🔴 شعری از عبدالرضا قنبری به یاد
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی 📌📌📌 #مدرسه_رهایی 🆔 @edalatxah
🔴 سه چهره از صمد بهرنگی
#بازنشر
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
منبع : سرخط
@sarkhatism
https://tttttt.me/edalatxah/18479
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#بازنشر
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
منبع : سرخط
@sarkhatism
https://tttttt.me/edalatxah/18479
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔴 برای صمد عمی
✍سولماز روح بخش
#بازنشر، ۹ شهریور، ۱۴۰۳
عشقیست در دلم، به درازای کودکی تا کنون و حتی تا پایان عمر... که نه پایان میپذیرد و نه کم میشود.
از او به عنوان یک نویسنده، معلم، مترجم و محقق اسم نمیبرم ، من از « صمد عمی» خودم صحبت میکنم، همان که دیده امش! بر زانوانش نشسته، و « ماهی سیاه کوچولو » را از زبان خودش شنیده ام، همان که چشم در چشم سیاهم دوخته و از من خواسته تا ماهی سیاه کوچولوی زندگی خودم باشم و من در همان لحظه برای همیشه عاشق همان چهره ی روی جلد کتاب هایش شده ام و سال های سال عشقش را در دلم پرورانده ام و کودکی و نوجوانی ام را با او به سر برده ام.
چرا که او برای اولین بار به من فهماند فرق بین حسن کچل، جک یا سیندرلا با یک ماهی سیاه کوچولو چیست، ماهی سیاه کوچولوی او نه تنبل بود، نه تخم مرغ های طلا میدزدید، و نه منتظر شاهزاده ای بود که بیاید و نجاتش بدهد، او خود تغییرگر زندگی خودش بود و پاک بود و جسور.
صمد بهرنگی حتی چیزی از « سال های سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردند » به من نگفت، او از دنیای دیگری ورای دنیای ماهی های دیگر صحبت میکرد، ماهی هایی از جنس خودش که لزوما دنبال خوشبختی نبودند! او میگفت با اینکه هیچ خبری از پایان قصه برایت ندارم اما تو راه بیفت، برو، حتی اگر نیاز بود تاوان هم بده ولی دنیای خودت را پیدا کن!
او برای اولین بار بچه ها را جدی گرفت و به آنها اعتماد کرد! با بغضی در گلو میگویم که او تنها کسی بود که هیچوقت به بچه ها دروغ نگفت، زشتی های دنیا را با دروغ های شاخدار پنهان نکرد و دلسوز تر از هر کس دیگری دنیای بهتری برای بچه ها خواست، و بچه های بهتری برای دنیا.
سالروز مرگش را بهانه میکنم تا فقط بگویم اگر فرزندی دارید برایش قصه ای از صمد بخوانید و اجازه دهید واقع گراتر، قوی تر، جسورتر، دنیابلدتر و زندگی بلدتر تربیت شود، اجازه دهید از غربت رنج آور صمد هم در دنیای بچه ها کاسته شود، بی شک او بیشتر از هر کس دیگری لیاقت حضور در دنیای بچه ها را دارد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
✍سولماز روح بخش
#بازنشر، ۹ شهریور، ۱۴۰۳
عشقیست در دلم، به درازای کودکی تا کنون و حتی تا پایان عمر... که نه پایان میپذیرد و نه کم میشود.
از او به عنوان یک نویسنده، معلم، مترجم و محقق اسم نمیبرم ، من از « صمد عمی» خودم صحبت میکنم، همان که دیده امش! بر زانوانش نشسته، و « ماهی سیاه کوچولو » را از زبان خودش شنیده ام، همان که چشم در چشم سیاهم دوخته و از من خواسته تا ماهی سیاه کوچولوی زندگی خودم باشم و من در همان لحظه برای همیشه عاشق همان چهره ی روی جلد کتاب هایش شده ام و سال های سال عشقش را در دلم پرورانده ام و کودکی و نوجوانی ام را با او به سر برده ام.
چرا که او برای اولین بار به من فهماند فرق بین حسن کچل، جک یا سیندرلا با یک ماهی سیاه کوچولو چیست، ماهی سیاه کوچولوی او نه تنبل بود، نه تخم مرغ های طلا میدزدید، و نه منتظر شاهزاده ای بود که بیاید و نجاتش بدهد، او خود تغییرگر زندگی خودش بود و پاک بود و جسور.
صمد بهرنگی حتی چیزی از « سال های سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردند » به من نگفت، او از دنیای دیگری ورای دنیای ماهی های دیگر صحبت میکرد، ماهی هایی از جنس خودش که لزوما دنبال خوشبختی نبودند! او میگفت با اینکه هیچ خبری از پایان قصه برایت ندارم اما تو راه بیفت، برو، حتی اگر نیاز بود تاوان هم بده ولی دنیای خودت را پیدا کن!
