Forwarded from اندیشکده مرصاد
📣گزارش راهبردی “جمهوری اسلامی و جنبشهای اسلامگرای شیعی: ماهیت ضدسیستمی- نقشآفرینی سیستمی (تجربه ۱۷ ساله عراق)” منتشر شد.
🔹در این گزارش راهبردی که به قلم هادی معصومی زارع تالیف شده، نویسنده اقدام به طرح نظریه خود در باب آسیب شناسی کلان راهبرد ج.اا در سیاست منطقه ای و به ویژه کشور عراق پرداخته و نقش آفرینی ویترینی آن و همپیمانانش در ساختار سیاسی مسدود و مهندسی شده عراق پسابعث را منجر به خلق تناقض میان ماهیت ضدسیستمی و عملکرد سیستمی آن عنوان نموده است.
🔹وی در مقدمه ضمن اشاره به الگوی نظری ضدسیستمی انقلاب اسلامی، رویکرد نوسانی جمهوری اسلامی در قبال نظم های موجود منطقهای خلال دهه های هشتاد میلادی تاکنون را مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس تجربه نقش آفرینی سیستمی جمهوری اسلامی و همپیمانان آن در عراق (شامل احزاب موسوم به اسلام گرا و برخی از فصائل مقاومت) را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
📌اهم فصول این گزارش را می توان به صورت ذیل فهرست کرد:
1️⃣ جایگاه و هویت ضدسیستمی؛ نقش آفرینی سیستمی: آوردگاه تضاد
2️⃣ گذار از مبارزه سخت به تعایش/مشارکت انتقادی
3️⃣ مطالعه موردی رفتار سیستمی در عراق
1.3. مقدمه
2.3. مختصات سیاسی و اجتماعی زمانه ورود به ساختار سیاسی پسابعث
3.3. مختصات سیاسی و اجتماعی جامعه عراق
4.3. مختصات منطقهای و بین المللی مؤثر بر عراق پسابعث
5.3. گزینههای فراروی ج اا و گروههای موسوم به اسلام گرا
6.3. واکنش امریکایی نسبت به حضور گروههای موسوم به اسلام گرا در ساختار قدرت عراق
1.6.3. گام نخست: محروم سازی کمّی و کیفی
2.6.3. گام دوم: خلق انسداد ساختاری و فرایند ادراک سازی (تله امریکایی)
4️⃣ اشکالات و راه حلها
در بخش نهایی این گزارش می خوانیم:
1. عدم ادراک و تصور پیشینی و البته تفصیلی در خصوص تضاد میان جایگاه-هویت ضدسیستمی و نقشآفرینی سیستمی و یا لااقل چگونگی جمع میان آن دو و ورود به چنین عرصهای بدون طراحی و تامل پیشینی را میبایست اصلیترین و اساسیترین اشکال وارده به گروههای اسلام گرای شیعی و تا اندازهای نیز جمهوری اسلامی عنوان کرد...
2. با توجه به رویکرد انسدادی ایالات متحده در عراق ، قبول نقش آفرینی ویترینی و علنی در چنان ساختار مسدودی دومین اشکال وارده بر ایشان به حساب میآید. واقعیت آن است که حتی اگر به دلایل متعددی امکان کناره گرفتن از ساختار سیاسی جدید وجود نمیداشت، لااقل ایشان میبایست نقشی نامرئی تر و نامحسوس تر ایفا میکردند. به ویژه آنکه تجربه نشان داده است محور اسلام گرا-مقاومت از حیث قدرت اقناع سازی رسانهای اساسا در ضعف شدیدی به سر میبرد و...
3. اشکال سوم وارده به شخصیت ها ، گروهها و احزاب موسوم به اسلام گرا همانا تحول رفتاری اکثریت ایشان و ورود به بازی قدرت و فسادهای مرسوم آن است. متاسفانه میبایست با صدای بلند اعتراف کرد که بخش معظم ایشان از سال های دهه نود میلادی و به طور ویژه در سالهای پس از اشغال به ویروس فساد ، زدوبند و لابی گری ، رابطه سالاری ، خوشاوندسالاری ، رفاه طلبی و راحت طلبی ، فاصلهگیری از مردم و... آلوده شده و بخش مهمی از سرمایه اجتماعی خود را به همین دلیل سوزاندند...
4. دو اشکال بعدی به اندازه زیادی به عملکرد جمهوری اسلامی بازگشت دارد:
اشکال نخست به بیتوجهی آن به دیپلماسی عمومی و اهمیت سرمایه اجتماعی و تلاش برای پیشبرد تمامی یا اکثر امورات خود از کانال احزاب ، گروهها و فصائل معین بازگشت دارد.
اشکال بعدی به فقدان توازن در مولفه های قدرت ج اا و به تبع آن همپیمانان عراقی آن بازگشت دارد: مزیت نسبی در حوزه های نظامی و امنیتی و ضعف آشکار و مزمنی در حوزه ادراک سازی ، اقناع سازی و جهت دهی به افکار عمومی
5. مخلّص کلام آنکه در سیستمهای سیاسی موجود به دلیل قوت طرفهای مقابل و دوپینگ سیاسی ایشان از سوی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای از یک سو و ماهیت ضدسیستمی و ضعفهای مفرط ج اا و گروههای اسلام گرا در حوزههای مختلف رسانهای و سیاسی ، ایشان نمیتوانند بازیسازان جامع و موفقی باشند. بازیساز کسی است که یا رکنِ ساختار (همچون قدرتهای غربی ، روسیه و چین) یا تابعِ ساختار (همچون امارات متحده عربی و عربستان سعودی) است.
از همین روست که موفقترین تجارب ج اا و همپیمانان آن نه در برساختن و خلق بازیها که در برهم زدن بازی طرف مقابل و خلق «نظمآشوب»ها بوده است. این درست برآمده از منطق ماهیت ضدسیستمی این دست از بازیگران است.
📌این #گزارش_راهبردی از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
#عراق #ایران
👈برای تهیۀ این گزارش می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل فرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
🔹در این گزارش راهبردی که به قلم هادی معصومی زارع تالیف شده، نویسنده اقدام به طرح نظریه خود در باب آسیب شناسی کلان راهبرد ج.اا در سیاست منطقه ای و به ویژه کشور عراق پرداخته و نقش آفرینی ویترینی آن و همپیمانانش در ساختار سیاسی مسدود و مهندسی شده عراق پسابعث را منجر به خلق تناقض میان ماهیت ضدسیستمی و عملکرد سیستمی آن عنوان نموده است.
🔹وی در مقدمه ضمن اشاره به الگوی نظری ضدسیستمی انقلاب اسلامی، رویکرد نوسانی جمهوری اسلامی در قبال نظم های موجود منطقهای خلال دهه های هشتاد میلادی تاکنون را مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس تجربه نقش آفرینی سیستمی جمهوری اسلامی و همپیمانان آن در عراق (شامل احزاب موسوم به اسلام گرا و برخی از فصائل مقاومت) را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
📌اهم فصول این گزارش را می توان به صورت ذیل فهرست کرد:
1️⃣ جایگاه و هویت ضدسیستمی؛ نقش آفرینی سیستمی: آوردگاه تضاد
2️⃣ گذار از مبارزه سخت به تعایش/مشارکت انتقادی
3️⃣ مطالعه موردی رفتار سیستمی در عراق
1.3. مقدمه
2.3. مختصات سیاسی و اجتماعی زمانه ورود به ساختار سیاسی پسابعث
3.3. مختصات سیاسی و اجتماعی جامعه عراق
4.3. مختصات منطقهای و بین المللی مؤثر بر عراق پسابعث
5.3. گزینههای فراروی ج اا و گروههای موسوم به اسلام گرا
6.3. واکنش امریکایی نسبت به حضور گروههای موسوم به اسلام گرا در ساختار قدرت عراق
1.6.3. گام نخست: محروم سازی کمّی و کیفی
2.6.3. گام دوم: خلق انسداد ساختاری و فرایند ادراک سازی (تله امریکایی)
4️⃣ اشکالات و راه حلها
در بخش نهایی این گزارش می خوانیم:
1. عدم ادراک و تصور پیشینی و البته تفصیلی در خصوص تضاد میان جایگاه-هویت ضدسیستمی و نقشآفرینی سیستمی و یا لااقل چگونگی جمع میان آن دو و ورود به چنین عرصهای بدون طراحی و تامل پیشینی را میبایست اصلیترین و اساسیترین اشکال وارده به گروههای اسلام گرای شیعی و تا اندازهای نیز جمهوری اسلامی عنوان کرد...
2. با توجه به رویکرد انسدادی ایالات متحده در عراق ، قبول نقش آفرینی ویترینی و علنی در چنان ساختار مسدودی دومین اشکال وارده بر ایشان به حساب میآید. واقعیت آن است که حتی اگر به دلایل متعددی امکان کناره گرفتن از ساختار سیاسی جدید وجود نمیداشت، لااقل ایشان میبایست نقشی نامرئی تر و نامحسوس تر ایفا میکردند. به ویژه آنکه تجربه نشان داده است محور اسلام گرا-مقاومت از حیث قدرت اقناع سازی رسانهای اساسا در ضعف شدیدی به سر میبرد و...
3. اشکال سوم وارده به شخصیت ها ، گروهها و احزاب موسوم به اسلام گرا همانا تحول رفتاری اکثریت ایشان و ورود به بازی قدرت و فسادهای مرسوم آن است. متاسفانه میبایست با صدای بلند اعتراف کرد که بخش معظم ایشان از سال های دهه نود میلادی و به طور ویژه در سالهای پس از اشغال به ویروس فساد ، زدوبند و لابی گری ، رابطه سالاری ، خوشاوندسالاری ، رفاه طلبی و راحت طلبی ، فاصلهگیری از مردم و... آلوده شده و بخش مهمی از سرمایه اجتماعی خود را به همین دلیل سوزاندند...
4. دو اشکال بعدی به اندازه زیادی به عملکرد جمهوری اسلامی بازگشت دارد:
اشکال نخست به بیتوجهی آن به دیپلماسی عمومی و اهمیت سرمایه اجتماعی و تلاش برای پیشبرد تمامی یا اکثر امورات خود از کانال احزاب ، گروهها و فصائل معین بازگشت دارد.
اشکال بعدی به فقدان توازن در مولفه های قدرت ج اا و به تبع آن همپیمانان عراقی آن بازگشت دارد: مزیت نسبی در حوزه های نظامی و امنیتی و ضعف آشکار و مزمنی در حوزه ادراک سازی ، اقناع سازی و جهت دهی به افکار عمومی
5. مخلّص کلام آنکه در سیستمهای سیاسی موجود به دلیل قوت طرفهای مقابل و دوپینگ سیاسی ایشان از سوی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای از یک سو و ماهیت ضدسیستمی و ضعفهای مفرط ج اا و گروههای اسلام گرا در حوزههای مختلف رسانهای و سیاسی ، ایشان نمیتوانند بازیسازان جامع و موفقی باشند. بازیساز کسی است که یا رکنِ ساختار (همچون قدرتهای غربی ، روسیه و چین) یا تابعِ ساختار (همچون امارات متحده عربی و عربستان سعودی) است.
از همین روست که موفقترین تجارب ج اا و همپیمانان آن نه در برساختن و خلق بازیها که در برهم زدن بازی طرف مقابل و خلق «نظمآشوب»ها بوده است. این درست برآمده از منطق ماهیت ضدسیستمی این دست از بازیگران است.
📌این #گزارش_راهبردی از سوی اندیشکده مرصاد جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط منتشر شده است.
#عراق #ایران
👈برای تهیۀ این گزارش می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل فرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
اندیشکده راهبردی مرصاد
انتشار گزارش راهبردی جمهوری اسلامی و جنبشهای اسلامگرای شیعی: ماهیت ضدسیستمی- نقشآفرینی سیستمی (تجربه ۱۷ ساله عراق)
در این گزارش راهبردی که به قلم هادی معصومی زارع تالیف شده، نویسنده اقدام به طرح نظریه خود در باب
Forwarded from اندیشکده مرصاد
#بازنشر
📣 گزارش راهبردی « از تقریب اقناعی تا تقریب ساختاری » منتشر گردید.
🖋 هادی معصومی زارع در این پژوهش ضمن آسیب شناسی تجربه کنونی تقریب به بررسی راهحل برون رفت از این آسیب ها و مشکلات می پردازد.
🔹اساسا تقریب در حوزه مذهبی، نتیجه و خروجی تقریب در حوزههای سیاسی است و تا این حل نشود، نمی توان توفیق چندانی برای پروژه تقریب متصور بود. تقریب در حوزه مذهبی بدون تقریب در حوزه سیاسی از تجارب موفقی در تاریخ برخوردار نبوده است. از این رو تقریب را میبایست پروژه حکومت ها دانست!
🔹از طرفی دیگر میبایست تقریب را نه به عنوان طرحی دستوری و نظری که پویشی تاسیسی و انضمامی دنبال کرد. برای تحقق امر تقریب میبایست ساختارهای سیاسی و اقتصادی همگرا در انداخته شوند و از فراخور آن تنشها در عرصه مذهبی کنترل شود.
🔹براساس یافتههای این پژوهش، نقطه عزیمت تمامی تلاشهای وحدتگرا میبایست متمرکز بر تشبیک معاش طرفین تقریب باشد. این نه شرط کافی، که شرط لازم توفیق در پویش تقریب است. چه آنکه فارغ از تمامی چالشهای تاریخی موجود، ریشه اصلی مشکلات فیمابین طرفین تقریب را میبایست در هیمنه حالت ذهنی و روانی خاصی به نام «استغناء» در میان طرفین دنبال کرد.
🔹استغناء یا احساس استغناء، عنصر بسیار مهمی است که در بحثهای مرتبط با تقریب معمولا از آن غفلت میشود. استغناء یا احساس آن درست همان چیزی است که می تواند (وعموما هم همین گونه است) به خلق «چرخه طغیان» در مناسبات فیمابین طرفین منجر شود.
📌سیر متن این گزارش در قالب فصول زیر تنظیم شده است:
خلاصه سیاستی
1- آسیب شناسی دکترین تقریب
آسیب نخست: ابهام مفهومی واژه تقریب
آسیب دوم: دنبال شدن تقریب از کانال مذهب
آسیب سوم: متولی تقریب
آسیب چهارم: تقریب؛ دستوری-نظری یا تاسیسی-انضمامی
آسیب پنجم: تقریب در ذیل الگوی دولت-ملت
آسیب ششم: تقریب از کدام لایه؟ سکولارها یا اسلام گرایان؟
2- تقریب و چالش اعتماد متقابل
3- استغناء به مثابه زمینه اصلی واگرایی
4- نیازمندی در حوزه سیاسات علیا یا سیاسات سفلی؟
5- تجانس ساختاری؛ پیش شرط توفیق کامل در همگرایی
👈این #گزارش_راهبردی جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط آماده شده است. برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ و یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل بفرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
📣 گزارش راهبردی « از تقریب اقناعی تا تقریب ساختاری » منتشر گردید.
🖋 هادی معصومی زارع در این پژوهش ضمن آسیب شناسی تجربه کنونی تقریب به بررسی راهحل برون رفت از این آسیب ها و مشکلات می پردازد.
🔹اساسا تقریب در حوزه مذهبی، نتیجه و خروجی تقریب در حوزههای سیاسی است و تا این حل نشود، نمی توان توفیق چندانی برای پروژه تقریب متصور بود. تقریب در حوزه مذهبی بدون تقریب در حوزه سیاسی از تجارب موفقی در تاریخ برخوردار نبوده است. از این رو تقریب را میبایست پروژه حکومت ها دانست!
🔹از طرفی دیگر میبایست تقریب را نه به عنوان طرحی دستوری و نظری که پویشی تاسیسی و انضمامی دنبال کرد. برای تحقق امر تقریب میبایست ساختارهای سیاسی و اقتصادی همگرا در انداخته شوند و از فراخور آن تنشها در عرصه مذهبی کنترل شود.
🔹براساس یافتههای این پژوهش، نقطه عزیمت تمامی تلاشهای وحدتگرا میبایست متمرکز بر تشبیک معاش طرفین تقریب باشد. این نه شرط کافی، که شرط لازم توفیق در پویش تقریب است. چه آنکه فارغ از تمامی چالشهای تاریخی موجود، ریشه اصلی مشکلات فیمابین طرفین تقریب را میبایست در هیمنه حالت ذهنی و روانی خاصی به نام «استغناء» در میان طرفین دنبال کرد.
🔹استغناء یا احساس استغناء، عنصر بسیار مهمی است که در بحثهای مرتبط با تقریب معمولا از آن غفلت میشود. استغناء یا احساس آن درست همان چیزی است که می تواند (وعموما هم همین گونه است) به خلق «چرخه طغیان» در مناسبات فیمابین طرفین منجر شود.
📌سیر متن این گزارش در قالب فصول زیر تنظیم شده است:
خلاصه سیاستی
1- آسیب شناسی دکترین تقریب
آسیب نخست: ابهام مفهومی واژه تقریب
آسیب دوم: دنبال شدن تقریب از کانال مذهب
آسیب سوم: متولی تقریب
آسیب چهارم: تقریب؛ دستوری-نظری یا تاسیسی-انضمامی
آسیب پنجم: تقریب در ذیل الگوی دولت-ملت
آسیب ششم: تقریب از کدام لایه؟ سکولارها یا اسلام گرایان؟
2- تقریب و چالش اعتماد متقابل
3- استغناء به مثابه زمینه اصلی واگرایی
4- نیازمندی در حوزه سیاسات علیا یا سیاسات سفلی؟
5- تجانس ساختاری؛ پیش شرط توفیق کامل در همگرایی
👈این #گزارش_راهبردی جهت استفادۀ کارشناسان و نهادهای مرتبط آماده شده است. برای تهیۀ این اثر می توانید با شمارۀ ۰۲۵۳۷۸۳۰۵۵۳ و یا آی دی @Mers_ad تماس حاصل بفرمایید.
🔗 لینک خبر
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