که هر انسان و شهروندی در انتخاب یا عدم انتخاب زبان مادریش به عنوان زبان آموزش مختار باشد. تجربه ملیگرایی از نوع شوروی سابق پیش چشم ماست و به ما هشدار میدهد که دفاع از عدالت و برابری، منهای حقوقبشر و آزادی، ارمغانش دگماتیسم و جبرگرایی است.
لذا از نظر این تشکل صنفی/ فرهنگی دفاع از آموزش به زبان مادری از پیش فرضهای دفاع از عدالت آموزشی است.
۳- دفاع از همبستگی قومی
در این شرایط سخت و اسفناک اقتصادی که مردم کشور با بحرانهای متعدد روبرو هستند؛ وظیفه ما به عنوان یک تشکل صنفی/فرهنگی ایجاب میکند از گسترش همبستگی و مهرورزی میان اقوام ساکن این سرزمین دفاع کنیم. دفاع از حق آموزش به زبان مادری و اجرای عملی آن میتواند از اشاعه نفرت پراکنی میان قومیتهای مختلف جلوگیری کرده و حس اقلیت قومی بودن را بزداید. بی شک همه آنهایی که با قومیتها و مذاهب مختلف در این سرزمین زندگی می کنند حق استفاده برابر از منافع عمومی را دارند. بهره مندی از چنین حقی است که میتواند احساس تعلق خاطر سرزمینی را زنده نگه داشته و از واگرایی در حوزه سیاسی و اجتماعی جلوگیری کند. لازمه چنین حقی احترام به زبان مادری همه اقوام ایرانی و فراهم کردن بستر مناسب برای بهرهمندی همه قومیتهای ساکن ایران برای اشاعه زبان و فرهنگ خود است.
۴- معاهدات بین المللی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در طی سه دهه گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد قوانین و معاهدات متعددی را در جهت دفاع از آموزش زبان مادری به تصویب رسانده است. ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیت های قومی، ملی ،مذهبی و زبانی ،ماده ۵۲ اعلامیه جهانی حقوق زبانی و از همه مهمتر منشور زبان مادری سازمان یونسکو از آن جمله است .
این معاهدات همه دولتهای عضو را الزام می کند که در جهت تقویت و گسترش زبان مادری در میان قومیتها و ملیتهای خود بکوشند. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل موظف به اجرای معاهدات بینالمللی است. علاوه بر این در خود قانون اساسی نیز به صراحت بر آزادی آموزش به زبان مادری تاکید شده است. در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:
"... استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است."
ادامه در صفحه ۲👇
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
همچنین اصول ۱۹، ۲۲ و ۳۲ قانون اساسی با اشاره به برابری همه اقوام ایرانی و هرگونه عدم تبعیض اجتماعی و فرهنگی به نوعی دیگر این حق مسلم بشری را مورد تاکید قرار داده است.
از طرف دیگر دولت ایران با الحاق چندین معاهده بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک که طبق ماده ۹ قانون مدنی در حکم قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی به شمار میآیند، حق آموزش زبان مادری را بدون هیچ قید و شرطی به رسمیت شناخته است.
بر این اساس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن تبریک مجدد روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی، از دولت جمهوری اسلامی ایران میخواهد، شرایط و بستر لازم و مناسب برای آموزش به زبان مادری را برای همه قومیتها فراهم کرده و از این طریق ضمن اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی به معاهدات و میثاقهای بینالمللی خود پایبند باشد.
اول اسفند ۱۳۹۹
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/KSMtehran/350
https://tttttt.me/KSMtehran/351
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/KSMtehran/335
https://tttttt.me/KSMtehran/336
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/KSMtehran/338
https://tttttt.me/KSMtehran/340
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/KSMtehran/345
https://tttttt.me/KSMtehran/349
🔹🔹🔹
#بیانیه
#روز_جهانی_زبان_مادری
#تقویم_کانون
#نابرابری_آموزشی=#نابرابری_اجتماعی
♦️♦️♦️
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
https://tttttt.me/KSMtehran/329
از طرف دیگر دولت ایران با الحاق چندین معاهده بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک که طبق ماده ۹ قانون مدنی در حکم قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی به شمار میآیند، حق آموزش زبان مادری را بدون هیچ قید و شرطی به رسمیت شناخته است.
بر این اساس کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن تبریک مجدد روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی، از دولت جمهوری اسلامی ایران میخواهد، شرایط و بستر لازم و مناسب برای آموزش به زبان مادری را برای همه قومیتها فراهم کرده و از این طریق ضمن اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی به معاهدات و میثاقهای بینالمللی خود پایبند باشد.
