⭕️ رهبران اخوان؛ یا در بند یا در جنگ!
✍️ محمد طلایی
🔸 بخش دوم
🔹این چالش همراه اخوان بود و منجر به انشقاقهای قابل توجهی در بازه سالهای پیش از قیام ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۱۳ شد. اما نزاع مهیبتر به واسطه کودتا ژنرال سیسی علیه دولت #مرسی بود. نزاع اخیر حاصل اختلاف در شدت و نوع پاسخ به کودتا بود. جوانان که به واسطه عدم دسترسی کادرهای بالادستی، استقلال عمل بیشتری پیدا کرده بودند، حتما حجمی از خشونت را برای پشتیبانی از تظاهرات در برابر پلیس و ارتش لازم میدیدند اما رهبران تنظیمی، که اساسا نسبت به خود انقلاب ۲۰۱۱ نیز بدبین بودند، نمیخواستند تمامی آنچه در طول دهههای پیش درو کردهاند را در قمار جوانان انقلابی ببازند. خاصه وقتی پای استفاده از امکانات بینالملل جماعت برای حمایت از خشونت محدود جوانان، به واسطه دفتر خارجی تازه تأسیس اخوان در ترکیه مطرح شد. امکانات بینالمللی جماعت تنها دارایی بود که میتوانستند از جهنم قاهره نجات دهند.
🔹از این جا به بعد دیگر مشخص بود؛
به دلیل انباشت امکانات در دستان جریان تنظیمی، جناح شبابی و انقلابی بیشتر توانست در حد بروزات رسانهای خود را سر پا نگه دارد. اما امکانات مالی و اداری جماعت در دستان تنظیمیهایی بود، که توانسته بودند خود را به استانبول برسانند. برای اداره امور جماعت، دفتر اجرایی (المکتب التنفیذی) در استانبول تأسیس شد و محمود حسین به عنوان دبیرکل اداره امور را به عهده گرفت. دبیر کلی البته با قرائت منتقدین، از سال ۲۰۱۲ دیگر ملغی شده بود!
🔹اما در میان همین جریان تنظیمی نیز اختلافات وجود داشت. تا پیش از گریختن اخوانیها از مصر به ترکیه، ثقل خارجی جماعت و در واقع مرکز بینالملل اخوان در #لندن و تحت اداره ابراهیم منیر بود. اما اکنون ارتباطات ناشی از تراکم نیروی انسانی و فعالیتهای رسانهای و مالی در #استانبول جمع میشد. محمود حسین با استقرار در استانبول و با یاری گرفتن از حلقه افرادی مانند مدحت الحداد، همام یوسف و دیگران، توانست تثبیتی را در وضعیت جماعت ایجاد نماید. اما در ایجاد تحول و حرکت در آن در برابر حق غصب شده اخوان ناتوان بود. از سوی دیگر، پرونده اختلافات نیز لایزال باز بود و بخش عظیمی از ظرفیتهای فعال جماعت از دسترس خارج شده بود. برخی تحلیل گران این انفعال را ناشی از متاثر بودن بیش از حد جناح استانبول از دولت ترکیه و قطر میدانند تا پروندههای منطقهای آنان با مصر بیش از پیش وارد چالش نشود.
🔹در مقابل اما جناح لندن خواستار تحرک بیشتر بود. تحرکی در گام اول با یکی کردن صفوف اخوانی و حل کردن پرونده اختلافات آغاز میشد. پس منیر که با دستگیری محمود عزت، توسط مجلس شورای جماعت، نائب مرشد گشته بود، با شعار توحید صفوف پای در میدان گذارد. در اولین گام نیز مجددا پست دبیرکلی حذف شد و محمود حسین با یک پله نزول، در شورای اداری در کنار ۴ عضو دیگر قرار گرفت.
🔹ظاهرا عمق اختلافات جناح محمود حسین با منتقدین به جماعت، اجازه تحرک کافی به ابراهیم منیر را نمیداد. پس نائب مرشد جدید تصمیم گرفت تا ۶ تن از اعضای اخوان که شامل محمود حسین و حلقه خواص او بودهاند را از به صورت موقت از جماعت اخراج نموده و برای انجام تحقیقات، تحت پیگرد داخلی قرار دهد. (سازوکار داخلی جماعت برای رسیدگی به تخلفات اعضا). در مقابل اما محمود حسین با استفاده از قدرت لابی خویش، بخشی از مجلس شورا را با خود همراه نموده تا ابراهیم منیر را از مقام خویش خلع کنند. این نزاع نیز مانند سال ۲۰۱۵، به سطح رسانهها کشیده شده و طرفین با حرارت تمام در شبکههای اجتماعی علیه یکدیگر مشغول افشاگری و موضعگیری هستند.
@dolatedin
✍️ محمد طلایی
🔸 بخش دوم
🔹این چالش همراه اخوان بود و منجر به انشقاقهای قابل توجهی در بازه سالهای پیش از قیام ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۱۳ شد. اما نزاع مهیبتر به واسطه کودتا ژنرال سیسی علیه دولت #مرسی بود. نزاع اخیر حاصل اختلاف در شدت و نوع پاسخ به کودتا بود. جوانان که به واسطه عدم دسترسی کادرهای بالادستی، استقلال عمل بیشتری پیدا کرده بودند، حتما حجمی از خشونت را برای پشتیبانی از تظاهرات در برابر پلیس و ارتش لازم میدیدند اما رهبران تنظیمی، که اساسا نسبت به خود انقلاب ۲۰۱۱ نیز بدبین بودند، نمیخواستند تمامی آنچه در طول دهههای پیش درو کردهاند را در قمار جوانان انقلابی ببازند. خاصه وقتی پای استفاده از امکانات بینالملل جماعت برای حمایت از خشونت محدود جوانان، به واسطه دفتر خارجی تازه تأسیس اخوان در ترکیه مطرح شد. امکانات بینالمللی جماعت تنها دارایی بود که میتوانستند از جهنم قاهره نجات دهند.
🔹از این جا به بعد دیگر مشخص بود؛
به دلیل انباشت امکانات در دستان جریان تنظیمی، جناح شبابی و انقلابی بیشتر توانست در حد بروزات رسانهای خود را سر پا نگه دارد. اما امکانات مالی و اداری جماعت در دستان تنظیمیهایی بود، که توانسته بودند خود را به استانبول برسانند. برای اداره امور جماعت، دفتر اجرایی (المکتب التنفیذی) در استانبول تأسیس شد و محمود حسین به عنوان دبیرکل اداره امور را به عهده گرفت. دبیر کلی البته با قرائت منتقدین، از سال ۲۰۱۲ دیگر ملغی شده بود!
🔹اما در میان همین جریان تنظیمی نیز اختلافات وجود داشت. تا پیش از گریختن اخوانیها از مصر به ترکیه، ثقل خارجی جماعت و در واقع مرکز بینالملل اخوان در #لندن و تحت اداره ابراهیم منیر بود. اما اکنون ارتباطات ناشی از تراکم نیروی انسانی و فعالیتهای رسانهای و مالی در #استانبول جمع میشد. محمود حسین با استقرار در استانبول و با یاری گرفتن از حلقه افرادی مانند مدحت الحداد، همام یوسف و دیگران، توانست تثبیتی را در وضعیت جماعت ایجاد نماید. اما در ایجاد تحول و حرکت در آن در برابر حق غصب شده اخوان ناتوان بود. از سوی دیگر، پرونده اختلافات نیز لایزال باز بود و بخش عظیمی از ظرفیتهای فعال جماعت از دسترس خارج شده بود. برخی تحلیل گران این انفعال را ناشی از متاثر بودن بیش از حد جناح استانبول از دولت ترکیه و قطر میدانند تا پروندههای منطقهای آنان با مصر بیش از پیش وارد چالش نشود.
🔹در مقابل اما جناح لندن خواستار تحرک بیشتر بود. تحرکی در گام اول با یکی کردن صفوف اخوانی و حل کردن پرونده اختلافات آغاز میشد. پس منیر که با دستگیری محمود عزت، توسط مجلس شورای جماعت، نائب مرشد گشته بود، با شعار توحید صفوف پای در میدان گذارد. در اولین گام نیز مجددا پست دبیرکلی حذف شد و محمود حسین با یک پله نزول، در شورای اداری در کنار ۴ عضو دیگر قرار گرفت.
🔹ظاهرا عمق اختلافات جناح محمود حسین با منتقدین به جماعت، اجازه تحرک کافی به ابراهیم منیر را نمیداد. پس نائب مرشد جدید تصمیم گرفت تا ۶ تن از اعضای اخوان که شامل محمود حسین و حلقه خواص او بودهاند را از به صورت موقت از جماعت اخراج نموده و برای انجام تحقیقات، تحت پیگرد داخلی قرار دهد. (سازوکار داخلی جماعت برای رسیدگی به تخلفات اعضا). در مقابل اما محمود حسین با استفاده از قدرت لابی خویش، بخشی از مجلس شورا را با خود همراه نموده تا ابراهیم منیر را از مقام خویش خلع کنند. این نزاع نیز مانند سال ۲۰۱۵، به سطح رسانهها کشیده شده و طرفین با حرارت تمام در شبکههای اجتماعی علیه یکدیگر مشغول افشاگری و موضعگیری هستند.
@dolatedin