او برای اولین بار بچه ها را جدی گرفت و به آنها اعتماد کرد! با بغضی در گلو میگویم که او تنها کسی بود که هیچوقت به بچه ها دروغ نگفت، زشتی های دنیا را با دروغ های شاخدار پنهان نکرد و دلسوز تر از هر کس دیگری دنیای بهتری برای بچه ها خواست، و بچه های بهتری برای دنیا.
سالروز مرگش را بهانه میکنم تا فقط بگویم اگر فرزندی دارید برایش قصه ای از صمد بخوانید و اجازه دهید واقع گراتر، قوی تر، جسورتر، دنیابلدتر و زندگی بلدتر تربیت شود، اجازه دهید از غربت رنج آور صمد هم در دنیای بچه ها کاسته شود، بی شک او بیشتر از هر کس دیگری لیاقت حضور در دنیای بچه ها را دارد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #منصوره_فرحزادی، فعال صنفی بازنشسته از صمد بهرنگی میگوید.
#بازنشر
🔹 تاریخ : روزجهانی معلم ، 13 مهر 1397
🔸مکان : بوستان گفتگو تهران
با آرزوی سلامتی برای خانم فرحزادی معلم بازنشسته و متعهد
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#بازنشر
🔹 تاریخ : روزجهانی معلم ، 13 مهر 1397
🔸مکان : بوستان گفتگو تهران
با آرزوی سلامتی برای خانم فرحزادی معلم بازنشسته و متعهد
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی.pdf
344.2 KB
🔴 ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی
✍️ جعفر ابراهیمی
بمناسبت جاودانه شدن صمد در ارس
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲
#بازنشر : ۹ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
✍️ جعفر ابراهیمی
بمناسبت جاودانه شدن صمد در ارس
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲
#بازنشر : ۹ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #ترانههای_بیهنگام
📌آهنگ "ای خورشید کوچهی ما"
با صدای "حبیب محبیان"
به یاد "صمد بهرنگی"
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
📌آهنگ "ای خورشید کوچهی ما"
با صدای "حبیب محبیان"
به یاد "صمد بهرنگی"
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔴 عدالت آموزشی در محاق
طبق آمار منتشر شده در مورد کنکور سراسری امسال، شاهد آن هستیم که اعمال سوابق تحصیلی مانند کنکور قادر به رفع تبعیض نیست طبق این آمار :
در میان ۳۰ نفر نخست گروههای ریاضی، تجربی و انسانی ۲۲ نفر سمپادی هستند
۱۰ نفر نخست تجربی در مدارس سمپاد تحصیل کردهاند
۲۷ درصد برترها پایتختنشین هستند
و تنها یک سوم رتبههای برتر به دختران رسید
سهم مدارس دولتی از این آمار فقط ۷ درصد است
این آمار نشان دهنده وضعیت فجیع عدالت آموزشی است و تا مادامی که کیفیت آموزشی و منابع و امکانات برابر در دسترس مدارس دولتی عادی قرار نگیرد و با تبعیض مثبت مناطق محروم حمایت نشود شاهد بازتولید نابرابری و تبعیض در نظام آموزشی و به تبع آن در ساختار طبقاتی خواهیم بود.
باید طرحی نو در انداخت
#نه_به_آموزش_طبقاتی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
طبق آمار منتشر شده در مورد کنکور سراسری امسال، شاهد آن هستیم که اعمال سوابق تحصیلی مانند کنکور قادر به رفع تبعیض نیست طبق این آمار :
در میان ۳۰ نفر نخست گروههای ریاضی، تجربی و انسانی ۲۲ نفر سمپادی هستند
۱۰ نفر نخست تجربی در مدارس سمپاد تحصیل کردهاند
۲۷ درصد برترها پایتختنشین هستند
و تنها یک سوم رتبههای برتر به دختران رسید
سهم مدارس دولتی از این آمار فقط ۷ درصد است
این آمار نشان دهنده وضعیت فجیع عدالت آموزشی است و تا مادامی که کیفیت آموزشی و منابع و امکانات برابر در دسترس مدارس دولتی عادی قرار نگیرد و با تبعیض مثبت مناطق محروم حمایت نشود شاهد بازتولید نابرابری و تبعیض در نظام آموزشی و به تبع آن در ساختار طبقاتی خواهیم بود.
باید طرحی نو در انداخت
#نه_به_آموزش_طبقاتی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
⭕️ اعتراض سه زندانی سیاسی نسبت به "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" زندانیان سیاسی توسط دستگاه قضائی در نامهای سرگشاده
🔻با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان #قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#صدای_بیصدایان_باشیم
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔻با درود به مردم شریف و آزاده
دو همبندی ما آقایان #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بودهایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتیسازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و دهها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیاتشان مواجه هستند.
آقای افشین بایمانی همبندی ما بیستوپنجمین سال حبسش را پشت سر میگذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دستکم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجیبابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرسزا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )
در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری میکنند.
درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سیویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سهشنبههای نه به اعدام" در روز سهشنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سهشنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیمروزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.
در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روانپزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماریهای ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچگونه دغدغهای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامههایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کردهاند!
این در حالی است که سامان علاوه بر بیماریهای دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرسزای زندان این بیماری را تشدید میکند. بهگونهای که هر روز و هر ساعت بیم آن میرود که جان وی به خطر افتد.
واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه میخواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذرهای از واقعیت فراتر برویم.
دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو همبندی ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردنشان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آوردهاند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد دهها زندانی در دیگر زندانها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.
در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دستکم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری افشین بایمانی و سامان یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثهای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوهقضائیه و سازمان زندانها را در این مورد مسول میدانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
زندان #قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳
#صدای_بیصدایان_باشیم
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
⭕️ حذف فلسطین در سیستم آموزشی آلمان: مرزهای نژادی و دم خروس آزادی بدون مرز لیبرال!
🔻آنا یونیس و هنا الطاهر، مجله آکادمیک نقد خاورمیانه
🔹آنا یونِس یک پژوهشگر انتقادی است که با نظریههای انتقادی نژاد، استعمارگری اسکانی و رویکردهای روانکاوی کار میکند. او دکترای خود را در سالهای ۱۶-۲۰۱۵به پایان رسانده است. پیشینه خانوادگی آنا به آلمان برمیگردد و مسیر زندگی او به شدت به فلسطین گره خورده است.
🔹او در برلین شرقی و غربی بزرگ شده، در ایالات متحده تحصیل کرده و با وجود دانش وسیعش در حوزه مهاجرت و مطالعات انتقادی جنسیتی و نژادی، به دلیل صراحت لهجه خود علیه رژیم اسرائیل و الگوهای استعمار اسکانی،بهطور کامل در حوزه عمومی آلمان بایکوت شده است و دادگاهی نیز در برلین با دستاویز «یهودستیزی» علیه او در جریان است. او اکنون در آستانه ترک کشوری که در آن به دنیا آمده، بزرگ شده و هر گوشه آن را مطالعه کرده، قرار گرفته است.
🔹جدیدترین مقاله مشترک آنا یونس و هنا الطاهر در مورد ماهیت سیستم آموزشی آلمان در رابطه با فلسطین و رژیم اسرائیل است.
به گفته نویسندگان، از زمان اولین دولت مرکل در سال ۲۰۰۹، اصل دولتی آلمان (Staatsräson) به طور فزایندهای به عنوان «همبستگی بیقید و شرط» با دولت اسرائیل فرمولبندی شده است و بدین ترتیب به منطق و عملی برای حذف فلسطین و فلسطینیان تبدیل شده است.
🔹در چنین زمینهای، این مقاله به بررسی رویدادهای اخیر در مدارس و دانشگاههای آلمان از تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پرداخته و نشان میدهد که چگونه این فضاهای آموزشی به عرصههای اساسی برای تأیید مجدد اصل دولتی آلمان تبدیل شدهاند؛ در حالیکه در عین حال پتانسیلهایی برای مقابله با آن نیز فراهم میآورند. این دو نویسنده با ترکیب کارهای لیزا لو و نادره شالوب-کروکیان، نشان میدهند که چگونه مفاهیم لیبرال آزادی به دنبال مرزهای نژادی حرکت میکنند و به طور سیستماتیک فلسطین را در ساختارهای آموزشی، از مدارس تا دانشگاهها، حذف میکنند.
🔹در حالیکه این فرآیندها اصل دولتی آلمان را تحکیم میبخشند، جنبشهای اعتراضی دانشجویان و دانشآموزان رادیکالترین فضاها را برای مقاومت در برابر آن ارائه میدهند. در واقع در میدان مبارزه، این الگوی دولت آلمان ضد خود را بهوجود آورده و از همین روست که در شهرهای آلمان، از ابتدای اشغال فلسطین توسط اسرائیل پس از ۷اکتبر، اعتراضات زیادی علیه اقدامات دولت آلمان در همدستی با صهیونیستها شکل گرفته.
🔹این مقاله به چند و چون قواعد حذف ادغامی مساله فلسطین در ساختار کلان آموزشی آلمان میپردازد و نشان میدهد چرا سطح آگاهی از حقوق فلسطینیان در آلمان در طی سالیان متوالی کمتر شده و اساسا چیزی به نام مساله فلسطین، حداقل تا پیش از تهاجم اخیر اسرائیل، محلی از اعراب در نزد اکثریت دانشجویان و دانشآموزان آلمانی نداشته.
منبع : کانال تلگرامی #طبقه
این مطلب را میتوانید در سایت طبقه به آدرس زیر بخوانید 👇👇👇
https://tabaghe.com/2024/08/12/erasing-palestine-in-germanys-educational-system/
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔻آنا یونیس و هنا الطاهر، مجله آکادمیک نقد خاورمیانه
🔹آنا یونِس یک پژوهشگر انتقادی است که با نظریههای انتقادی نژاد، استعمارگری اسکانی و رویکردهای روانکاوی کار میکند. او دکترای خود را در سالهای ۱۶-۲۰۱۵به پایان رسانده است. پیشینه خانوادگی آنا به آلمان برمیگردد و مسیر زندگی او به شدت به فلسطین گره خورده است.
🔹او در برلین شرقی و غربی بزرگ شده، در ایالات متحده تحصیل کرده و با وجود دانش وسیعش در حوزه مهاجرت و مطالعات انتقادی جنسیتی و نژادی، به دلیل صراحت لهجه خود علیه رژیم اسرائیل و الگوهای استعمار اسکانی،بهطور کامل در حوزه عمومی آلمان بایکوت شده است و دادگاهی نیز در برلین با دستاویز «یهودستیزی» علیه او در جریان است. او اکنون در آستانه ترک کشوری که در آن به دنیا آمده، بزرگ شده و هر گوشه آن را مطالعه کرده، قرار گرفته است.
🔹جدیدترین مقاله مشترک آنا یونس و هنا الطاهر در مورد ماهیت سیستم آموزشی آلمان در رابطه با فلسطین و رژیم اسرائیل است.
به گفته نویسندگان، از زمان اولین دولت مرکل در سال ۲۰۰۹، اصل دولتی آلمان (Staatsräson) به طور فزایندهای به عنوان «همبستگی بیقید و شرط» با دولت اسرائیل فرمولبندی شده است و بدین ترتیب به منطق و عملی برای حذف فلسطین و فلسطینیان تبدیل شده است.
🔹در چنین زمینهای، این مقاله به بررسی رویدادهای اخیر در مدارس و دانشگاههای آلمان از تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پرداخته و نشان میدهد که چگونه این فضاهای آموزشی به عرصههای اساسی برای تأیید مجدد اصل دولتی آلمان تبدیل شدهاند؛ در حالیکه در عین حال پتانسیلهایی برای مقابله با آن نیز فراهم میآورند. این دو نویسنده با ترکیب کارهای لیزا لو و نادره شالوب-کروکیان، نشان میدهند که چگونه مفاهیم لیبرال آزادی به دنبال مرزهای نژادی حرکت میکنند و به طور سیستماتیک فلسطین را در ساختارهای آموزشی، از مدارس تا دانشگاهها، حذف میکنند.
🔹در حالیکه این فرآیندها اصل دولتی آلمان را تحکیم میبخشند، جنبشهای اعتراضی دانشجویان و دانشآموزان رادیکالترین فضاها را برای مقاومت در برابر آن ارائه میدهند. در واقع در میدان مبارزه، این الگوی دولت آلمان ضد خود را بهوجود آورده و از همین روست که در شهرهای آلمان، از ابتدای اشغال فلسطین توسط اسرائیل پس از ۷اکتبر، اعتراضات زیادی علیه اقدامات دولت آلمان در همدستی با صهیونیستها شکل گرفته.
🔹این مقاله به چند و چون قواعد حذف ادغامی مساله فلسطین در ساختار کلان آموزشی آلمان میپردازد و نشان میدهد چرا سطح آگاهی از حقوق فلسطینیان در آلمان در طی سالیان متوالی کمتر شده و اساسا چیزی به نام مساله فلسطین، حداقل تا پیش از تهاجم اخیر اسرائیل، محلی از اعراب در نزد اکثریت دانشجویان و دانشآموزان آلمانی نداشته.
منبع : کانال تلگرامی #طبقه
این مطلب را میتوانید در سایت طبقه به آدرس زیر بخوانید 👇👇👇
https://tabaghe.com/2024/08/12/erasing-palestine-in-germanys-educational-system/
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
طبقه دات کام
Erasing Palestine in Germany’s Educational System
«حذف فلسطین در سیستم آموزشی آلمان: مرزهای نژادی آزادی لیبرال»آنا یونیس و هنا الطاهر، مجله آکادمیک نقد خاورمیانه آنا یونِس (ضمیر اوی موئنث) یک پژوهشگر انتقادی است که با نظریههای انتقادی نژاد، استعم…