اول اسفند ۱۳۹۹
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/KSMtehran/350
https://tttttt.me/KSMtehran/351
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/KSMtehran/335
https://tttttt.me/KSMtehran/336
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/KSMtehran/338
https://tttttt.me/KSMtehran/340
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/KSMtehran/345
https://tttttt.me/KSMtehran/349
🔹🔹🔹
#بیانیه
#روز_جهانی_زبان_مادری
#تقویم_کانون
#نابرابری_آموزشی=#نابرابری_اجتماعی
♦️♦️♦️
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
https://tttttt.me/KSMtehran/329
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #بیانیه
بهنام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت ۲ اسفند روز جهانی #زبان_مادری
✅ به زبان بلوچی
گُون اَللهَی پاکِین ناما
تِهرانَی مُعلِمانی کاری گُروهَی بَیانیَه 2 اِسپَندَی بارَوا
جِهانی رُوچ # زُبان _ ماتی
**پَه ماتی زُبانَی…
بهنام خداوند جان و خرد
بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت ۲ اسفند روز جهانی #زبان_مادری
✅ به زبان بلوچی
گُون اَللهَی پاکِین ناما
تِهرانَی مُعلِمانی کاری گُروهَی بَیانیَه 2 اِسپَندَی بارَوا
جِهانی رُوچ # زُبان _ ماتی
**پَه ماتی زُبانَی…
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
.
🟥بیانیهی ۳۲۶ نفر از استادان دانشگاههای سراسر کشور دربارهی حملات شیمیایی زنجیرهای و سازماندهی شده به مدارش دخترانه کشور
حاکمیت جمهوی اسلامی، مسؤلان امنیت کشور!
بیش از چند ماه است که اخبار بهتآور، مخوف و منزجرکنندهی حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در شهرهای مختلف کشور به یکی از نگرانیهای عمدهی خانوادهها و شهروندان تبدیل شده است. رویدادی بس شرمآور برای حاکمیتی که علیرغم ادعای حفاظت از امنیت درون مرزی و فرامرزی، ماههاست در مقابل این تهدید آشکار امنیت ملی، دست روی دست گذاشته و اقدام بازدارنده ای نکرده است.
از آنجا که حاکمیت در نظر مردم به نحو نومیدکنندهای به مرحلهی بیاعتمادی و بدبینی رسیده و بیم آن میرود که در چنین موقعیتی، حوادثی دردناکتر از اینها هم در انتظار کشور باشد؛ تحمل این فجایع روزافزون، خارج از توان و طاقت روانی جامعه است. حداقل انتظار از حاکمیت در این وضعیت استیصال و بیاعتمادی، عملکردی منسجم، ضربالاجلی و بسیار شفاف با نتیجهای قاطع است.
بدینوسیله ما استادان دانشگاه در کنار نهاد مظلوم آموزش و پرورش و همصدا با معلمان این مرز و بوم، این جنایت هولناک را محکوم کرده و عاملان آن را در شمار بیرحمترین، خطرناکترین و منفورترین دشمنان دانش و آگاهی و سرزندگی کودکان و نوجوانان ایران دانسته و خطاب به کسانی که عهدهدار وظیفهی تامین و حفاظت از امنیت ملیاند اعلام میداریم:
پیش از آنکه خشم فزایندهی مردم بیپناه که اکنون جگرگوشهها و دختران معصوم خود را در مقابل تهدیدی چنین بیرحمانه و ویرانگر میبینند، دامنگیر شود، چارهای بیندیشید. اطلاعات خود درباره ابعاد مختلف این موضوع و عاملان و آمران این جنایات را هرچه سریعتر و بیپردهپوشی و کاملا شفاف به ملت اعلام کرده، عاملان را به پیشگاه عدالت بسپرید و عملا ختم این جنایت را تضمین کنید. یقین بدانید که سرپوشگذاشتن بر این جنایت یا تخفیف آن و عدم افشا و محاکمهی عاملان از سوی وجدان عمومی جامعه به معنای تصریح حاکمیت بر همدستی و همسویی با این جنایت تلقی خواهد شد و تبعات طوفانی آن را به سرعت تجربه خواهید کرد.
تعداد و اسامی امضاکنندگان را در اینستنت ویو بخوانید:
#بیانیه
4⃣7⃣0⃣3⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟥بیانیهی ۳۲۶ نفر از استادان دانشگاههای سراسر کشور دربارهی حملات شیمیایی زنجیرهای و سازماندهی شده به مدارش دخترانه کشور
حاکمیت جمهوی اسلامی، مسؤلان امنیت کشور!
بیش از چند ماه است که اخبار بهتآور، مخوف و منزجرکنندهی حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در شهرهای مختلف کشور به یکی از نگرانیهای عمدهی خانوادهها و شهروندان تبدیل شده است. رویدادی بس شرمآور برای حاکمیتی که علیرغم ادعای حفاظت از امنیت درون مرزی و فرامرزی، ماههاست در مقابل این تهدید آشکار امنیت ملی، دست روی دست گذاشته و اقدام بازدارنده ای نکرده است.
از آنجا که حاکمیت در نظر مردم به نحو نومیدکنندهای به مرحلهی بیاعتمادی و بدبینی رسیده و بیم آن میرود که در چنین موقعیتی، حوادثی دردناکتر از اینها هم در انتظار کشور باشد؛ تحمل این فجایع روزافزون، خارج از توان و طاقت روانی جامعه است. حداقل انتظار از حاکمیت در این وضعیت استیصال و بیاعتمادی، عملکردی منسجم، ضربالاجلی و بسیار شفاف با نتیجهای قاطع است.
بدینوسیله ما استادان دانشگاه در کنار نهاد مظلوم آموزش و پرورش و همصدا با معلمان این مرز و بوم، این جنایت هولناک را محکوم کرده و عاملان آن را در شمار بیرحمترین، خطرناکترین و منفورترین دشمنان دانش و آگاهی و سرزندگی کودکان و نوجوانان ایران دانسته و خطاب به کسانی که عهدهدار وظیفهی تامین و حفاظت از امنیت ملیاند اعلام میداریم:
پیش از آنکه خشم فزایندهی مردم بیپناه که اکنون جگرگوشهها و دختران معصوم خود را در مقابل تهدیدی چنین بیرحمانه و ویرانگر میبینند، دامنگیر شود، چارهای بیندیشید. اطلاعات خود درباره ابعاد مختلف این موضوع و عاملان و آمران این جنایات را هرچه سریعتر و بیپردهپوشی و کاملا شفاف به ملت اعلام کرده، عاملان را به پیشگاه عدالت بسپرید و عملا ختم این جنایت را تضمین کنید. یقین بدانید که سرپوشگذاشتن بر این جنایت یا تخفیف آن و عدم افشا و محاکمهی عاملان از سوی وجدان عمومی جامعه به معنای تصریح حاکمیت بر همدستی و همسویی با این جنایت تلقی خواهد شد و تبعات طوفانی آن را به سرعت تجربه خواهید کرد.
تعداد و اسامی امضاکنندگان را در اینستنت ویو بخوانید:
#بیانیه
4⃣7⃣0⃣3⃣
🆔@senfi_uni_iran
Telegraph
بیانیه جمعی از استادان دانشگاههای کشور دربارهی فاجعهی حملات شیمیایی زنجیرهای و سازماندهیشده به مدارس دخترانه کشور
حاکمیت جمهوی اسلامی، مسؤلان امنیت کشور! بیش از چند ماه است که اخبار بهتآور، مخوف و منزجرکنندهی حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در شهرهای مختلف کشور به یکی از نگرانیهای عمدهی خانوادهها و شهروندان تبدیل شده است. رویدادی بس شرمآور برای حاکمیتی که علیرغم…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🛑#بیانیه
انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی ، در حمایت از خواستههای همکاران شیراز
#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی
مردم شریف ایران
اولیا و دانش آموزان گرامی
🔹ما آموزگاران کشور محنت زده ایران ؛ برای رسیدن به خواسته های به حق خود ؛ تمام راه های قانونی و مورد تصویب و تایید خود نظام جمهوری اسلامی را طی کرده ایم ؛ اما متاسفانه نه تنها منتج به نتیجه مطلوب نگردیده است ؛ بلکه دراین راه دشوار با انواع و اقسام سنگ اندازی های حکومتی روبرو شده ایم؛ تا جاییکه حکومتیان حتی به قوانین مصرح خود در قانون اساسی و قوانین مدنی و حقوقی نیز پایبند نبوده اند و تلاش کرده اند، به روشهای مختلف احکام ، مدت زمان بازداشت ، حصر و زندانی کردن همکاران بی گناه ما را که هدفی جز بیان خواسته های صنفی ما را نداشته اند طولانی نمایند ؛ که در صورت تامین آن مطالبات، نیازهای اساسی دانش آموزان سراسر کشور از جمله ، آموزش فراگیر و رایگان برای همه ، محقق می شده است .
🔹اما ناباورانه ؛ شاهد مسدود شدن راه های مسالمت آمیز و قانونی برای رسیدن به آن مطالبات از طرف نهادهایی هستیم که هرگونه امید برای آزادی همکاران را مبدل به یاس می کند.
اکنون ؛ دو تن از همکاران با شرافت ما ،#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی ، در استان فارس با مشاهده این همه نا عدالتی و سنگ اندازی های شبه قانونی که متاسفانه اراده ای بر حبس غیر قانونی آنها نیز دیده می شود و نهایتا این عزیزان را مجبور کرده است که با اعتصاب غذای خشک جان شیرین خود را بابت پایان دادن به این احکام ظالمانه به خاطر اندازند.
🔹#انجمن_صنفی_فرهنگیان_استان_مرکزی ؛ ضمن حمایت قاطعانه خود از این همکاران ؛ اعلام می دارد و از نهادهای حقوقی و دیگر انجمن های صنفی فرهنگیان کشور استدعا دارد ؛ تا دیر نشده است ، همت و تلاش خود را برای آزادی این بزرگواران مضاعف نموده تا هرچه سریعتر زمینه آزادی این تلاشگران عرصه مطالبه گری فراهم شود و قوه قضائیه به وظایف قانونی و شرعی خودش که مبین آزادی بی قید و شرط آنهاست ، عمل نماید .
