دولت دین | اندیشکده مرصاد
1.45K subscribers
1.29K photos
227 videos
21 files
1.57K links


خبر و تحلیل از «نهاد دین در جهان اسلام». نهادی که می باید به جایگاه راستین خویش، یعنی رهبری جوامع باز گردد.

هیئت تحریر: میز «نهادها»ی اندیشکده حوزوی مرصاد
https://tttttt.me/mersadcss

ارتباط با مدیر: @dolatdin
Download Telegram
بخشی از تشکی نامه محمدتقی #اکبرنژاد نسبت به برخوردهای حوزه با وی:

آیا نقد شیخ انصاری(ره) جرم است؟! چرا باید جلسه سوم نقد مکتب اصولی ایشان بدون هیچ گونه هماهنگی به تعطیلی کشانده شود؟
چرا باید برنامه بنده در #رادیو_معارف با عنوان تاریخ فقاهت، تنها به جرم اینکه روش اجتهادی بزرگان شیعه را مورد بررسی و احیانا نقد قرار داده، تحت فشار قرار گیرد؟ چرا باید برنامه بنده در #شبکه_قرآن متوقف گردد؟
چرا هیچ یک از مراکز حوزوی، حاضر نیستند برای برگزاری نشستهای علمی، حتی سالن همایش خود را به ما اجاره دهند؟ #دفتر_تبلیغات تحت فشار، استنکاف می کند. آنگاه که به حسینه شهداء قم برای برگزاری جلسات «بررسی زوائد علم اصول» پناه می بریم، بعد از جلسه سوم، آنجا نیز تحت فشار شانه خالی می کند! از مسجد رفعت #قم خبر می گیریم، بله آنجا هم هماهنگ شده است. مگر بنده کفریات می گویم؟ مگر تورم اصول ابتکار ماست؟ آیا شما سخنان سید علم الهدی، شیخ طوسی، محقق حلی، میرزای قمی، نراقی، بروجردی، امام خمینی و بسیاری از معاصرین را که سلام و درود خدا بر ایشان باد، ندیده یا نشنیده اید؟
داستان اصفهان را شنیده اید؟ حوزه اباصالح(عج) #اصفهان به ابتکار خود در باب زوائد اصول جلسه نقد و نظر برگزار کرد و از اساتید بزرگوار دعوت کرد؛ اما آنچه می خواستند از جلسه در نیامد! تحت فشار روانی طلاب، ناخواسته دو هفته بعد نیز جلسه دوم را با حضور سه تن از اساتید بزرگوار برگزار کردند. این جلسه نه تنها مسئولان مرکز مدیریت اصفهان را به غرضشان نرساند، بلکه بالکل طلاب را مطمئن ساخت که علم اصول زوائد فراوان دارد. این بود که حضور بنده در تمام حوزه های اصفهان ممنوع شد و مرکز مدیریت اصفهان، نه به آبروی خود که به آبروی حوزه عظیم و تاریخی اصفهان هم رحم نکرد.
آیا شنیدید آن برزگواری که خود را آزاداندیش می داند، یا آن یکی که توقع می رفت به خاطر جنس مسئولیتش بیشترین سعه صدر را در برخورد با اندیشه های دیگران داشته باشد، از اینجانب با عنوان نادان و جاهلی که حرف می زند؛ نفوذی و بی سوادی که رسائل و مکاسب را نفهمیده و اصلا نمی فهمد که شیخ اعظم کیست و تعابیر شرم آوری که از امثال ایشان انتظار نبود؛ یاد کردند؟!
