⭕️ زندانی یک زبان است.
#یادداشت_روز، شنبه، ۳ شهریور ۱۴۰۳
زندانی مقاوم و مبارز، سخن می گوید، گفتمان ساز است، انسان را مساله مند می کند، کتابی است که خواندن آن نیاز به سواد ندارد، با احساسات، عواطف و اندیشه ها هم سخن است، همچون فیلسوف، مفهوم می سازد، همچون شاعر می سراید، یک موسیقای تمام عیار است، جهان را به سکوت و شنیدن وادار می کند، تنهایی را در دام گفت و گو اسیر می کند، بیرون را از دیدن و شنیدنِ ستم پُر می کند، سلول، جهان باز زندانی است، جهانی که تاریکی ندارد، روشن است، روشن بینی را معنا می کند.
زندانی رها از فردیت افسارگسیخته، بن مایه ستیز است، کرانه ندارد، مرز را و صلیب را شکسته، هیچگاه از استقامت تهی نمی شود، خون های چکیده شده بر تخت شکنجه، یادگاری های حکاکی شده بر دار را ترانه آزادی ساخته و بر زبان عصیان جاری می کند، زیبا ترین عشق را از رهگذر گذشت مثنوی می کند.
راه چیرگی بر گردنه های صعب استبداد را با گام هایش در سلول های زمستانی خونبار به همنوردان آینده می آموزد، مگر از دیگرانِ محبوسِ قدیمی نیاموخته؟!
زندانی، ابر رهایی را بارور می کند تا در سرزمین خشونت و استثمار ببارد.
زندانی خاطره انسان مبارز است که بی مدد دیگری به درون ما می آید، او به کاشتن سوال مشغول است،.
سوال از دار آفرینانِ عبوس، نمایندگان شر، خدایگان شوم.
زندانی با حنجره ی خونین، سکوت را می کُشد، پایان را رسوا می کند هماره در آغاز است.
زندانی هم نشین راز دار آزادی است،. آزادی از زبان او نام خویش را می شنود.
حاکمان ! میهمانانِ شبِ بی پایان، ستایندگان قداره و زنجیر، محتضران شکست، امروزتان فناست، فردایتان نیامدنی است.
این پیام انسان هایی است که زندان را می خوانند.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، شنبه، ۳ شهریور ۱۴۰۳
زندانی مقاوم و مبارز، سخن می گوید، گفتمان ساز است، انسان را مساله مند می کند، کتابی است که خواندن آن نیاز به سواد ندارد، با احساسات، عواطف و اندیشه ها هم سخن است، همچون فیلسوف، مفهوم می سازد، همچون شاعر می سراید، یک موسیقای تمام عیار است، جهان را به سکوت و شنیدن وادار می کند، تنهایی را در دام گفت و گو اسیر می کند، بیرون را از دیدن و شنیدنِ ستم پُر می کند، سلول، جهان باز زندانی است، جهانی که تاریکی ندارد، روشن است، روشن بینی را معنا می کند.
زندانی رها از فردیت افسارگسیخته، بن مایه ستیز است، کرانه ندارد، مرز را و صلیب را شکسته، هیچگاه از استقامت تهی نمی شود، خون های چکیده شده بر تخت شکنجه، یادگاری های حکاکی شده بر دار را ترانه آزادی ساخته و بر زبان عصیان جاری می کند، زیبا ترین عشق را از رهگذر گذشت مثنوی می کند.
راه چیرگی بر گردنه های صعب استبداد را با گام هایش در سلول های زمستانی خونبار به همنوردان آینده می آموزد، مگر از دیگرانِ محبوسِ قدیمی نیاموخته؟!
زندانی، ابر رهایی را بارور می کند تا در سرزمین خشونت و استثمار ببارد.
زندانی خاطره انسان مبارز است که بی مدد دیگری به درون ما می آید، او به کاشتن سوال مشغول است،.
سوال از دار آفرینانِ عبوس، نمایندگان شر، خدایگان شوم.
زندانی با حنجره ی خونین، سکوت را می کُشد، پایان را رسوا می کند هماره در آغاز است.
زندانی هم نشین راز دار آزادی است،. آزادی از زبان او نام خویش را می شنود.
حاکمان ! میهمانانِ شبِ بی پایان، ستایندگان قداره و زنجیر، محتضران شکست، امروزتان فناست، فردایتان نیامدنی است.
این پیام انسان هایی است که زندان را می خوانند.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
⭕️ نهم شهریور سالروز جاودانه شدن صمد بهرنگی ، معلم انقلابی، گرامی باد
.
«خیلی معلم میشناسم که به محض شنیدن فحش از دانش آموزی به توپ و تشرش میبندند و کتکش میزنند و داد که فضول احمق! این حرف های بد چیه میگی؟ اگه یه دفعه دیگه از این غلط ها بکنی دهانت را میدوزم و ....
نتیجه چنین توپ بستن هایی چیست؟نهایتش این است که شاگرد پس از چند دفعه کتک خوردن و فضول و احمق شنیدن؛ جلو معلم لب از لب بر نمیدارد و فحش هایش را نگه میدارد که دور از چشم او بدهد.»
کندوکاو در مسائل تربیتی ایران/ صمد بهرنگی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
.
«خیلی معلم میشناسم که به محض شنیدن فحش از دانش آموزی به توپ و تشرش میبندند و کتکش میزنند و داد که فضول احمق! این حرف های بد چیه میگی؟ اگه یه دفعه دیگه از این غلط ها بکنی دهانت را میدوزم و ....
نتیجه چنین توپ بستن هایی چیست؟نهایتش این است که شاگرد پس از چند دفعه کتک خوردن و فضول و احمق شنیدن؛ جلو معلم لب از لب بر نمیدارد و فحش هایش را نگه میدارد که دور از چشم او بدهد.»
کندوکاو در مسائل تربیتی ایران/ صمد بهرنگی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔴 شعری از عبدالرضا قنبری به یاد
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
آفریننده ماهی سیاه کوچولو
ارس!
رود خروشان
جاری در خیال دشت
آن یاد و یادگاری ات
جاودانه !
برما چه گذشت
در سال های نامیرای قحط آبی
از گمشدگان برکهی ماندنهای کوچک
جز ماهیان سرگردان
در چنبرتکرار
بر ما
جز زخمهای کهنهی درد فراموشی
در دامگاه مرگ، چه مانده است؟
ارس!
با خیل خرچنگها و کفچه ماهیهای پیش رو
در حلقهی مداوم آه و فسوس
چه رازی نهفته در دل داری؟!
از آن غریب گمشده
در وسعت دریا – ماهی سیاه کوچولو –
اسکلت مانده بر ماسههای داغ
ارس!
ماهی قرمز کوچک
– باز مانده از یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده – را گو
در پهنهی وسیع این بیابان
در آسمان
مرغ پیر ماهیخوار
در کمین است تا باورت شود
هنوز در ذهن برکه
زمزمه جویبار و ماهی سیاه کوچولو
افسانهی عبور مسافران خوابآلود
در بی ستارهترین شب است.
و هیچ وسوسهای
حتا هزاران خنجر
دل سپردگان به برکههای ماندن را
یازده هزار و نهصد ونود ونه خواب زده را
بیدار نخواهد کرد
این را
همسایهها و حلزون پیچ پیچی
حتا پیر ماهیهای درمانده نیز میدانند
که آن سوی برکه ی تکرار
دریاست
و خوب میدانند که روزی
داستان ماهی سیاه کوچولو
با یادگاری از غرور و خون
خواب قرنهایشان را آشفته
و زندگی و مرگ را برای فرزاندانش معنا میکند
ارس !
نشسته بر بلندای آشناییها
یادگار صلابت آن با نشان مرد آزاده، صمد
نام شریف تو را
تمام مردم آزاده دانستند
آن یاد و یادگاریات
جاودانه!
#صمد_بهرنگی #عبدالرضا_قنبری
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی 📌📌📌 #مدرسه_رهایی 🆔 @edalatxah
🔴 سه چهره از صمد بهرنگی
#بازنشر
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
منبع : سرخط
@sarkhatism
https://tttttt.me/edalatxah/18479
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#بازنشر
امروز ۹ شهریور است؛ روزی که صمد به ارس پیوست.
از صمد عموما چهرهی «معلم متعهدش» همه جا بازنمایی میشود اما این تعهد دستکم دو چهرهی دیگر هم داشت که در کنار «وجه معلمی» او، پازل سیمای دورانسازش را تکمیل میکند:
🔘 صمد چریک؛
🔘 صمدِ ضدناسیونالیسم و مدافع حق تعیین سرنوشت خلقها.