والعاقبت للمتقین
✍انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی
"اول بهمن یک هزار و چهارصد و دو"
https://tttttt.me/kashowra
انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی ، در حمایت از خواستههای همکاران شیراز
#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی
مردم شریف ایران
اولیا و دانش آموزان گرامی
🔹ما آموزگاران کشور محنت زده ایران ؛ برای رسیدن به خواسته های به حق خود ؛ تمام راه های قانونی و مورد تصویب و تایید خود نظام جمهوری اسلامی را طی کرده ایم ؛ اما متاسفانه نه تنها منتج به نتیجه مطلوب نگردیده است ؛ بلکه دراین راه دشوار با انواع و اقسام سنگ اندازی های حکومتی روبرو شده ایم؛ تا جاییکه حکومتیان حتی به قوانین مصرح خود در قانون اساسی و قوانین مدنی و حقوقی نیز پایبند نبوده اند و تلاش کرده اند، به روشهای مختلف احکام ، مدت زمان بازداشت ، حصر و زندانی کردن همکاران بی گناه ما را که هدفی جز بیان خواسته های صنفی ما را نداشته اند طولانی نمایند ؛ که در صورت تامین آن مطالبات، نیازهای اساسی دانش آموزان سراسر کشور از جمله ، آموزش فراگیر و رایگان برای همه ، محقق می شده است .
🔹اما ناباورانه ؛ شاهد مسدود شدن راه های مسالمت آمیز و قانونی برای رسیدن به آن مطالبات از طرف نهادهایی هستیم که هرگونه امید برای آزادی همکاران را مبدل به یاس می کند.
اکنون ؛ دو تن از همکاران با شرافت ما ،#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی ، در استان فارس با مشاهده این همه نا عدالتی و سنگ اندازی های شبه قانونی که متاسفانه اراده ای بر حبس غیر قانونی آنها نیز دیده می شود و نهایتا این عزیزان را مجبور کرده است که با اعتصاب غذای خشک جان شیرین خود را بابت پایان دادن به این احکام ظالمانه به خاطر اندازند.
🔹#انجمن_صنفی_فرهنگیان_استان_مرکزی ؛ ضمن حمایت قاطعانه خود از این همکاران ؛ اعلام می دارد و از نهادهای حقوقی و دیگر انجمن های صنفی فرهنگیان کشور استدعا دارد ؛ تا دیر نشده است ، همت و تلاش خود را برای آزادی این بزرگواران مضاعف نموده تا هرچه سریعتر زمینه آزادی این تلاشگران عرصه مطالبه گری فراهم شود و قوه قضائیه به وظایف قانونی و شرعی خودش که مبین آزادی بی قید و شرط آنهاست ، عمل نماید .
والعاقبت للمتقین
✍انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی
"اول بهمن یک هزار و چهارصد و دو"
https://tttttt.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
Forwarded from سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل
📣 برای افزایش عمومی مزدها به پا خیزیم و تلاش های ضدکارگریِ دولت و کارفرمایان را خنثی کنیم!
افزایش مزد در شرایط فلاکتبار کنونی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دستمزدهائی که توسط دولت، وزارت کار و به اصطلاح نمایندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصویب می شوند نمی توانند هزینه های زندگی طبقه کارگر را تامین کنند. سال هاست که کارگران به این فقر و سیه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خیابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزیده و فریاد حق طلبی سر داده اند. مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذیری از طبقۀ کارگر را تشکیل می دهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفته های اخیر، نمونه هائی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ٤٥ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانۀ سرمایه داران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایه دار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر صورت نگیرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد. کسانی که مسبب فقر،سیه روزی و درماندگی اکثریت ٩٠درصدی افراد جامعه هستند،نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محرومیت توده های زحمتکش گام بردارند.از این رو، کارگران خود باید به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. دیگر نیروهای طبقاتی یا توان چنین کاری را ندارند و یا خواهان چنین تلاشی نیستند، زیرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است.
کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آن هم مشروط به اینکه کاری داشته باشند. اما مزدهای کارگران همواره چهار یا پنج برابر پائین تر از هزینه هایی بوده که برای معیشت خانوار متوسط کارگری لازم است. برای مثال، آخرین حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۲ تصویب کردند با کل مزایای شغلی – که به همه کارگران تعلق نمی گیرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت میلیون و چهار صد هزار تومان) بود. این مبلغ به زحمت هزینۀیک هفتۀ یک خانوار متوسط شهری در سال۱۴۰۲را تامین می کند زیرا براساس آمارهای رسمی، میانگین هزینۀ یک خانوادۀ چهارنفری در این سال از سی میلیون تومان در ماه بیشتر است. به همین طریق براساس پیش بینی نرخ تورم در سال ۱۴۰۳، میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار شهری از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود.
