🔴 قطعنامه پایانی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در تجمع اعتراضی ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۲
اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمیشناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل میشود، اما اردیبهشت را میتوان ماه معلمان نامید. ماهی که بهرغم فراموشی عمدی دستگاههای تبلیغاتی حکومتی، با نام تاثیرگزارترین چهرهها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.
این معلمان هریک به گونهای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، برای رفع کاستیهای جامعه خود از هیچ کوششی دریغ نکردند.
بیتوجهی حاکمان به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هر دو. از اینرو همدستان قدرتطلب در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویانه، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه، کشتن و اعدام، معلمان، در دورههای مختلف روی آوردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیدهاند اعلام میدارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغالکنندگان پستهای مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان، شاغل و بازنشسته، و حقوق دانشآموزان به همه روشهای ممکن و مدنی همچون گذشته هست.
عمدهترین مطالبات معیشتی معلمان عبارتند از:
-اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته
-اجرای دقیق رتبهبندی معلمان مطابق مصوبه اولیه
- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی
- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس بهویژه برای دختران دانشآموز
-آزادی بی قید و شرط همه فعالین در بند
قابلذکر است به این باور نیز رسیدهایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در :
- مبانی فکری و سیاسی ایدئولوژی حاکم
- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوههای حکمرانی و اداره مدارس
- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیتخواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است
- بدون پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان
- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیتخواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بیانگیزگی و تهیشدن از انرژیهای عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقشآفرینی معلمان و دانشآموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته
و بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیکهای سلطهجویانه عجین شدهاست، هدف نظام آموزشی نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان، فراتر نخواهد رفت.
نهاد مدرسه نیازمند درک انسانهاست. درک اینکه دانشآموزان پیشینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبکهای یادگیری، هوشهای چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند. نادیده گرفتن این تفاوتهای فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانشآموزان در قالبها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانشآموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق میدهد.
آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی میکوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
در پایان، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعتراض جامعه معلمان را به موارد زیر اعلام میدارد:
۱- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
۲- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی
۳- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی
۴- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان
۵- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان
۶- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱
۷- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
۸-تداوم پروندهسازی و فشارهای امنیتی بر فعالین صنفی.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
@kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
در تجمع اعتراضی ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۲
اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمیشناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل میشود، اما اردیبهشت را میتوان ماه معلمان نامید. ماهی که بهرغم فراموشی عمدی دستگاههای تبلیغاتی حکومتی، با نام تاثیرگزارترین چهرهها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.
این معلمان هریک به گونهای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، برای رفع کاستیهای جامعه خود از هیچ کوششی دریغ نکردند.
بیتوجهی حاکمان به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هر دو. از اینرو همدستان قدرتطلب در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویانه، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه، کشتن و اعدام، معلمان، در دورههای مختلف روی آوردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیدهاند اعلام میدارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغالکنندگان پستهای مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان، شاغل و بازنشسته، و حقوق دانشآموزان به همه روشهای ممکن و مدنی همچون گذشته هست.
عمدهترین مطالبات معیشتی معلمان عبارتند از:
-اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته
-اجرای دقیق رتبهبندی معلمان مطابق مصوبه اولیه
- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی
- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس بهویژه برای دختران دانشآموز
-آزادی بی قید و شرط همه فعالین در بند
قابلذکر است به این باور نیز رسیدهایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در :
- مبانی فکری و سیاسی ایدئولوژی حاکم
- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوههای حکمرانی و اداره مدارس
- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیتخواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است
- بدون پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان
- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیتخواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بیانگیزگی و تهیشدن از انرژیهای عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقشآفرینی معلمان و دانشآموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته
و بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیکهای سلطهجویانه عجین شدهاست، هدف نظام آموزشی نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان، فراتر نخواهد رفت.
نهاد مدرسه نیازمند درک انسانهاست. درک اینکه دانشآموزان پیشینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبکهای یادگیری، هوشهای چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند. نادیده گرفتن این تفاوتهای فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانشآموزان در قالبها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانشآموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق میدهد.
آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی میکوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
در پایان، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعتراض جامعه معلمان را به موارد زیر اعلام میدارد:
۱- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
۲- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی
۳- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی
۴- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان
۵- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان
۶- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱
۷- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
۸-تداوم پروندهسازی و فشارهای امنیتی بر فعالین صنفی.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
@kashowra
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴جان #عاتکه_رجبی در خطر است
سومین روز #اعتصاب_غذا
امروز جمعه، بیست و دوم اردیبهشت را در حالی به پایان میرسانیم که شیرآهنکوه #زنی در سومین روز اعتصاب غذای #خشک به سر میبرد.
عاتکه رجبی معلم معترضی است که در اعتراض به زیرپاگذاشتهشدن حقوق دانشآموزان خود، از دوم مهرماه اعتصاب کرده و صبح ۱۹ اردیبهشت، پیرو فراخوان شورای هماهنگی برای شرکت در تجمع اعتراضی از منزل خارج و در مقابل آموزش و پرورش مشهد دستگیر میشود و از لحظه بازداشت دست به اعتصاب غذا میزند.
تجربه نشان دادهاست که اعتصاب غذای خشک، آسیبهای جسمی بسیار شدیدی دارد و فرد اعتصابکننده بیش از ۱۰ روز نمیتواند دوام بیاورد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز نگرانی در مورد سلامتی خانم عاتکه رجبی، عواقب هرنوع آسیب برای این همکار شریف را متوجه نهادهای امنیتی میداند و از تصمیمگیران ایننهادها میخواهد از بروز هر نوع فاجعه انسانی در مورد ایشان جلوگیری نمایند.