آیا این بود خروجی آن هم ادعای حریت و شهامت عملی و تحول خواهی؟! برخی دیگر پا از این هم فراتر گذاشته، نگارنده را متهم به نامجویی و شهرت طلبی می کنند و بی رحمانه از تلاش برای مرجعیت سخن می رانند! اگر بناست اینگونه با فرزندان خود برخورد کنیم که علی الاسلام و السلام. آری این است سرّ اینکه نظریه پردازی در حوزه ما به کالای قاچاق بدل می شود و دلسوزان حوزه و نظام اسلامی سر در گریبان می کشند.
همین دو ماه پیش حوزه اهواز از حقیر دعوت کرد تا سه نشست علمی برای حوزه برادران و خواهران برگزار کند. دو روز پیش از زمان نشست ها، تماس گرفتند و گفتند که #آمار_و_بررسی قم با اهواز تماس گرفته و به حدی آنها را ترسانیده که مسئولان امر از ترس رودرویی با بزرگان حوزه، کل برنامه ها را پس از کلی تبلیغات لغو کردند و به آبروی کسی هم رحم نکردند. وقتی پیگیر شدیم، مسئول مربوطه مدعی شد آمار و بررسی قم این کار را نکرده است. گفتیم پس چرا تصحیح نمی کنید؟!! یا دست کم چرا به حیثیت تان بر نمی خورد که کسی به نام شما با آمار و بررسی یک استان تماس گرفته و حرف زده است؟!! چرا فرد خاطی را پیدا نمی کنید؟!!
بزرگواری که مقابله با #موسسه_فقاهت را تکلیف شرعی خود می داند، برود و از مسئولان ارشد مرکز مدیریت، شورای عالی سوال کند تا به او بگویند که بنده یک هفته پیش از برگزاری نشست «بررسی زوائد علم اصول» با هر دو مرکز برای برگزاری این جلسات هماهنگ شدم و نامه زدم تا اگر مخالفتی دارند، ابلاغ کنند. آیا بنده می توانم بیش از این صادقانه با مسئولان مربوطه هماهنگ شوم؟! چرا در مقابل این حسن نیت، ماشین بایکوت همچنان می تازد و زشت ترین حرکات را از خود به نمایش می گذارد؟! آیا می خواهد در عصر رسانه از حوزه سیمای قرون وسطایی را به جهانیان بنمایاند؟!
به این بزرگوار عرض می کنم به لطف مسدود کردن تمام راه ها، ما ناگزیریم جلسه چهارم از نشست علمی «بررسی #زوائد_علم_اصول» را در مسجد ولیعصر(عج)، واقع در میدان توحید قم، برگزار کنیم. هنوز دو سه روز فرصت دارید تا این مسجد را هم از دست مان بگیرید! شما می توانید این کار را بکنید اما بدانید که این طلبه خرده پا، از انقلابی های منفعلی نیستم که از ترس اتهام، خود را زندانی کنم. من مرّ آنچه را که باور دارم بر زبان جاری خواهم ساخت. بگذار دیگران مرا زندانی کنند، چرا خود مثل وازده ها این کار را بکنم!
http://feghahat.com/?p=5186
@dolatedin
#آیت‌الله سبحانی دیروز در #قم با تعدادی از چهره های شرکت کننده در #اجلاس_وحدت دیداری جالب توجه داشتند.

استاد برجسته حوزه علمیه از #علما ی مصری حاضر در جلسه خواست، سلام ایشان را به #احمد_الطیب برساند و افزود: به‌یاد دارم ایشان (شیخ #الازهر) در ماه رمضان گذشته، هنگام افطار در تلویزیون مصر درباره شیعه و اعتقادات شیعه صحبت کردند و ما از الازهر و منبر آن انتظار داریم منبر وحدت باشد نه منبر تفرقه، ایشان باید از مسلمانان بخواهد در برابر صهیونیست‌ها متحد باشند.

آیت‌الله سبحانی خاطرنشان کرد: از الازهر می‌خواهم کنفرانسی درباره ایمان و کفر برگزار کند و از علمای جهان اسلام دعوت کند تا در این کنفرانس «حدود ایمان و کفر» را مشخص کنند، چون در این روزها هر انسانی گمان می‌کند پیامبر است و حدود ایمان و کفر را بیان می‌کند و مسلمانان را کافر خطاب می‌کند.
https://goo.gl/y29FKH

👈اما نکاتی در مورد این دیدار:
🔸 به نظر میرسد منظور آیت الله سبحانی از علمای مصری که فرموده اند حامل سلام ایشان به شیخ الازهر باشند «حجت الاسلام دکتر أیمن المصري» است که «أکاديمية الحکمة العقلية» را در قم مدیریت می کند. این روحانی شیعي تاکنون حضوری قابل رویتی در جامعۀ #مصر نداشته و سابقۀ ارتباط با الازهر و دیگر تشکلهای سنی از وی گزارش نشده است.
🔸 ابهام چندانی در موضع الازهر در مورد ايمان و كفر نیست. عباس #شومان، وکیل الازهر، چندی پیش تصریح کرد که «احدی از علمای الازهر در مسلمان بودن شیعه بحثی ندارد» (https://goo.gl/w7mTTa). در واقع مشکل شیوخ متکثری که دست به #تکفیر شیعه می زنند در این نیست که موضع الازهر را در این مورد نمی دانند. مشکل اصلی در تصور نادقیق قم از میزان مرجعیت الازهر در میان علمای اهل سنت است.
______________
@dolatedin
(https://telegram.me/dolatedin/104) :معرفی کانال
«روایت آقاتهرانی از ماجرای دستور #احمدی‌نژاد برای ورود بانوان به ورزشگاه‌ها و واکنشها در #قم»

چند روز قبل از اعلام این مسأله، حضرت #آیت‌الله #مصباح به من گفتند که شنیدم آقای احمدی‌نژاد چنین قصدی دارد. شما به ایشان بگو که حتماً چنین کاری را انجام ندهد. من هم در حاشیه یک جلسه دولت به آقای احمدی‌نژاد این مسأله را گفتم که ایشان گفت که نه چیزی نمی‌شود و شما نگران نباشید. روز یک‌شنبه‌ای بود که در مسیر قم به تهران بودم که تلفن همراهم زنگ زد و رئیس دفتر حاج‌آقا گفتند بلافاصله بعد از رسیدن به قم به #موسسۀ_امام خمینی (ره) بیا. رفتم خدمت حاج‌آقا. گفتند: «این را به آقای احمدی‌نژاد گفتی؟» گفتم: «بله.» فرمودند: «اخبار را شنیدی؟» گفتم: نه، چطور؟ گفتند اخبار اعلام کرد. گفتم: «آقا من به ایشان گفتم و ایشان گفت نه چیزی نمی‌شود و به فکر هستم.» نمی‌دانم. دیدم حاج‌آقا خیلی ناراحت شد. گفتند: «ببین! اگر از تو بپرسم ازنظر شرعی خود تو به‌عنوان یک فقیه این کار را جایز می‌دانی یا نمی‌دانی؟ چه می‌گویی؟» گفتم: «جایز نمی‌دانم.» گفتند: «خیلی خوب! پس باید فکری کرد.»
...
آقای احمدی‌نژاد آمدند و با بنده صحبت کردند و به نظرم یک ساعت و نیم شد. ما تلاش کردیم حرف خودمان را بزنیم که ازنظر فقهی جایز نیست. گاهی می‌شد که آقای احمدی‌نژاد ناگهان تند می‌شد و می‌گفتم آقای احمدی‌نژاد! ببین! من فقیه هستم یا تو؟ می‌گفت: تو. می‌گفتم اگر من فقیه هستم پس گوش بده ببین چه می‌گویم و بحث را مطرح کردیم. بحث تمام شد و برگشتیم و به قم خدمت حاج‌آقا آمدیم و گفتیم ما این بحث‌ها را کردیم تا بعد ببینیم چه می‌شود.
...
آقای مکارم پرسیدند این مسأله ورزشگاه چیست؟ ما [در درسمان] مطرح کردیم و [شاگردان] گفتند آقای مصباح [به احمدی نژاد] بگویند؛ دیدیم راست می‌گویند و تصمیم گرفتم بیایم به شما بگویم که جلوی این قضیه را بگیرید. چرا این‌طور شده است؟ حاج‌آقا مصباح هم گفتند ... آقای آقاتهرانی بگو قصه چی شد؟ بنده هم عین همین را که برای شما گفتم، خدمت آیت‌الله #مکارم عرض کردم. آقای مکارم خوشحال شدند و دعا کردند و گفتند باریکلا! دستتان درد نکند. بعد هم دیگر برای بقیه قضیه وارد بحث شدند. حاج‌آقا حتی قبل از اینکه چیزی پیش بیاید پیشگیری می‌کرد، اما آقای احمدی‌نژاد ایده دیگری داشت.
yon.ir/Eji7
______________
@dolatedin
(https://telegram.me/dolatedin/104) :معرفی کانال
«ورود مرجعیت شیعی به داستانی مصری-مصری»

نامه آیت الله #مکارم به شیخ احمد #الطیب (https://goo.gl/RAS7KT) سومین موردی است که این مرجع بزرگ #شیعه در آن شخص ریاست #الازهر را مورد خطاب قرار می‌دهد. البته به نظر می رسد برخی پیچیدگی‌ها و همچنین هجم واکنش‌ها به فقرۀ اخیر اهمیت ویژه‌ای بدان داده است. در این زمینه نکاتی چند قابل طرح است:

1- تفاوت اصلی این سه رویداد مهم #دیپلماسی_مذهبی میان #قم و قاهره در سلبی‌تر شدن مواضع در رویداد اخیر است. در نامه اول #آیت‌الله مکارم در کنار استقبال از پیشنهاد طیب برای گفتگو در مورد مسائل اختلافی، گذرا و سربسته بخشی از سخنان طیب را قابل خدشه دانسته بود(goo.gl/36cqr7). نامۀ دوم نیز که در واکنش به برگزاری مسابقۀ علمی برای نقد شیعه در الازهر تحریر شده بود اخطاری بود بسیار نرم تا «الازهر در دام وهابیت سقوط نکند» (goo.gl/G4Xtyv)؛ اخطاری که از طرف طیب بی‌پاسخ ماند. لکن نامه اخیر به کلی با ادبیات انتقادی و از سر «تعجب و تاسف» از سخنان «تحریک‌کننده و تندروانه» شیخ الازهر نگاشته شده است. با توجه به این تغییر ادبیات باید دید آیا شیخ الازهر خود را ملتزم به پاسخ نامه ارسالی خواهد دانست یا خیر.

2- مورد سابق عملا تعارفی میان رجال دو مذهب تلقی شد و چندان مورد توجه رسانه های عربی قرار نگرفت. بعلاوه منجر نشدن پیشنهادات طرفین به اقدامی عملی با گذشت قریب به دو سال، آن نامه‌نگاری رمضانی را به تاریخ پیوند داد. نامۀ دوم نیز از نگاه طرف مقابل چندان مورد اهتمام قرار نگرفت. اما در مورد اخیر رسانه‌های مصری به شکلی وسیع به این رویداد پرداخته و آن را نزاعی آتشین میان الازهر و شیعه خواندند (https://goo.gl/C8bry6). افزون بر این شخص عباس شومان نیز به عنوان نفر دوم الازهر «گستاخی‌کنندگان» به الطیب را به التزام به ادب دعوت نمود(goo.gl/xtAM3t).

3- نامه آیت‌الله مکارم هرچند این تصور را ایجاد کرد که شیخ الازهر در اصل با دغدغه تخطئۀ شیعه به موضوع پرالتهاب #متعه پرداخته اما انگیزۀ طیب را باید در جایی دیگر جست. ظاهر سخنان تلویزیونی شیخ و اشارت‌های مکرر وی به «فتاوای شاذ» و «دعات ماهواره‌ای» نشان از بیان این گفتار در کانتکستی #مصر ی دارد. درواقع آنچه باعث ورود پرحرارت طیب به ماجرای متعه شده است نزدیک شدن بخشی از اهل سنت به یکی از هویتی‌ترین فتاوای شیعه است. امری که سبب شده شیخ شهیرترین موسسه اسلامی حتی به قیمت حمله صریح به دیدگاه شیعه در این مورد، از موضع سنتی اهل سنت دفاع نماید. جالب اینکه اصرار الطیب برای کشیدن خط قرمز حول متعه به حدی بوده که وی حتی به تفکیک روشن آن از زنا نیز رضایت نداده و با «قرین بغاء» دانستن متعه برای مفتیان شاذ خط و نشان کشیده است. این درحالیست که برخی علمای وجیه سنی همچون کبیسی و حاتم العونی به صراحت یکی دانستن زنا و متعه را رد کرده اند.
سوالی که مطرح می شود اینکه مفتیان شاذ مد نظر طیب کیستند؟ حتی میان چهره‌های متهم به تشیع همچون عدنان ابراهیم نیز این تنها «طارق یوسف» است که جرئت داشته است فتوای شیعه را در این مورد تایید کند. با این حساب باید تنها چهرۀ شناخته شده و رده اولی را که می‌تواند #مفتی شاذ مورد نظر الطیب باشد «سعد الدین الهلالی» دانست. وی که زمانی رئیس بخش فقه مقارن دانشگاه الازهر بود لیست بلندبالایی از فتاوای شاذ دارد که سخت دانشگاه متبوعش را برآشفته (goo.gl/N1rQ9g). هلالی که تا همین اواخر به دلیل این دست #فتاوا و همچنین حمایت سرسختانه‌اش از سیسی قهرمان دائمی تلویزیون‌ها و جرائد حکومتی و لیبرال بود تنها پس از ماجرای فتوایش در مورد جواز مشروط ازدواج با دخترِ زوجه بود که با حمله توامان سلفیون، الازهر و رسانه‌های حکومتی مواجه شد. برخی تحلیلگران این چرخش رفتار دولت را به مصالحۀ میان الازهر و سیسی پس از قائلۀ قانون ابوحامد ارتباط می دهند (goo.gl/4NCtKs). داستان هرچه باشد خبر از وجود نزاعی مصری-مصری بر سر تسلط بر مرجعیت دینی می دهد. موضوعی که باعث شده دو هفته پس از هیاهوی ناشی از فتوای جدید هلالی، شیخ الازهر به بهانه متعه چنین به او و اتباعش بتازد.
حال با ورود آیت‌الله مکارم به میانۀ این نزاع قهرا «راسم النفیس» شیعه و #الهلالی سنی هم‌جبهه تلقی خواهند شد. به نظر نمی آید هلالی بدون حمایت دولتی سابق بتواند تهمت هم‌صف شدن با شیعه را نیز به دوش بکشد. با این حساب به نظر می آید شیخ الازهر با موفقیت توانسته مفتی ساختارشکن مورد نظرش را نقره داغ کند. این اولین پیروزی شیخ سیاس الازهر بر رقبایش نیست.
⭕️ قم، بغداد، قاهره... حسن حنفی اینگونه از دوست عراقی خود یاد کرد
✍️ حسن حنفی

🔹در سفری که پس از #انقلاب به #قم داشتم، به طور اتفاقی در #حوزه علمیه قم با جوانی عراقی آشنا شدم که در شهر اجتهاد و اندیشه، اجتهاد می‌کرد و می‌اندیشید. او به شیوه دانشمندان قدیم، خانه خود را به کتابخانه و زیراندازهای اتاق‌هایش را به انجمنی فکری و کلاس‌هایی برای پژوهش و سالن‌هایی برای پذیرایی [از اندیشمندان] تبدیل کرده بود. او و خانواده‌اش پذیرای طلاب بودند و هیچ تفاوتی بین خانه و دانشگاه، بین غذای بدن و غذای روح وجود نداشت.

🔹او فقیه و عالمی تراثی است و مانند بسیاری از علمای قم که به نشر تراث می‌پردازند، نسبت به مسائل روز نگاهی باز دارد، همچنان که «موسسه آل البيت لإحياء التراث» چنین است، موسسه‌ای که اندیشمند جواد شهرستانی آن را بنیان نهاد و در آن هزینه کرد و طلاب جوان در آن فعالیت می‌کنند. دین و علم مانند صاحبان کتابخانه‌های تراث در خیابان‌های قم، دو شریک هستند. قم همچنین دارای مراکز تحقیقاتی فراوانی برای تحصیل و اقامت طلاب جوان دارد، چنانکه در میراث کهن ما چنین بوده و حتی رواق‌های #الازهر تا همین دوره اخیر اینچنین بوده است. علم نیازی به دولتی ندارد که حامی آن باشد یا نهادی که از آن حمایت کند، بلکه کافی است یک دانشمند به طور داوطلبانه همه اینها را با پیروی از سنت پیشینیان رسیدگی کند یا بخش خصوصی یا مؤسسات فرهنگی آن را برعهده بگیرند. علم همان دولت است و دولت عمارتی است که توسط دانشمندان ساخته می‌شود.

🔹با انتشار شماره‌های نخست مجله «قضايا إسلامية معاصرة» محتوا و جهت آن راه سومی را نشان می‌داد که از #سلفی‌ها و #سکولارها فراتر می‌رفت. صفحات آن برای بسیاری از نواندیشانی که این گرایش را نمایندگی می‌کردند، گشوده بود تا در قالب گفتگو با آنها یا مقاله‌هایی از آنها، واضح و قابل فهم خوانندگان را به آنچه می‌خواهند بخوانند. راه‌اندازی فصلنامه «چپ اسلامی» که من در اندیشه آن بودم، اکنون بدون توجه به عنوان در قم منتشر می‌شد. اندیشه‌ها بی‌توجه به جغرافیا، قم یا قاهره، با یکدیگر برابری می‌کردند که این نشان می‌دهد چه میزان نیاز ما به آنها واقعی است. زمان آن رسیده که اندیشه اصلاح پیشرفت کند و از گفتمان اخلاقی موعظه‌ای به گفتمان علمی تحلیلی منتقل شویم.

🔹رفاعی پس از صدور حکم اعدام در بغداد، در ایام استبداد گذشته و تعقیب علما و بزرگان کشور، از مهاجران عراقی به حوزه علمیه قم است. هجرت به پاریس و لندن نبود تا از راه دور مبارزه را ادامه دهد، بلکه به قم، شهر علم و انقلاب بود که نزدیک بغداد است. مبارزه فرهنگی به عنوان مبنایی برای مبارزه سیاسی در روزهای نخست انقلاب ادامه یافت، انقلابی که سرچشمه امید همه مسلمانان بود، به ویژه برای #فلسطین که پس از انقلاب سفارت اسرائیل زمان شاه به سفارت فلسطین تبدیل شده بود.

🔹اولین شماره‌های مجله «قضايا إسلامية معاصرة» که منتشر شد، گویی خود را می‌خواندم، هیچ فرقی بین #شیعه و #سنی نبود. همان دغدغه‌ها را بازتاب می‌داد، همان مسائل مربوط به «تراث و تجدید» ، فراتر از آنچه در جهان اسلام، کویت یا مالزی منتشر می‌شد. این مجله دغدغه‌هایی فرهنگی داشت، اگرچه به صراحت به عراق، ایران یا انقلاب اسلامی اشاره نمی‌کرد. این امر در مصاحبه با عبدالجبار رفاعی با عنوان «قم سؤال می‌کند و قاهره جواب می‌دهد» مشهود بود که برخی از علمای قم را اندوهگین کرد که گویا قم سرگردان است و قاهره نزدش اخباری یقینی است. که البته اصلا درست نیست؛ عنوان می‌توانست برعکس باشد: «قاهره می‌پرسد و قم پاسخ می‌دهد». سوال گاهی مهمتر از پاسخ است.

🔹در #قاهره، اولین شماره «چپ اسلامی» در سال 1980 با توجه به نگرانی‌های امت در عراق، فلسطین، کشمیر و حجاز منتشر شد. چرا کانون‌های فرهنگی برای اسلام روشنگرانه، با ورودهای گوناگونی که به این موضوع هست، در قم و قاهره و در هر شهر فرهنگی اسلامی تاسیس نمی‌شود؟ تحقیقات پیرامون اسلام روشنگرانه در اندونزی، مالزی و آفریقای جنوبی در حال انجام است و به رهایی و نهضت ملت‌ها کمک می‌کند و نسل جدیدی را ایجاد می‌کند که راه خود را بین سلفی‌ها و سکولارها، بین قدما و معاصرین و بین #سنت‌گرایان و #مدرنیست‌ها باز می‌کند، مانند «#نهضت_العلماء» در اندونزی.

ادامه دارد...

@dolatedin