برای دستیابی به افزایش مزد راهی جز مبارزه و پنجه در افکندن با دولت، کارفرما و سرمایه داران قابل تصور نیست. زیرا دولت و کارفرماها نه تنها هیچ اراده ای برای افزایش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غیرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی،رقابت پذیری و ترغیب سرمایه داران به سرمایه گذاری و یا این دروغ فاحش که اقتصاد ایران توانائی تأمین مزدی بالاتر از مزدهای جاری را ندارد، از افزایش مزد جلوگیری کنند. دولت با بدعت گذاری های شیادانه افزایش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زیر عنوان «مزدهای توافقی» می کند. این بدان معنی است که می خواهد همان قانون دست و پاشکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اینکه مسیر بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد، ماده قانونی جدیدی برایش تصویب می کند.
کارگران مزدی یدی و فکری در ایران با اعضای خانواده شان حدود ٦٠ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از ٨٠ درصد کل تولید جامعه محصول کار آنهاست. از این رو بدیهی است که مزد کارگران نباید از میانگین هزینۀ یک خانوار متوسط شهری کمتر باشد. چنانکه گفته شد میانگین هزینه های زندگی یک خانوار چهارنفرۀ شهری در سال ۱۴۰۳، حداقل معادل چهل و پنج میلیون تومان در ماه خواهد بود.
ما از تمام کارگران مزدی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی، ساختمانی، معدنی و غیره در بخش های خصوصی و دولتی دعوت می کنیم در محیط کار خود و در سطح جامعه برای حداقل دستمزد چهل و پنج میلیون تومان در ماه مبارزه کنند. ⬇️⬇️⬇️
📣 برای افزایش عمومی مزدها به پا خیزیم و تلاش های ضدکارگریِ دولت و کارفرمایان را خنثی کنیم!
افزایش مزد در شرایط فلاکتبار کنونی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دستمزدهائی که توسط دولت، وزارت کار و به اصطلاح نمایندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصویب می شوند نمی توانند هزینه های زندگی طبقه کارگر را تامین کنند. سال هاست که کارگران به این فقر و سیه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خیابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزیده و فریاد حق طلبی سر داده اند. مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذیری از طبقۀ کارگر را تشکیل می دهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفته های اخیر، نمونه هائی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ٤٥ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانۀ سرمایه داران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایه دار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر صورت نگیرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد. کسانی که مسبب فقر،سیه روزی و درماندگی اکثریت ٩٠درصدی افراد جامعه هستند،نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محرومیت توده های زحمتکش گام بردارند.از این رو، کارگران خود باید به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. دیگر نیروهای طبقاتی یا توان چنین کاری را ندارند و یا خواهان چنین تلاشی نیستند، زیرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است.
کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آن هم مشروط به اینکه کاری داشته باشند. اما مزدهای کارگران همواره چهار یا پنج برابر پائین تر از هزینه هایی بوده که برای معیشت خانوار متوسط کارگری لازم است. برای مثال، آخرین حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۲ تصویب کردند با کل مزایای شغلی – که به همه کارگران تعلق نمی گیرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت میلیون و چهار صد هزار تومان) بود. این مبلغ به زحمت هزینۀیک هفتۀ یک خانوار متوسط شهری در سال۱۴۰۲را تامین می کند زیرا براساس آمارهای رسمی، میانگین هزینۀ یک خانوادۀ چهارنفری در این سال از سی میلیون تومان در ماه بیشتر است. به همین طریق براساس پیش بینی نرخ تورم در سال ۱۴۰۳، میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار شهری از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود.
برای دستیابی به افزایش مزد راهی جز مبارزه و پنجه در افکندن با دولت، کارفرما و سرمایه داران قابل تصور نیست. زیرا دولت و کارفرماها نه تنها هیچ اراده ای برای افزایش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غیرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی،رقابت پذیری و ترغیب سرمایه داران به سرمایه گذاری و یا این دروغ فاحش که اقتصاد ایران توانائی تأمین مزدی بالاتر از مزدهای جاری را ندارد، از افزایش مزد جلوگیری کنند. دولت با بدعت گذاری های شیادانه افزایش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زیر عنوان «مزدهای توافقی» می کند. این بدان معنی است که می خواهد همان قانون دست و پاشکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اینکه مسیر بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد، ماده قانونی جدیدی برایش تصویب می کند.
کارگران مزدی یدی و فکری در ایران با اعضای خانواده شان حدود ٦٠ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از ٨٠ درصد کل تولید جامعه محصول کار آنهاست. از این رو بدیهی است که مزد کارگران نباید از میانگین هزینۀ یک خانوار متوسط شهری کمتر باشد. چنانکه گفته شد میانگین هزینه های زندگی یک خانوار چهارنفرۀ شهری در سال ۱۴۰۳، حداقل معادل چهل و پنج میلیون تومان در ماه خواهد بود.
ما از تمام کارگران مزدی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی، ساختمانی، معدنی و غیره در بخش های خصوصی و دولتی دعوت می کنیم در محیط کار خود و در سطح جامعه برای حداقل دستمزد چهل و پنج میلیون تومان در ماه مبارزه کنند. ⬇️⬇️⬇️
#بیانیه
🖌 ۵۲ کارگر در ساعت ۲۱ شنبه در معدن زغالسنگ معدنجوی طبس کشته شدند و خانوادهی این کارگران داغدار و مردم پریشان شدهاند.
۱۷ نفر مجروح و ۲۴ تن نیز تاکنون مفقود هستند. در سال ۹۶ معدن یورت نیز ۴۳ کشته داد. کارگران معدن یورت میگفتند، جرئت گفتن نارساییها به بازرسان را نداشتیم؛ چرا که از قبل تهدید به اخراج شده بودیم.
در معدن زغالسنگ معدنجوی، گاز متان و سپس مونوکسیدکربن نشت کرده و سبب مرگ کارگران زحمتکش و رنجدیده شده است.
کاملا روشن است کارفرما به مسائل ایمنی توجه نداشته، سیستم ایمنی برای هشدار وجود نداشته، غیاب بازرسان هم از عوامل تعیین کننده در این کشتار بودهاست.
میدری، وزیر کار میگوید:
این معدن ایمنیهای لازم را داشته و مشکلی نداشته است و فقط یک حادثه بوده و همه ضوابط را مسئولان معدن رعایت کرده بودند.
میدری آمده با مطرح کردن مستمری خانوادهها و دیه بر روی این فاجعهی بزرگ سرپوش بگذارد.
شرکت «معدنجو» یک شرکت خصوصی است که در دههی ۷۰ به نام «خصوصی سازی» به وابستگان نظام واگذار شده است.
مدیرعامل شرکت، محمد مجتهدزاده سالهاست رئیس انجمن زغالسنگ ایران بوده و با بهرهگیری از نفوذ حکومتی خود در معادن متعددی سهیم است.
واگذاری بنگاههای اقتصادی به مقامات و کارگزاران نظام در دهههای گذشته، به نام خصوصی سازی، به بدتر شدن وضع کارکنان این بنگاهها شده و یا کار به تعطیلی آنها رسیده است. طی ۴ ماه اخیر، طبس دوازدهمین حادثهی مرگبار در معادن ایران بوده است.
مهدی خرمنیا میگوید:
ده سال پیش، قراردادی بستیم برای "امکان سنجی ساخت پایگاه امداد و نجات در معادن زغالسنگ طبس"
با وجود داشتن قرارداد رسمی با دولت، معادن خصوصی، نه اجازه بازدید دادند، نه اطلاعات تعداد نیرو و نه تجهیزات امدادی و ایمنی موجودشان را.
در این گونه فجایع، حاکمیت سعی دارد مقصر را بهطور فردی در نظر بگیرد، و آن را به بیاحتیاطی کارگران تقلیل دهد، حال آن که ساختار سودجو و فاسد چنین بلایی را بر کارگران نازل میکند و بار اصلی را از دوش نهادهایی که مسئولیت ایجاد فاجعه را داشتهاند، بردارد. مقصران واقعی باید از پشت پردهی این فجایع بیرون آیند و پاسخگوی این حوادث مرگبار باشند.
ما فراموش نمیکنیم که ۱۷ تن از کارگران "معدن طلای آقدره" که در مقابل کارخانه برای اعتراض به اخراج ۳۵۰ تن از همکارانشان دست به تجمع زده بودند، در ملاء عام شلاق زده شدند. تک تک این رخدادها، ماهیت حکومتهای ضد کارگر را نمایان میسازند.
اتحاد بازنشستگان
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🖌 ۵۲ کارگر در ساعت ۲۱ شنبه در معدن زغالسنگ معدنجوی طبس کشته شدند و خانوادهی این کارگران داغدار و مردم پریشان شدهاند.
۱۷ نفر مجروح و ۲۴ تن نیز تاکنون مفقود هستند. در سال ۹۶ معدن یورت نیز ۴۳ کشته داد. کارگران معدن یورت میگفتند، جرئت گفتن نارساییها به بازرسان را نداشتیم؛ چرا که از قبل تهدید به اخراج شده بودیم.
در معدن زغالسنگ معدنجوی، گاز متان و سپس مونوکسیدکربن نشت کرده و سبب مرگ کارگران زحمتکش و رنجدیده شده است.
کاملا روشن است کارفرما به مسائل ایمنی توجه نداشته، سیستم ایمنی برای هشدار وجود نداشته، غیاب بازرسان هم از عوامل تعیین کننده در این کشتار بودهاست.
میدری، وزیر کار میگوید:
این معدن ایمنیهای لازم را داشته و مشکلی نداشته است و فقط یک حادثه بوده و همه ضوابط را مسئولان معدن رعایت کرده بودند.
میدری آمده با مطرح کردن مستمری خانوادهها و دیه بر روی این فاجعهی بزرگ سرپوش بگذارد.
شرکت «معدنجو» یک شرکت خصوصی است که در دههی ۷۰ به نام «خصوصی سازی» به وابستگان نظام واگذار شده است.
مدیرعامل شرکت، محمد مجتهدزاده سالهاست رئیس انجمن زغالسنگ ایران بوده و با بهرهگیری از نفوذ حکومتی خود در معادن متعددی سهیم است.
واگذاری بنگاههای اقتصادی به مقامات و کارگزاران نظام در دهههای گذشته، به نام خصوصی سازی، به بدتر شدن وضع کارکنان این بنگاهها شده و یا کار به تعطیلی آنها رسیده است. طی ۴ ماه اخیر، طبس دوازدهمین حادثهی مرگبار در معادن ایران بوده است.
مهدی خرمنیا میگوید:
ده سال پیش، قراردادی بستیم برای "امکان سنجی ساخت پایگاه امداد و نجات در معادن زغالسنگ طبس"
با وجود داشتن قرارداد رسمی با دولت، معادن خصوصی، نه اجازه بازدید دادند، نه اطلاعات تعداد نیرو و نه تجهیزات امدادی و ایمنی موجودشان را.
در این گونه فجایع، حاکمیت سعی دارد مقصر را بهطور فردی در نظر بگیرد، و آن را به بیاحتیاطی کارگران تقلیل دهد، حال آن که ساختار سودجو و فاسد چنین بلایی را بر کارگران نازل میکند و بار اصلی را از دوش نهادهایی که مسئولیت ایجاد فاجعه را داشتهاند، بردارد. مقصران واقعی باید از پشت پردهی این فجایع بیرون آیند و پاسخگوی این حوادث مرگبار باشند.
ما فراموش نمیکنیم که ۱۷ تن از کارگران "معدن طلای آقدره" که در مقابل کارخانه برای اعتراض به اخراج ۳۵۰ تن از همکارانشان دست به تجمع زده بودند، در ملاء عام شلاق زده شدند. تک تک این رخدادها، ماهیت حکومتهای ضد کارگر را نمایان میسازند.
اتحاد بازنشستگان
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 بیانیه
در ۲۶اُمین سالگرد قتلهای سیاسی-حکومتی
📌 متن #بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-12-05-3
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
در ۲۶اُمین سالگرد قتلهای سیاسی-حکومتی
📌 متن #بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-12-05-3
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 #بیانیه دانشجویان دانشگاه علامه درحمایت از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
«ما هم به این قتل عمد دولتی نه میگوییم»
ماشین اعدام حاکمیت هر روزه شهروندان ما را به قتل میرساند. طومار بلند اسامی محکومان به اعدام که مرگ را به انتظار نشستهاند، بار دگر حکایت از اراده راسخی دارد که نمیخواهد صدای اعتراض مردم علیه اعدام را بشنود و با مجازاتهای قرون وسطایی و پشت نقاب مذهب، اهداف سیاسی سرکوبگرایانه خود را پیش میبرد.
به گزارش کارزار «سه شنبههای نه به اعدام» در سال ۲۰۲۴ میلادی ۹۵۳ نفر در کشور اعدام شدند. در سال گذشته میلادی نیز ۷۵ درصد اعدامها در جهان سهم شهروندان ایرانی بوده است.
تقلیل این جانها به اعداد، چشم بستن بر روی این قتل عمد حکومتی و نادیده گرفتن داغ خانوادهها و رنج جمعیای است که همه ما متحمل میشویم. کثرت صدور و اجرای احکام اعدام ذرهای این ارقام دهشتناک را برای ما عادی نکرده و نخواهد کرد. کما آنکه فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه دار پا بر جا است.
اعدام، این مجازات ضد انسانی طیف وسیعی از متهمان را تحتالشعاع قرار میدهد. از پروندههای مربوط به مواد مخدر تا فساد مالی، اخلاقی، قتل، اتهامات سیاسی و … . اعدام، پاسخ سیاسی دولت به شهروندان است که تمامیت انسان را میبلعد و به اسم تحقق عدالت و امنیت، ضمن بازتولید خشونت، به دنبال انتقامجویی و هراسافکنی است.
قریب به ۵۰ هفته است که زندانیان ۲۷ زندان کشور در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام، سه شنبهها را در اعتصاب غذا به سر میبرند. کارزاری که از آن تحت عنوان «سهشنبههای نه به اعدام» یاد میشود، پژواک فریادی بلند از درون زندانهای حکومت است. حکومتی که گرچه آب، برق، گاز و هوا ندارد، اما کماکان چوبه دار و طناب دارد. گرچه پیروان خدای دهه شصت که همان خالقان خاورانند، بهتر از هرکس میدانند که زندان و طناب دار و گلوله بقای هیچ حکومتی را تضمین نکرده است.
ما دانشجویان دوشادوش کارگران، معلمان و سایر زحمتکشان فریاد میزنیم که مجازات اعدام باید لغو شود و خاطر نشان میکنیم که در یک جامعه مدنی جایی برای این قبیل مجازاتهای واپسگرایانه بدوی وجود ندارد و جان آدمی محل گروکشیهای سیاسی نیست.
وقتی از برچیدن مجازات اعدام سخن میگوییم بدین معناست که فارغ از اتهام متهم یا انتساب وی به هر دسته سیاسی حرف ما یک چیز است: “نه به اعدام!”. و این فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه و گسستن آخرین طناب دار ادامه خواهد داشت.
اسامی امضاکنندگان:
آریا میرنیام، جلال محمدیان، رادبه کشاورز، زینب کیامنفرد، ساغر رحیمی شاد، سبحان آقایی طزرجانی، شایان زارع، صبا قاسمی خسروشاهی، علی احمدی، علی فرزین، علیرضا کاظمی مقدم، فاطمه نوری پوری، فرناز داودی، محمد ناظری، محمد چاکری، محمدحسین شعائی، محمدحسین موسوی، محیا ثقفی، مریم رحیمی، مریم محمودی»
https://tttttt.me/edalatxah/19353
«ما هم به این قتل عمد دولتی نه میگوییم»
ماشین اعدام حاکمیت هر روزه شهروندان ما را به قتل میرساند. طومار بلند اسامی محکومان به اعدام که مرگ را به انتظار نشستهاند، بار دگر حکایت از اراده راسخی دارد که نمیخواهد صدای اعتراض مردم علیه اعدام را بشنود و با مجازاتهای قرون وسطایی و پشت نقاب مذهب، اهداف سیاسی سرکوبگرایانه خود را پیش میبرد.
به گزارش کارزار «سه شنبههای نه به اعدام» در سال ۲۰۲۴ میلادی ۹۵۳ نفر در کشور اعدام شدند. در سال گذشته میلادی نیز ۷۵ درصد اعدامها در جهان سهم شهروندان ایرانی بوده است.
تقلیل این جانها به اعداد، چشم بستن بر روی این قتل عمد حکومتی و نادیده گرفتن داغ خانوادهها و رنج جمعیای است که همه ما متحمل میشویم. کثرت صدور و اجرای احکام اعدام ذرهای این ارقام دهشتناک را برای ما عادی نکرده و نخواهد کرد. کما آنکه فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه دار پا بر جا است.
اعدام، این مجازات ضد انسانی طیف وسیعی از متهمان را تحتالشعاع قرار میدهد. از پروندههای مربوط به مواد مخدر تا فساد مالی، اخلاقی، قتل، اتهامات سیاسی و … . اعدام، پاسخ سیاسی دولت به شهروندان است که تمامیت انسان را میبلعد و به اسم تحقق عدالت و امنیت، ضمن بازتولید خشونت، به دنبال انتقامجویی و هراسافکنی است.
قریب به ۵۰ هفته است که زندانیان ۲۷ زندان کشور در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام، سه شنبهها را در اعتصاب غذا به سر میبرند. کارزاری که از آن تحت عنوان «سهشنبههای نه به اعدام» یاد میشود، پژواک فریادی بلند از درون زندانهای حکومت است. حکومتی که گرچه آب، برق، گاز و هوا ندارد، اما کماکان چوبه دار و طناب دارد. گرچه پیروان خدای دهه شصت که همان خالقان خاورانند، بهتر از هرکس میدانند که زندان و طناب دار و گلوله بقای هیچ حکومتی را تضمین نکرده است.
ما دانشجویان دوشادوش کارگران، معلمان و سایر زحمتکشان فریاد میزنیم که مجازات اعدام باید لغو شود و خاطر نشان میکنیم که در یک جامعه مدنی جایی برای این قبیل مجازاتهای واپسگرایانه بدوی وجود ندارد و جان آدمی محل گروکشیهای سیاسی نیست.
وقتی از برچیدن مجازات اعدام سخن میگوییم بدین معناست که فارغ از اتهام متهم یا انتساب وی به هر دسته سیاسی حرف ما یک چیز است: “نه به اعدام!”. و این فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه و گسستن آخرین طناب دار ادامه خواهد داشت.
اسامی امضاکنندگان:
آریا میرنیام، جلال محمدیان، رادبه کشاورز، زینب کیامنفرد، ساغر رحیمی شاد، سبحان آقایی طزرجانی، شایان زارع، صبا قاسمی خسروشاهی، علی احمدی، علی فرزین، علیرضا کاظمی مقدم، فاطمه نوری پوری، فرناز داودی، محمد ناظری، محمد چاکری، محمدحسین شعائی، محمدحسین موسوی، محیا ثقفی، مریم رحیمی، مریم محمودی»
https://tttttt.me/edalatxah/19353