🌷 #هر_روز_با_شهدا_١٣٤٨
#آخرین_وصیت_شهید
🌷تو عملیات فتح المبین به میدان مینی برخوردیم که توسط تخریبچی ها پاکسازی نشده بود، فرمانده دسته ای به نام ملامحمدی داشتیم که اهل قائمشهر بود، وقتی دستور عملیات صادر می شود، ملامحمدی اولین نفری بود که خود را به میدان مین زد و بلافاصله هر دو پایش قطع شد.
🌷جانشین او شهید حسن فرج پور بود که بعدها توی عملیات والفجر ٦، به شهادت رسید، ایشان با همان وضعیتی که داشت رو می کند به شهید حسن و می گوید: «از این به بعد فرمانده دسته شمایید، از شما می خواهم به پبشروی ادامه دهيد.»
🌷جالب این که هنگام جان دادن به حسن آقا می گفت: «من چیزیم نشده، سالم هستم.» تنها وصیتی که به حسن آقا کرد این بود که: «بعد از شهادتم لباس پاسداری مرا به تن پسرم که یک ساله است، بپوشانید تا او بیرق به زمین افتاده ام را بردارد و از این مملکت دفاع كند.»
راوى: رزمنده ابوالحسن تولایی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Dostshahidman
#آخرین_وصیت_شهید
🌷تو عملیات فتح المبین به میدان مینی برخوردیم که توسط تخریبچی ها پاکسازی نشده بود، فرمانده دسته ای به نام ملامحمدی داشتیم که اهل قائمشهر بود، وقتی دستور عملیات صادر می شود، ملامحمدی اولین نفری بود که خود را به میدان مین زد و بلافاصله هر دو پایش قطع شد.
🌷جانشین او شهید حسن فرج پور بود که بعدها توی عملیات والفجر ٦، به شهادت رسید، ایشان با همان وضعیتی که داشت رو می کند به شهید حسن و می گوید: «از این به بعد فرمانده دسته شمایید، از شما می خواهم به پبشروی ادامه دهيد.»
🌷جالب این که هنگام جان دادن به حسن آقا می گفت: «من چیزیم نشده، سالم هستم.» تنها وصیتی که به حسن آقا کرد این بود که: «بعد از شهادتم لباس پاسداری مرا به تن پسرم که یک ساله است، بپوشانید تا او بیرق به زمین افتاده ام را بردارد و از این مملکت دفاع كند.»
راوى: رزمنده ابوالحسن تولایی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Dostshahidman