#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
سومین روز #اعتصاب_غذا
امروز جمعه، بیست و دوم اردیبهشت را در حالی به پایان میرسانیم که شیرآهنکوه #زنی در سومین روز اعتصاب غذای #خشک به سر میبرد.
عاتکه رجبی معلم معترضی است که در اعتراض به زیرپاگذاشتهشدن حقوق دانشآموزان خود، از دوم مهرماه اعتصاب کرده و صبح ۱۹ اردیبهشت، پیرو فراخوان شورای هماهنگی برای شرکت در تجمع اعتراضی از منزل خارج و در مقابل آموزش و پرورش مشهد دستگیر میشود و از لحظه بازداشت دست به اعتصاب غذا میزند.
تجربه نشان دادهاست که اعتصاب غذای خشک، آسیبهای جسمی بسیار شدیدی دارد و فرد اعتصابکننده بیش از ۱۰ روز نمیتواند دوام بیاورد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز نگرانی در مورد سلامتی خانم عاتکه رجبی، عواقب هرنوع آسیب برای این همکار شریف را متوجه نهادهای امنیتی میداند و از تصمیمگیران ایننهادها میخواهد از بروز هر نوع فاجعه انسانی در مورد ایشان جلوگیری نمایند.
#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴محمد سعیدی ابواسحاقی، معلم و هنرمند لردگانی، با حکم هیات تخلفات چهارمحال و بختیاری، از شغل خود اخراج شد
این معلم شریف، که فعالیتش در چهارچوب هنری و معلمی خلاصه میشود، با اتهاماتی (طرفداری و فعاليت بهنفع گروههای معاند با فعالیتهایی از قبیل… سرکشی به خانوادههای کشتهشدگان جریان کشتهسازی و یا اغتشاشگر و حضور در محل دفن برخی از کشتهشدگان مذکور و اسطورهسازی از آن ها همسو با مطامع گروههای معاند و استفاده ابزاری از هنر و احساسات و نشر یا بازنشر آنها در فضای مجازی…)در هیات تخلفات اداری، به اخراج محکوم شدهاست، در حالی که رسیدگی به ایناتهامات در صلاحیت هیات تخلفات نبوده، چرا که هیچیک از این اتهامات انتسابی، در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیدهاست.
هیات تخلفات اداری چهارمحال و بختیاری، در اقدامی غیر قانونی و با استناد به اتهامات واهی این معلم را اخراج کرده و اعضای این هیات باید در قبال تصمیمات غیرقانونی خود، در نهادهای ذیربط پاسخگو باشند./کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
این معلم شریف، که فعالیتش در چهارچوب هنری و معلمی خلاصه میشود، با اتهاماتی (طرفداری و فعاليت بهنفع گروههای معاند با فعالیتهایی از قبیل… سرکشی به خانوادههای کشتهشدگان جریان کشتهسازی و یا اغتشاشگر و حضور در محل دفن برخی از کشتهشدگان مذکور و اسطورهسازی از آن ها همسو با مطامع گروههای معاند و استفاده ابزاری از هنر و احساسات و نشر یا بازنشر آنها در فضای مجازی…)در هیات تخلفات اداری، به اخراج محکوم شدهاست، در حالی که رسیدگی به ایناتهامات در صلاحیت هیات تخلفات نبوده، چرا که هیچیک از این اتهامات انتسابی، در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیدهاست.
هیات تخلفات اداری چهارمحال و بختیاری، در اقدامی غیر قانونی و با استناد به اتهامات واهی این معلم را اخراج کرده و اعضای این هیات باید در قبال تصمیمات غیرقانونی خود، در نهادهای ذیربط پاسخگو باشند./کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴سناریوسازی امنیتی از دیدار با خانوادهی یک معلم زندانی!
✍🏽ریحانه انصارینژاد-کارگر بازنشسته
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
🔸عصر روز ۸ اردبیهشت ۱۴۰۲ برای دیدار با خانوادهی معلم زندانی، محمد حبیبی، به منزل ایشان مراجعه کردم که در آنجا جمعی از دوستان دیگر نیز که برای دیدار با خانم خدیجه پاک ضمیر (همسر آقای حبیبی) آمده بودند حضور داشتند. در میانهی این دیدار به ناگهان تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به منزل آقای حبیبی هجوم آوردند و ضمن ایجاد رعب و وحشت، که منجر به وخامت حال یکی از مهمانان و انتقال ایشان به بیمارستان شد، در کمال بهت و ناباوری همهی افراد داخل خانه را از جمله یک کودک ۸ ساله (که تمام مدت از شدت وحشت گریهاش قطع نمیشد)، به ساختمانی در شهریار منتقل کردند و بعد از حدود ۵ ساعت حدود ۱۰ نفر از جمله اینجانب را بازداشت و دیگران را آزاد کردند. نیروهای لباس شخصی برای ورود به خانه و همچنین دستگیری و انتقال حاضران هیچ حکمی ارائه نکردند؛ البته خودشان ادعا میکردند به خانم پاکضمیر حکم نشان دادهاند. اما برای دستگیری ما زحمت ارائهی هیچ حکمی به خودشان ندادند.
🔸بعدازظهر روز شنبه ۹ اردیبهشت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به من تفهیم شد. بله! دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانوادهی یک دوست که در زندان بهسر میبرد، اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود، به همین سادگی!
🔸البته مدتها است که به انتساب چنین اتهامات بیپایه و اساس و نخنمایی عادت کردهایم. اما غرض اصلی این نوشته شرح واقعهی آن روز نیست بلکه انگیزهی اصلی آن انتشار خبر دستگیری اینجانب و یکی دیگر از حاضران در خبرگزاری فارس با تیتر «آنیشا و ریحانه انصاری از تیم جاسوسان فرانسوی بازداشت شدند» است.
🔸اینکه چرا خبرگزاری فارس بدون ترس از عواقب قانونی، با فراغ بال اقدام به دروغ پراکنی و انتساب اتهامات سلیقهای و ساختگی میکند، نیاز به تحلیل ندارد و کاملاً روشن است. وقتی دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانوادهی یک معلم زندانی، میتواند «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» محسوب شود، وقتی نیروهای لباس شخصی این قدرت فراقانونی را دارند که بدون ارائهی حکم وارد منزل شهروندان شده و آنها را بازداشت میکنند، خبرگزاری فارس هم که به خوبی میداند انتشار هویت متهمان در مرحلهی تحقیقات مقدماتی قانوناً ممنوع است و جرم محسوب میشود، میتواند بدون برگزاری حتی یک جلسه دادگاه (حالا تشخیص و حکم دادگاه پیشکش!) و بدون ارائهی هیچ مستنداتی و فقط با ذکر عبارت نامشخص و نامعلوم «به نقل از منابع مطلع»، اقدام به انتشار خبر بازداشت ما کرده و من را «از تیم جاسوسان فرانسوی» معرفی کند.
🔸جالب این که پروندهی بازداشت اینجانب به تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با اینکه به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده، هنوز تعیین شعبه نشده است و بر همین اساس و به دلیل عدم تشکیل دادگاه، هنوز حکمی برای اینجانب صادر نشده است که به واسطهی آن حکم مشمول عفو قرار گیرم. در واقع من با تودیع وثیقهی یکونیم میلیارد تومانی به صورت موقت و تا تشکیل دادگاه احتمالی از زندان اوین آزاد شدم.
🔸وقتی هنوز نه من و نه وکیلم اجازهی دسترسی به پرونده را نداشته و از محتویات آن بیخبریم و حتی هنوز نمیدانیم اساساً کیفرخواستی صادر شده یا نه، چگونه خبرگزاری فارس از محتویات پرونده اطلاع دارد و ارتباط و همکاری با دو تبعهی فرانسوی را به من نسبت میدهد!؟ این در حالی است که در تمام مدت سهماههی بازداشت موقتم بارها به بازجویان اعلام کردم که هیچگاه ارتباط و دیداری با اتباع فرانسوی بازداشتشده نداشتهام و در نهایت بازپرس شعبهی دو بازپرسی دادسرای اوین شفاهاً اعلام کرد که شما از حیث ارتباط با اتباع فرانسه تبرئه شدهاید.
◼️ادامه متن در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2qtugd4s
#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_سناریوسازی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
✍🏽ریحانه انصارینژاد-کارگر بازنشسته
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
🔸عصر روز ۸ اردبیهشت ۱۴۰۲ برای دیدار با خانوادهی معلم زندانی، محمد حبیبی، به منزل ایشان مراجعه کردم که در آنجا جمعی از دوستان دیگر نیز که برای دیدار با خانم خدیجه پاک ضمیر (همسر آقای حبیبی) آمده بودند حضور داشتند. در میانهی این دیدار به ناگهان تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به منزل آقای حبیبی هجوم آوردند و ضمن ایجاد رعب و وحشت، که منجر به وخامت حال یکی از مهمانان و انتقال ایشان به بیمارستان شد، در کمال بهت و ناباوری همهی افراد داخل خانه را از جمله یک کودک ۸ ساله (که تمام مدت از شدت وحشت گریهاش قطع نمیشد)، به ساختمانی در شهریار منتقل کردند و بعد از حدود ۵ ساعت حدود ۱۰ نفر از جمله اینجانب را بازداشت و دیگران را آزاد کردند. نیروهای لباس شخصی برای ورود به خانه و همچنین دستگیری و انتقال حاضران هیچ حکمی ارائه نکردند؛ البته خودشان ادعا میکردند به خانم پاکضمیر حکم نشان دادهاند. اما برای دستگیری ما زحمت ارائهی هیچ حکمی به خودشان ندادند.
🔸بعدازظهر روز شنبه ۹ اردیبهشت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به من تفهیم شد. بله! دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانوادهی یک دوست که در زندان بهسر میبرد، اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود، به همین سادگی!
🔸البته مدتها است که به انتساب چنین اتهامات بیپایه و اساس و نخنمایی عادت کردهایم. اما غرض اصلی این نوشته شرح واقعهی آن روز نیست بلکه انگیزهی اصلی آن انتشار خبر دستگیری اینجانب و یکی دیگر از حاضران در خبرگزاری فارس با تیتر «آنیشا و ریحانه انصاری از تیم جاسوسان فرانسوی بازداشت شدند» است.
🔸اینکه چرا خبرگزاری فارس بدون ترس از عواقب قانونی، با فراغ بال اقدام به دروغ پراکنی و انتساب اتهامات سلیقهای و ساختگی میکند، نیاز به تحلیل ندارد و کاملاً روشن است. وقتی دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانوادهی یک معلم زندانی، میتواند «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» محسوب شود، وقتی نیروهای لباس شخصی این قدرت فراقانونی را دارند که بدون ارائهی حکم وارد منزل شهروندان شده و آنها را بازداشت میکنند، خبرگزاری فارس هم که به خوبی میداند انتشار هویت متهمان در مرحلهی تحقیقات مقدماتی قانوناً ممنوع است و جرم محسوب میشود، میتواند بدون برگزاری حتی یک جلسه دادگاه (حالا تشخیص و حکم دادگاه پیشکش!) و بدون ارائهی هیچ مستنداتی و فقط با ذکر عبارت نامشخص و نامعلوم «به نقل از منابع مطلع»، اقدام به انتشار خبر بازداشت ما کرده و من را «از تیم جاسوسان فرانسوی» معرفی کند.
🔸جالب این که پروندهی بازداشت اینجانب به تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با اینکه به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده، هنوز تعیین شعبه نشده است و بر همین اساس و به دلیل عدم تشکیل دادگاه، هنوز حکمی برای اینجانب صادر نشده است که به واسطهی آن حکم مشمول عفو قرار گیرم. در واقع من با تودیع وثیقهی یکونیم میلیارد تومانی به صورت موقت و تا تشکیل دادگاه احتمالی از زندان اوین آزاد شدم.
🔸وقتی هنوز نه من و نه وکیلم اجازهی دسترسی به پرونده را نداشته و از محتویات آن بیخبریم و حتی هنوز نمیدانیم اساساً کیفرخواستی صادر شده یا نه، چگونه خبرگزاری فارس از محتویات پرونده اطلاع دارد و ارتباط و همکاری با دو تبعهی فرانسوی را به من نسبت میدهد!؟ این در حالی است که در تمام مدت سهماههی بازداشت موقتم بارها به بازجویان اعلام کردم که هیچگاه ارتباط و دیداری با اتباع فرانسوی بازداشتشده نداشتهام و در نهایت بازپرس شعبهی دو بازپرسی دادسرای اوین شفاهاً اعلام کرد که شما از حیث ارتباط با اتباع فرانسه تبرئه شدهاید.
◼️ادامه متن در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2qtugd4s
#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_سناریوسازی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
🔴سناریوسازی امنیتی از دیدار با خانوادهی یک معلم زندانی
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🔸عصر روز ۸ اردبیهشت ۱۴۰۲ برای دیدار با خانوادهی معلم زندانی، محمد حبیبی، به منزل ایشان مراجعه کردم که در آنجا جمعی از دوستان دیگر نیز که برای دیدار با خانم خدیجه پاک ضمیر (همسر آقای حبیبی) آمده بودند حضور داشتند. در میانهی این دیدار به…
🔴پیام سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و مجید کاظمی به مردم ایران از زندان دستگرد اصفهان:
«از همشهریان و هموطنان عزیز تقاضا داریم، نگذارید ما را بکشند. ما به یاری شما نیاز داریم»
بچههای ایران: سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
🔴سعید یعقوبی،صالح میرهاشمی و مجید کاظمی از جمله جوانانی هستند که در اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی، شرکت کردند.آنها پس از بازداشت؛ در پرونده موسوم به «خانه اصفهان» با اتهام واهی کشتن ماموران انتظامی، بدون هیچ سند و مدرکی به اعدام محکوم شدهاند.
#اعتراضات_سراسری_حق_همه_مردم_است
#همه_باهم_هستیم
#زن_زندگی_آزادی
#اعدام_نکنید
#ژینا_امینی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
«از همشهریان و هموطنان عزیز تقاضا داریم، نگذارید ما را بکشند. ما به یاری شما نیاز داریم»
بچههای ایران: سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
🔴سعید یعقوبی،صالح میرهاشمی و مجید کاظمی از جمله جوانانی هستند که در اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی، شرکت کردند.آنها پس از بازداشت؛ در پرونده موسوم به «خانه اصفهان» با اتهام واهی کشتن ماموران انتظامی، بدون هیچ سند و مدرکی به اعدام محکوم شدهاند.
#اعتراضات_سراسری_حق_همه_مردم_است
#همه_باهم_هستیم
#زن_زندگی_آزادی
#اعدام_نکنید
#ژینا_امینی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
بیانیهی جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر:
ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است.
دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی و بیآنکه از فورانهای اعتراضات اجتماعی سالهای اخیر عبرت بیاموزد، استراتژی تصفیهحساب با اعتراضات داخلی را در پیش گرفته است.
تداوم اعتراضات مردم بلوچ در اجتماعات مذهبی جمعهی هر هفته، در کنار دیگر اشکال مقاومت و اعتراض که خبر از تداوم امواج خروشان جنبش «زن، زندگی، آزادی» میدهد، بهویژه مقاومت مدنی روزمرهی زنان علیه حجاب اجباری و حمایت آشکار مردم از این حرکت که معادلهی قدرت در فضاهای عمومی را بهکلی تغییر داده، خشمی در دستگاه حاکمه برانگیخته است که راهی جز انتقام گزینشی با هدف ایجاد رعب و وحشت عمومی پیش روی خود نمیبیند.
موج جدید بازداشت و حبس کنشگران سیاسی-اجتماعی؛ اجرای فلهای احکام اعدام زندانیان غیرسیاسی با هدف زهر چشم گرفتن از اقوام معترض؛ تهدید اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی جنبش زینا؛ تشدید احکام انضباطی دانشگاهها علیه کنشگران دانشجویی؛ تلاش برای سرکوب اعتصابات «کمپین 1402» کارگران نفت و گاز؛ تهدید اقدامات خشن برای تحمیل حجاب اجباری؛ و... همگی اشکال دستور کاری واحد هستند که البته تاکنون نتیجهای جز شکستن همینهی دستگاه و همبستگی بیشتر صنوف، اقشار و گروههای مختلف جامعه نداشتهاند.
همزمان، دستگاه حاکمه در تلاش است تا با فرافکنی اعتراضات و برگزاری نمایشهای فریبنده، اوضاع را عادی جلوه دهد. افتخار به رکورد فروش فیلمهای سخیف، تطمیع و تهدید هنرمندان برای اجرای کنسرت و تئاتر، و تشویق ناشران به شرکت در نمایشگاه کتاب دولتی از جملهی این اقداماتاند. در حالی که همزمان، تهدید هنرمندان، تعطیلی کتابفروشیها و دیگر اقدامات سلبی برای تحمیل حجاب اجباری در جریان است.
بر همین اساس بود که مشاهدهی ارادهی عمومی مردم برای بایکوت برنامههای دولتی، صنوف مختلف نشر را نیز به تحریم سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران واداشت. این ارادهی جمعی که از قاعدهی واحدهای صنفی نشر، پخش، فروش و دیگر صنوف جانبی برخاسته و کارفرمایان نشر را واداشته است که از منافع اقتصادی مستقیم و منافع سیاسی غیرمستقیم شرکت در نمایشگاه دولتی انصراف دهند. اقدامات انفرادی و جمعی با انگیزههای مختلف که اکنون به نمایش همبستگی درون صنفی و نیز همراهی با ارادهی مردمی علیه تداوم حاکمیت دستگاه استبداد، استثمار و ارتجاع بدل شده است.
با این همه، درست در همین روزها که جان عزیز سه تن از جوانان اصفهان در معرض اعدام قرار داشت و بسیاری از مردم با تجمعات هر شب خود پیرامون زندان دستگرد، همبستگی با خانوادههای دادخواه و قدرت شکستناپذیر مردم متحد را به رخ میکشیدند، شرکت گروه کوچکی از ناشران در نمایشگاه دولتی کتاب، اقدامی است نکوهیده و در تقابل ارادهی مشترک صنفی که معنایی جز فرصتطلبی برخی کارفرمایان و شرکت در برنامهی عادیسازی سرکوب روزمره نداشته است.
بر این اساس، ما فعالان حوزهی کتاب و کارکنان صنوف متنوع صنعت نشر وظیفهی خود میدانیم با تقدیر از اقدامات بسیاری از ناشران و کتابفروشان، از تکرویها و فرصتطلبیهای برخی مدیران نشر برای شرکت در نمایشگاه بیزاری بجوییم. جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهرغم اعدامهای غیرانسانی، اعترافهای اجباری، بازداشتهای فلهای و سرکوبهای خیابانی ادامه دارد و فعالان کتاب و نشر - اعم از نویسنده، مترجم، ویراستار، گرافیست و دیگر دستاندرکاران - ضمن تأکید بر ضرورت ادامهی این رویهی موفق جهت گسترش آگاهی جمعی و تجمیع فعالیتهای صنفی در قالب سندیکای متحد کارکنان صنعت نشر، همصدا با مردم داغدار اعدام، اعلام میکنند که اهالی کتاب ویترین فرهنگی ماشین اعدام نخواهند بود.
جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر
سندیکای کارکنان صنعت نشر
@IranPubWorkers
#نمیگذاریم_جوانانمان_را_بکشید
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_اعدامی_نمیخواهیم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است.
دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی و بیآنکه از فورانهای اعتراضات اجتماعی سالهای اخیر عبرت بیاموزد، استراتژی تصفیهحساب با اعتراضات داخلی را در پیش گرفته است.
تداوم اعتراضات مردم بلوچ در اجتماعات مذهبی جمعهی هر هفته، در کنار دیگر اشکال مقاومت و اعتراض که خبر از تداوم امواج خروشان جنبش «زن، زندگی، آزادی» میدهد، بهویژه مقاومت مدنی روزمرهی زنان علیه حجاب اجباری و حمایت آشکار مردم از این حرکت که معادلهی قدرت در فضاهای عمومی را بهکلی تغییر داده، خشمی در دستگاه حاکمه برانگیخته است که راهی جز انتقام گزینشی با هدف ایجاد رعب و وحشت عمومی پیش روی خود نمیبیند.
موج جدید بازداشت و حبس کنشگران سیاسی-اجتماعی؛ اجرای فلهای احکام اعدام زندانیان غیرسیاسی با هدف زهر چشم گرفتن از اقوام معترض؛ تهدید اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی جنبش زینا؛ تشدید احکام انضباطی دانشگاهها علیه کنشگران دانشجویی؛ تلاش برای سرکوب اعتصابات «کمپین 1402» کارگران نفت و گاز؛ تهدید اقدامات خشن برای تحمیل حجاب اجباری؛ و... همگی اشکال دستور کاری واحد هستند که البته تاکنون نتیجهای جز شکستن همینهی دستگاه و همبستگی بیشتر صنوف، اقشار و گروههای مختلف جامعه نداشتهاند.
همزمان، دستگاه حاکمه در تلاش است تا با فرافکنی اعتراضات و برگزاری نمایشهای فریبنده، اوضاع را عادی جلوه دهد. افتخار به رکورد فروش فیلمهای سخیف، تطمیع و تهدید هنرمندان برای اجرای کنسرت و تئاتر، و تشویق ناشران به شرکت در نمایشگاه کتاب دولتی از جملهی این اقداماتاند. در حالی که همزمان، تهدید هنرمندان، تعطیلی کتابفروشیها و دیگر اقدامات سلبی برای تحمیل حجاب اجباری در جریان است.
بر همین اساس بود که مشاهدهی ارادهی عمومی مردم برای بایکوت برنامههای دولتی، صنوف مختلف نشر را نیز به تحریم سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران واداشت. این ارادهی جمعی که از قاعدهی واحدهای صنفی نشر، پخش، فروش و دیگر صنوف جانبی برخاسته و کارفرمایان نشر را واداشته است که از منافع اقتصادی مستقیم و منافع سیاسی غیرمستقیم شرکت در نمایشگاه دولتی انصراف دهند. اقدامات انفرادی و جمعی با انگیزههای مختلف که اکنون به نمایش همبستگی درون صنفی و نیز همراهی با ارادهی مردمی علیه تداوم حاکمیت دستگاه استبداد، استثمار و ارتجاع بدل شده است.
با این همه، درست در همین روزها که جان عزیز سه تن از جوانان اصفهان در معرض اعدام قرار داشت و بسیاری از مردم با تجمعات هر شب خود پیرامون زندان دستگرد، همبستگی با خانوادههای دادخواه و قدرت شکستناپذیر مردم متحد را به رخ میکشیدند، شرکت گروه کوچکی از ناشران در نمایشگاه دولتی کتاب، اقدامی است نکوهیده و در تقابل ارادهی مشترک صنفی که معنایی جز فرصتطلبی برخی کارفرمایان و شرکت در برنامهی عادیسازی سرکوب روزمره نداشته است.
بر این اساس، ما فعالان حوزهی کتاب و کارکنان صنوف متنوع صنعت نشر وظیفهی خود میدانیم با تقدیر از اقدامات بسیاری از ناشران و کتابفروشان، از تکرویها و فرصتطلبیهای برخی مدیران نشر برای شرکت در نمایشگاه بیزاری بجوییم. جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهرغم اعدامهای غیرانسانی، اعترافهای اجباری، بازداشتهای فلهای و سرکوبهای خیابانی ادامه دارد و فعالان کتاب و نشر - اعم از نویسنده، مترجم، ویراستار، گرافیست و دیگر دستاندرکاران - ضمن تأکید بر ضرورت ادامهی این رویهی موفق جهت گسترش آگاهی جمعی و تجمیع فعالیتهای صنفی در قالب سندیکای متحد کارکنان صنعت نشر، همصدا با مردم داغدار اعدام، اعلام میکنند که اهالی کتاب ویترین فرهنگی ماشین اعدام نخواهند بود.
جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر
سندیکای کارکنان صنعت نشر
@IranPubWorkers
#نمیگذاریم_جوانانمان_را_بکشید
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_اعدامی_نمیخواهیم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
بیانیهی جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر: ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است. دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴خبر فوری
محمد حبیبی فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پس از ۴۷ روز با قید وثیقه از بند انفرادی ۲۰۹ آزاد شد.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
محمد حبیبی فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پس از ۴۷ روز با قید وثیقه از بند انفرادی ۲۰۹ آزاد شد.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Forwarded from کارگاه دیالکتیک
(ادامهی پست قبلی)
درسهای انقلاب سودان / متن هشتم:
منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان
ژانویهی ۲۰۲۳
ترجمهی جمعی
(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ)
خرداد ۱۴۰۲
نسحهی ورد
نسخهی پیدیاف
فرازی از مقدمهی مترجمان (ادامه):
با این همه، و بهرغم همهی فراز و نشیبها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بیگمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان شیفته و انبوه رفقای نادیدهمان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخندهای خودبهخود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینیهای انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.
کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ
خرداد ۱۴۰۲
--------------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه
لینک مطلب در وبسایت منجنیق
--------------------------------------------------------
#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیتههای_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درسهای_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشههای_سرخ
--------------------------------------------------------
@kdialectic
درسهای انقلاب سودان / متن هشتم:
منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان
ژانویهی ۲۰۲۳
ترجمهی جمعی
(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ)
خرداد ۱۴۰۲
نسحهی ورد
نسخهی پیدیاف
فرازی از مقدمهی مترجمان (ادامه):
با این همه، و بهرغم همهی فراز و نشیبها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بیگمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان شیفته و انبوه رفقای نادیدهمان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخندهای خودبهخود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینیهای انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.
کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ
خرداد ۱۴۰۲
--------------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه
لینک مطلب در وبسایت منجنیق
--------------------------------------------------------
#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیتههای_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درسهای_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشههای_سرخ
--------------------------------------------------------
@kdialectic
🔴 آیا برگزاری مجامع عمومی در شرایط استثنایی امری امکانپذیر است؟
📌خطرات احتمالی آن چیست؟
✍ فرزاد محمدی / معلم
🔸 اسماعیل عبدی هشت سال هست که در زندان هست. هشت سال در حبس و محرومیت از یک زندگی عادی، ساده نیست!
معلمی است که نزدیک به یک دهه از عمرش را پشت حصارهای بلند دیوار زندان سپری کرده است. همین است که ما همهی معلمان را ملزم میکند که به احترامش بایستیم.
اما زندان و حصر محدودیتها و مشکلات خودش را دارد. غیبت از فضای واقعی و محدود شدن به اخباری که فقط از طریق صداهای پشت گوشی به تو میرسد. طبیعی است آنهایی که سالهاست در زندان هستند، همچون عبدی، از امکان ارزیابی کامل از شرایط محروم شوند.
🔸 اسماعیل عبدی اخیرا در یادداشتی به برگزاری مجامع عمومی توصیه کرده است. در شرایط عادی آنچه که نوشته است حقیقتی محض است و وظیفهی همهی تشکلهاست که خط به خط آنچه را که گفته است اجرا کنند؛ اما آیا این شرایط کنونی عادی است؟! نه! شرایط ما در موقعیتی کاملا استثنایی است!
🔸 شرایط ما استثنایی است:
۱- از این جهت که فضایی کاملا امنیتی، نه فقط بر جنبش معلمان بلکه بر جنبش دانشجویان، کارگران و بازنشستگان سوار است.
۲- برگزاری دادگاههای فعالان صنفی فارس، خوزستان و یزد. حضور دهها فعال صنفی معلم در زندان و تشکیل پروندههای تخلفات اداری برای صدها معلم و فعال صنفی در سراسر کشور گویای چنین شرایطی است.
۳- مسئله فقط محدود به معلمان نیست. تعلیق فعالان دانشجویی به صورت گسترده و بازداشت دانشجویان فعال و بازداشت هر روزه فعالان کارگری گویای شرایط استثنایی است.
📌سوال اساسی این است که آیا در شرایط استثنایی برگزاری مجامع عمومی امری امکانپذیر ( مبتنی بر هزینه / فایده) است؟!
🔸 دو حالت در این شرایط متصور است:
حالت اول:
که سیستم امنیتی موافق برگزاری مجامع عمومی نباشد که در این شرایط با هرگونه مجمعی برخورد امنیتی خواهد داشت؛ در این صورت نه تنها برگزاری مجامع دستاوردی نخواهد داشت که احتمالا با بازداشتهای دیگری مواجه خواهیم شد. این بازی تماما باخت است.
حالت دوم:
سیستم امنیتی با برگزاری مجامع عمومی موافقت میکند. در این شرایط سخت امنیتی طبیعی است که به چنین موافقتی باید با دیده تردید نگریست. در چنین شرایطی، معلمانی که دغدغه فعالیت واقعی صنفی دارند بخاطر سرکوب شدید به مجموعه نزدیک نمیشوند و احتمالا فقط برگزیدگان نیروهای امنیتی برای نفوذ در مجموعه با رویی گشاده از برگزاری مجمع عمومی استقبال خواهند کرد. مثال روشن آن کانون صنفی معلمان خراسان رضوی بود که سالها پیش با نفوذ نیروهای امنیتی در مجمع عمومی ،کاملا از حیطه نفوذ معلمان خارج شد.
📌حال سوال این است که چگونه میتوان در چنین شرایطی از نفوذ نیروهای امنیتی و یا نیروهایی که از حمایت دستگاه سرکوب برخوردارند جلوگیری کرد؟ اگر دستگاه امنیتی در چنین شرایطی موافقت خود را با برگزاری مجامع عمومی اعلام کند، نباید به چنین پذیرشی شک کرد؟
📌سوال این است در این شرایط استثنایی راهحل چیست؟
🔸 راه حل مناسب این شرایط، اضافه کردن افرادی قابل اعتماد به مجموعههای صنفی از طرف تشکلها به منظور پر کردن خلاء موجود است؛ این افراد به صورت گزینشی و با توجه به نظر افراد قابل اعتماد مجموعه به هیاتهای مدیره اضافه میشوند تا به صورت موقت تا زمان شکلگیری مجمع عمومی در شرایط عادی به تشکلهای صنفی کمک کنند. چنین راهحلی مانع نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی به درون تشکل های صنفی میشود.
🔸 بدون شک تمامی فعالین صنفی زندانی نه فقط بدلیل هزینههای بسیاری که متحمل شدهاند واجد احترام و تقدیر هستند بلکه بدلیل باور راسخشان به مبارزه در راه رسیدن به مطالبات صنفی دانشآموزان، معلمان و سایر قشرهای جامعه الگوی ما میباشند؛ با وجود این پذیرش بدون نقد دیدگاههای آنها، بهویژه در شرایط خاص زندان، لزوما نمیتواند منافعی برای مجموعه داشته باشد. باید تلاش و تمرکز تشکلهای صنفی بر آزادی این دوستان باشد و همچنین این عزیزان بپذیرند که نظریاتی که در شرایط خاص ایزوله زندان به فضای واقعی پرتاب میشود لزوما مبتنی بر واقعیات بیرونی نیست.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
📌خطرات احتمالی آن چیست؟
✍ فرزاد محمدی / معلم
🔸 اسماعیل عبدی هشت سال هست که در زندان هست. هشت سال در حبس و محرومیت از یک زندگی عادی، ساده نیست!
معلمی است که نزدیک به یک دهه از عمرش را پشت حصارهای بلند دیوار زندان سپری کرده است. همین است که ما همهی معلمان را ملزم میکند که به احترامش بایستیم.
اما زندان و حصر محدودیتها و مشکلات خودش را دارد. غیبت از فضای واقعی و محدود شدن به اخباری که فقط از طریق صداهای پشت گوشی به تو میرسد. طبیعی است آنهایی که سالهاست در زندان هستند، همچون عبدی، از امکان ارزیابی کامل از شرایط محروم شوند.
🔸 اسماعیل عبدی اخیرا در یادداشتی به برگزاری مجامع عمومی توصیه کرده است. در شرایط عادی آنچه که نوشته است حقیقتی محض است و وظیفهی همهی تشکلهاست که خط به خط آنچه را که گفته است اجرا کنند؛ اما آیا این شرایط کنونی عادی است؟! نه! شرایط ما در موقعیتی کاملا استثنایی است!
🔸 شرایط ما استثنایی است:
۱- از این جهت که فضایی کاملا امنیتی، نه فقط بر جنبش معلمان بلکه بر جنبش دانشجویان، کارگران و بازنشستگان سوار است.
۲- برگزاری دادگاههای فعالان صنفی فارس، خوزستان و یزد. حضور دهها فعال صنفی معلم در زندان و تشکیل پروندههای تخلفات اداری برای صدها معلم و فعال صنفی در سراسر کشور گویای چنین شرایطی است.
۳- مسئله فقط محدود به معلمان نیست. تعلیق فعالان دانشجویی به صورت گسترده و بازداشت دانشجویان فعال و بازداشت هر روزه فعالان کارگری گویای شرایط استثنایی است.
📌سوال اساسی این است که آیا در شرایط استثنایی برگزاری مجامع عمومی امری امکانپذیر ( مبتنی بر هزینه / فایده) است؟!
🔸 دو حالت در این شرایط متصور است:
حالت اول:
که سیستم امنیتی موافق برگزاری مجامع عمومی نباشد که در این شرایط با هرگونه مجمعی برخورد امنیتی خواهد داشت؛ در این صورت نه تنها برگزاری مجامع دستاوردی نخواهد داشت که احتمالا با بازداشتهای دیگری مواجه خواهیم شد. این بازی تماما باخت است.
حالت دوم:
سیستم امنیتی با برگزاری مجامع عمومی موافقت میکند. در این شرایط سخت امنیتی طبیعی است که به چنین موافقتی باید با دیده تردید نگریست. در چنین شرایطی، معلمانی که دغدغه فعالیت واقعی صنفی دارند بخاطر سرکوب شدید به مجموعه نزدیک نمیشوند و احتمالا فقط برگزیدگان نیروهای امنیتی برای نفوذ در مجموعه با رویی گشاده از برگزاری مجمع عمومی استقبال خواهند کرد. مثال روشن آن کانون صنفی معلمان خراسان رضوی بود که سالها پیش با نفوذ نیروهای امنیتی در مجمع عمومی ،کاملا از حیطه نفوذ معلمان خارج شد.
📌حال سوال این است که چگونه میتوان در چنین شرایطی از نفوذ نیروهای امنیتی و یا نیروهایی که از حمایت دستگاه سرکوب برخوردارند جلوگیری کرد؟ اگر دستگاه امنیتی در چنین شرایطی موافقت خود را با برگزاری مجامع عمومی اعلام کند، نباید به چنین پذیرشی شک کرد؟
📌سوال این است در این شرایط استثنایی راهحل چیست؟
🔸 راه حل مناسب این شرایط، اضافه کردن افرادی قابل اعتماد به مجموعههای صنفی از طرف تشکلها به منظور پر کردن خلاء موجود است؛ این افراد به صورت گزینشی و با توجه به نظر افراد قابل اعتماد مجموعه به هیاتهای مدیره اضافه میشوند تا به صورت موقت تا زمان شکلگیری مجمع عمومی در شرایط عادی به تشکلهای صنفی کمک کنند. چنین راهحلی مانع نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی به درون تشکل های صنفی میشود.
🔸 بدون شک تمامی فعالین صنفی زندانی نه فقط بدلیل هزینههای بسیاری که متحمل شدهاند واجد احترام و تقدیر هستند بلکه بدلیل باور راسخشان به مبارزه در راه رسیدن به مطالبات صنفی دانشآموزان، معلمان و سایر قشرهای جامعه الگوی ما میباشند؛ با وجود این پذیرش بدون نقد دیدگاههای آنها، بهویژه در شرایط خاص زندان، لزوما نمیتواند منافعی برای مجموعه داشته باشد. باید تلاش و تمرکز تشکلهای صنفی بر آزادی این دوستان باشد و همچنین این عزیزان بپذیرند که نظریاتی که در شرایط خاص ایزوله زندان به فضای واقعی پرتاب میشود لزوما مبتنی بر واقعیات بیرونی نیست.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 تایید حکم ۵ سال زندان #جعفر_ابراهیمی
🔸جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همراه تعداد زیادی از معلمان در آستانه تجمع اعتراضی یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بود و کماکان در زندان اوین به سر میبرد، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۵ سال زندان محکوم شد.
🔸به گفته وکیل ایشان، آقای عرفانکرمویسی، بنابر ابلاغیه شعبه ۳۶ تجدیدنظر ضمن نقض آرا پیشین مبنی بر تجمیع و ادغام پروندههای جریانی مجازات اشد اتهام اجتماع و تبانی، ۵سال، ایشان تایید که از این مدت طبق بخشنامه کاهش مجازات ۲ سال آن قابلیت اجرایی دارد. باتوجه به ایام بازداشت قبلی و حبس فعلی که از اردیبهشت ماه سال گذشته شروع شده است، دوران محکومیت آقای ابراهیمی فروردین ماه ١۴٠٣ به پایان میرسد.
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با تاکید بر فعالیت قانونی فعالین صنفی، صدور این احکام را محکوم کرده و با توجه به شرایط جسمانی آقای ابراهیمی، بر آزادی بیقیدوشرط این عضو شورای هماهنگی پای میفشارد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔸جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همراه تعداد زیادی از معلمان در آستانه تجمع اعتراضی یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بود و کماکان در زندان اوین به سر میبرد، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۵ سال زندان محکوم شد.
🔸به گفته وکیل ایشان، آقای عرفانکرمویسی، بنابر ابلاغیه شعبه ۳۶ تجدیدنظر ضمن نقض آرا پیشین مبنی بر تجمیع و ادغام پروندههای جریانی مجازات اشد اتهام اجتماع و تبانی، ۵سال، ایشان تایید که از این مدت طبق بخشنامه کاهش مجازات ۲ سال آن قابلیت اجرایی دارد. باتوجه به ایام بازداشت قبلی و حبس فعلی که از اردیبهشت ماه سال گذشته شروع شده است، دوران محکومیت آقای ابراهیمی فروردین ماه ١۴٠٣ به پایان میرسد.
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با تاکید بر فعالیت قانونی فعالین صنفی، صدور این احکام را محکوم کرده و با توجه به شرایط جسمانی آقای ابراهیمی، بر آزادی بیقیدوشرط این عضو شورای هماهنگی پای میفشارد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew