«ورود مرجعیت شیعی به داستانی مصری-مصری»
نامه آیت الله #مکارم به شیخ احمد #الطیب (https://goo.gl/RAS7KT) سومین موردی است که این مرجع بزرگ #شیعه در آن شخص ریاست #الازهر را مورد خطاب قرار میدهد. البته به نظر می رسد برخی پیچیدگیها و همچنین هجم واکنشها به فقرۀ اخیر اهمیت ویژهای بدان داده است. در این زمینه نکاتی چند قابل طرح است:
1- تفاوت اصلی این سه رویداد مهم #دیپلماسی_مذهبی میان #قم و قاهره در سلبیتر شدن مواضع در رویداد اخیر است. در نامه اول #آیتالله مکارم در کنار استقبال از پیشنهاد طیب برای گفتگو در مورد مسائل اختلافی، گذرا و سربسته بخشی از سخنان طیب را قابل خدشه دانسته بود(goo.gl/36cqr7). نامۀ دوم نیز که در واکنش به برگزاری مسابقۀ علمی برای نقد شیعه در الازهر تحریر شده بود اخطاری بود بسیار نرم تا «الازهر در دام وهابیت سقوط نکند» (goo.gl/G4Xtyv)؛ اخطاری که از طرف طیب بیپاسخ ماند. لکن نامه اخیر به کلی با ادبیات انتقادی و از سر «تعجب و تاسف» از سخنان «تحریککننده و تندروانه» شیخ الازهر نگاشته شده است. با توجه به این تغییر ادبیات باید دید آیا شیخ الازهر خود را ملتزم به پاسخ نامه ارسالی خواهد دانست یا خیر.
2- مورد سابق عملا تعارفی میان رجال دو مذهب تلقی شد و چندان مورد توجه رسانه های عربی قرار نگرفت. بعلاوه منجر نشدن پیشنهادات طرفین به اقدامی عملی با گذشت قریب به دو سال، آن نامهنگاری رمضانی را به تاریخ پیوند داد. نامۀ دوم نیز از نگاه طرف مقابل چندان مورد اهتمام قرار نگرفت. اما در مورد اخیر رسانههای مصری به شکلی وسیع به این رویداد پرداخته و آن را نزاعی آتشین میان الازهر و شیعه خواندند (https://goo.gl/C8bry6). افزون بر این شخص عباس شومان نیز به عنوان نفر دوم الازهر «گستاخیکنندگان» به الطیب را به التزام به ادب دعوت نمود(goo.gl/xtAM3t).
3- نامه آیتالله مکارم هرچند این تصور را ایجاد کرد که شیخ الازهر در اصل با دغدغه تخطئۀ شیعه به موضوع پرالتهاب #متعه پرداخته اما انگیزۀ طیب را باید در جایی دیگر جست. ظاهر سخنان تلویزیونی شیخ و اشارتهای مکرر وی به «فتاوای شاذ» و «دعات ماهوارهای» نشان از بیان این گفتار در کانتکستی #مصر ی دارد. درواقع آنچه باعث ورود پرحرارت طیب به ماجرای متعه شده است نزدیک شدن بخشی از اهل سنت به یکی از هویتیترین فتاوای شیعه است. امری که سبب شده شیخ شهیرترین موسسه اسلامی حتی به قیمت حمله صریح به دیدگاه شیعه در این مورد، از موضع سنتی اهل سنت دفاع نماید. جالب اینکه اصرار الطیب برای کشیدن خط قرمز حول متعه به حدی بوده که وی حتی به تفکیک روشن آن از زنا نیز رضایت نداده و با «قرین بغاء» دانستن متعه برای مفتیان شاذ خط و نشان کشیده است. این درحالیست که برخی علمای وجیه سنی همچون کبیسی و حاتم العونی به صراحت یکی دانستن زنا و متعه را رد کرده اند.
سوالی که مطرح می شود اینکه مفتیان شاذ مد نظر طیب کیستند؟ حتی میان چهرههای متهم به تشیع همچون عدنان ابراهیم نیز این تنها «طارق یوسف» است که جرئت داشته است فتوای شیعه را در این مورد تایید کند. با این حساب باید تنها چهرۀ شناخته شده و رده اولی را که میتواند #مفتی شاذ مورد نظر الطیب باشد «سعد الدین الهلالی» دانست. وی که زمانی رئیس بخش فقه مقارن دانشگاه الازهر بود لیست بلندبالایی از فتاوای شاذ دارد که سخت دانشگاه متبوعش را برآشفته (goo.gl/N1rQ9g). هلالی که تا همین اواخر به دلیل این دست #فتاوا و همچنین حمایت سرسختانهاش از سیسی قهرمان دائمی تلویزیونها و جرائد حکومتی و لیبرال بود تنها پس از ماجرای فتوایش در مورد جواز مشروط ازدواج با دخترِ زوجه بود که با حمله توامان سلفیون، الازهر و رسانههای حکومتی مواجه شد. برخی تحلیلگران این چرخش رفتار دولت را به مصالحۀ میان الازهر و سیسی پس از قائلۀ قانون ابوحامد ارتباط می دهند (goo.gl/4NCtKs). داستان هرچه باشد خبر از وجود نزاعی مصری-مصری بر سر تسلط بر مرجعیت دینی می دهد. موضوعی که باعث شده دو هفته پس از هیاهوی ناشی از فتوای جدید هلالی، شیخ الازهر به بهانه متعه چنین به او و اتباعش بتازد.
حال با ورود آیتالله مکارم به میانۀ این نزاع قهرا «راسم النفیس» شیعه و #الهلالی سنی همجبهه تلقی خواهند شد. به نظر نمی آید هلالی بدون حمایت دولتی سابق بتواند تهمت همصف شدن با شیعه را نیز به دوش بکشد. با این حساب به نظر می آید شیخ الازهر با موفقیت توانسته مفتی ساختارشکن مورد نظرش را نقره داغ کند. این اولین پیروزی شیخ سیاس الازهر بر رقبایش نیست.
نامه آیت الله #مکارم به شیخ احمد #الطیب (https://goo.gl/RAS7KT) سومین موردی است که این مرجع بزرگ #شیعه در آن شخص ریاست #الازهر را مورد خطاب قرار میدهد. البته به نظر می رسد برخی پیچیدگیها و همچنین هجم واکنشها به فقرۀ اخیر اهمیت ویژهای بدان داده است. در این زمینه نکاتی چند قابل طرح است:
1- تفاوت اصلی این سه رویداد مهم #دیپلماسی_مذهبی میان #قم و قاهره در سلبیتر شدن مواضع در رویداد اخیر است. در نامه اول #آیتالله مکارم در کنار استقبال از پیشنهاد طیب برای گفتگو در مورد مسائل اختلافی، گذرا و سربسته بخشی از سخنان طیب را قابل خدشه دانسته بود(goo.gl/36cqr7). نامۀ دوم نیز که در واکنش به برگزاری مسابقۀ علمی برای نقد شیعه در الازهر تحریر شده بود اخطاری بود بسیار نرم تا «الازهر در دام وهابیت سقوط نکند» (goo.gl/G4Xtyv)؛ اخطاری که از طرف طیب بیپاسخ ماند. لکن نامه اخیر به کلی با ادبیات انتقادی و از سر «تعجب و تاسف» از سخنان «تحریککننده و تندروانه» شیخ الازهر نگاشته شده است. با توجه به این تغییر ادبیات باید دید آیا شیخ الازهر خود را ملتزم به پاسخ نامه ارسالی خواهد دانست یا خیر.
2- مورد سابق عملا تعارفی میان رجال دو مذهب تلقی شد و چندان مورد توجه رسانه های عربی قرار نگرفت. بعلاوه منجر نشدن پیشنهادات طرفین به اقدامی عملی با گذشت قریب به دو سال، آن نامهنگاری رمضانی را به تاریخ پیوند داد. نامۀ دوم نیز از نگاه طرف مقابل چندان مورد اهتمام قرار نگرفت. اما در مورد اخیر رسانههای مصری به شکلی وسیع به این رویداد پرداخته و آن را نزاعی آتشین میان الازهر و شیعه خواندند (https://goo.gl/C8bry6). افزون بر این شخص عباس شومان نیز به عنوان نفر دوم الازهر «گستاخیکنندگان» به الطیب را به التزام به ادب دعوت نمود(goo.gl/xtAM3t).
3- نامه آیتالله مکارم هرچند این تصور را ایجاد کرد که شیخ الازهر در اصل با دغدغه تخطئۀ شیعه به موضوع پرالتهاب #متعه پرداخته اما انگیزۀ طیب را باید در جایی دیگر جست. ظاهر سخنان تلویزیونی شیخ و اشارتهای مکرر وی به «فتاوای شاذ» و «دعات ماهوارهای» نشان از بیان این گفتار در کانتکستی #مصر ی دارد. درواقع آنچه باعث ورود پرحرارت طیب به ماجرای متعه شده است نزدیک شدن بخشی از اهل سنت به یکی از هویتیترین فتاوای شیعه است. امری که سبب شده شیخ شهیرترین موسسه اسلامی حتی به قیمت حمله صریح به دیدگاه شیعه در این مورد، از موضع سنتی اهل سنت دفاع نماید. جالب اینکه اصرار الطیب برای کشیدن خط قرمز حول متعه به حدی بوده که وی حتی به تفکیک روشن آن از زنا نیز رضایت نداده و با «قرین بغاء» دانستن متعه برای مفتیان شاذ خط و نشان کشیده است. این درحالیست که برخی علمای وجیه سنی همچون کبیسی و حاتم العونی به صراحت یکی دانستن زنا و متعه را رد کرده اند.
سوالی که مطرح می شود اینکه مفتیان شاذ مد نظر طیب کیستند؟ حتی میان چهرههای متهم به تشیع همچون عدنان ابراهیم نیز این تنها «طارق یوسف» است که جرئت داشته است فتوای شیعه را در این مورد تایید کند. با این حساب باید تنها چهرۀ شناخته شده و رده اولی را که میتواند #مفتی شاذ مورد نظر الطیب باشد «سعد الدین الهلالی» دانست. وی که زمانی رئیس بخش فقه مقارن دانشگاه الازهر بود لیست بلندبالایی از فتاوای شاذ دارد که سخت دانشگاه متبوعش را برآشفته (goo.gl/N1rQ9g). هلالی که تا همین اواخر به دلیل این دست #فتاوا و همچنین حمایت سرسختانهاش از سیسی قهرمان دائمی تلویزیونها و جرائد حکومتی و لیبرال بود تنها پس از ماجرای فتوایش در مورد جواز مشروط ازدواج با دخترِ زوجه بود که با حمله توامان سلفیون، الازهر و رسانههای حکومتی مواجه شد. برخی تحلیلگران این چرخش رفتار دولت را به مصالحۀ میان الازهر و سیسی پس از قائلۀ قانون ابوحامد ارتباط می دهند (goo.gl/4NCtKs). داستان هرچه باشد خبر از وجود نزاعی مصری-مصری بر سر تسلط بر مرجعیت دینی می دهد. موضوعی که باعث شده دو هفته پس از هیاهوی ناشی از فتوای جدید هلالی، شیخ الازهر به بهانه متعه چنین به او و اتباعش بتازد.
حال با ورود آیتالله مکارم به میانۀ این نزاع قهرا «راسم النفیس» شیعه و #الهلالی سنی همجبهه تلقی خواهند شد. به نظر نمی آید هلالی بدون حمایت دولتی سابق بتواند تهمت همصف شدن با شیعه را نیز به دوش بکشد. با این حساب به نظر می آید شیخ الازهر با موفقیت توانسته مفتی ساختارشکن مورد نظرش را نقره داغ کند. این اولین پیروزی شیخ سیاس الازهر بر رقبایش نیست.
http://www.alalam.ir | قناة العالم الاخبارية
رسالة مفتوحة من المرجع مكارم الشيرازي ردا على انتقاد شيخ الأزهر لـ
بعث المرجع الديني اية الله الشيخ ناصر مكارم الشيرازي رسالة مفتوحة في رده على هجوم شیخ الأزهر الدکتور أحمد الطیب علی مذهب أهل البیت (علیهم السلام) في موضوع