✔️ صمد آن چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و علیرضا نابدل و مناف فلکی هستهی تبریز چریکها را پایهگذاری کردند.
از کار در روزنامهی قدیمی و پرخوانندهی مهد آزادی در تبریز و به راه انداختن ضمبمهای برای آن که در روزهای جمعه با نام «آدینه» منتشر میشد و از مهر ۱۳۴۴ تا شهریور ۱۳۴۵ برقرار بود، تحت تأثیر ضرورت مبارزهی تودهای کار پژوهشی در روستاها و برخی مراکز کار را در پیش گرفتند و آگاهسازی و سازماندهی در مدارس و دانشگاه و برخی کارگاهها و روستاها را در پیش گرفتند و در اعتصاب بزرگ دانشگاه تبریز در ۱۳۴۶ نقشی پُررنگ ایفا میکنند.
با پیدایی و رشد جنبشهای چریکی در برخی نقاط دنیا و همچنین مبارزات مسلحانه یک گروه روشنفکری از جوانان کُرد –ملا احمد شلماشی، اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی– و جان باختن آنها در بانه و سردشت در سال ۱۳۴۷، « چه باید کرد؟» در میان اعضای گروه مطرح میشود و ایده مبارزهی مسلحانه جدیت بیشتری مییابد.
صمد خود در سال ۱۳۴۶ «ماهی سیاه کوچولو» را نوشته بود.
✔️ صمد آن مدافع «حق تعیین سرنوشت» که کتاب سال اول ابتدائی را برای کودکان ترک آذربایجانی، به زبان ترکی تألیف نمود و «افسانههای آذربایجان» را گردآوری کرد و میاندیشید که هر کس باید به زبانی که میخواهد بتواند بگوید، فکر کند، بنویسد و بخواند.
صمد در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است. و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانههای باستانگرایی و تاکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
#صمد_بهرنگی
#چریک_فدایی_خلق
#حق_تعیین_سرنوشت
#زبان_ترکی
منبع : سرخط
@sarkhatism
https://tttttt.me/edalatxah/18479
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 صمد و یاران جنبش فدایی
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
🔴 برای صمد عمی
✍سولماز روح بخش
#بازنشر، ۹ شهریور، ۱۴۰۳
عشقیست در دلم، به درازای کودکی تا کنون و حتی تا پایان عمر... که نه پایان میپذیرد و نه کم میشود.
از او به عنوان یک نویسنده، معلم، مترجم و محقق اسم نمیبرم ، من از « صمد عمی» خودم صحبت میکنم، همان که دیده امش! بر زانوانش نشسته، و « ماهی سیاه کوچولو » را از زبان خودش شنیده ام، همان که چشم در چشم سیاهم دوخته و از من خواسته تا ماهی سیاه کوچولوی زندگی خودم باشم و من در همان لحظه برای همیشه عاشق همان چهره ی روی جلد کتاب هایش شده ام و سال های سال عشقش را در دلم پرورانده ام و کودکی و نوجوانی ام را با او به سر برده ام.
چرا که او برای اولین بار به من فهماند فرق بین حسن کچل، جک یا سیندرلا با یک ماهی سیاه کوچولو چیست، ماهی سیاه کوچولوی او نه تنبل بود، نه تخم مرغ های طلا میدزدید، و نه منتظر شاهزاده ای بود که بیاید و نجاتش بدهد، او خود تغییرگر زندگی خودش بود و پاک بود و جسور.
صمد بهرنگی حتی چیزی از « سال های سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردند » به من نگفت، او از دنیای دیگری ورای دنیای ماهی های دیگر صحبت میکرد، ماهی هایی از جنس خودش که لزوما دنبال خوشبختی نبودند! او میگفت با اینکه هیچ خبری از پایان قصه برایت ندارم اما تو راه بیفت، برو، حتی اگر نیاز بود تاوان هم بده ولی دنیای خودت را پیدا کن!
او برای اولین بار بچه ها را جدی گرفت و به آنها اعتماد کرد! با بغضی در گلو میگویم که او تنها کسی بود که هیچوقت به بچه ها دروغ نگفت، زشتی های دنیا را با دروغ های شاخدار پنهان نکرد و دلسوز تر از هر کس دیگری دنیای بهتری برای بچه ها خواست، و بچه های بهتری برای دنیا.
سالروز مرگش را بهانه میکنم تا فقط بگویم اگر فرزندی دارید برایش قصه ای از صمد بخوانید و اجازه دهید واقع گراتر، قوی تر، جسورتر، دنیابلدتر و زندگی بلدتر تربیت شود، اجازه دهید از غربت رنج آور صمد هم در دنیای بچه ها کاسته شود، بی شک او بیشتر از هر کس دیگری لیاقت حضور در دنیای بچه ها را دارد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
✍سولماز روح بخش
#بازنشر، ۹ شهریور، ۱۴۰۳
عشقیست در دلم، به درازای کودکی تا کنون و حتی تا پایان عمر... که نه پایان میپذیرد و نه کم میشود.
از او به عنوان یک نویسنده، معلم، مترجم و محقق اسم نمیبرم ، من از « صمد عمی» خودم صحبت میکنم، همان که دیده امش! بر زانوانش نشسته، و « ماهی سیاه کوچولو » را از زبان خودش شنیده ام، همان که چشم در چشم سیاهم دوخته و از من خواسته تا ماهی سیاه کوچولوی زندگی خودم باشم و من در همان لحظه برای همیشه عاشق همان چهره ی روی جلد کتاب هایش شده ام و سال های سال عشقش را در دلم پرورانده ام و کودکی و نوجوانی ام را با او به سر برده ام.
چرا که او برای اولین بار به من فهماند فرق بین حسن کچل، جک یا سیندرلا با یک ماهی سیاه کوچولو چیست، ماهی سیاه کوچولوی او نه تنبل بود، نه تخم مرغ های طلا میدزدید، و نه منتظر شاهزاده ای بود که بیاید و نجاتش بدهد، او خود تغییرگر زندگی خودش بود و پاک بود و جسور.
صمد بهرنگی حتی چیزی از « سال های سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کردند » به من نگفت، او از دنیای دیگری ورای دنیای ماهی های دیگر صحبت میکرد، ماهی هایی از جنس خودش که لزوما دنبال خوشبختی نبودند! او میگفت با اینکه هیچ خبری از پایان قصه برایت ندارم اما تو راه بیفت، برو، حتی اگر نیاز بود تاوان هم بده ولی دنیای خودت را پیدا کن!
او برای اولین بار بچه ها را جدی گرفت و به آنها اعتماد کرد! با بغضی در گلو میگویم که او تنها کسی بود که هیچوقت به بچه ها دروغ نگفت، زشتی های دنیا را با دروغ های شاخدار پنهان نکرد و دلسوز تر از هر کس دیگری دنیای بهتری برای بچه ها خواست، و بچه های بهتری برای دنیا.
سالروز مرگش را بهانه میکنم تا فقط بگویم اگر فرزندی دارید برایش قصه ای از صمد بخوانید و اجازه دهید واقع گراتر، قوی تر، جسورتر، دنیابلدتر و زندگی بلدتر تربیت شود، اجازه دهید از غربت رنج آور صمد هم در دنیای بچه ها کاسته شود، بی شک او بیشتر از هر کس دیگری لیاقت حضور در دنیای بچه ها را دارد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #منصوره_فرحزادی، فعال صنفی بازنشسته از صمد بهرنگی میگوید.
#بازنشر
🔹 تاریخ : روزجهانی معلم ، 13 مهر 1397
🔸مکان : بوستان گفتگو تهران
با آرزوی سلامتی برای خانم فرحزادی معلم بازنشسته و متعهد
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
#بازنشر
🔹 تاریخ : روزجهانی معلم ، 13 مهر 1397
🔸مکان : بوستان گفتگو تهران
با آرزوی سلامتی برای خانم فرحزادی معلم بازنشسته و متعهد
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی.pdf
344.2 KB
🔴 ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی
✍️ جعفر ابراهیمی
بمناسبت جاودانه شدن صمد در ارس
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲
#بازنشر : ۹ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
✍️ جعفر ابراهیمی
بمناسبت جاودانه شدن صمد در ارس
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲
#بازنشر : ۹ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #ترانههای_بیهنگام
📌آهنگ "ای خورشید کوچهی ما"
با صدای "حبیب محبیان"
به یاد "صمد بهرنگی"
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
📌آهنگ "ای خورشید کوچهی ما"
با صدای "حبیب محبیان"
به یاد "صمد بهرنگی"
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah