ما در حال از دست دادن «نظم اجتماعی» خود هستیم. تمام آن‌چیزی که در دوره رضاشاه ساخته و پرداخته شد و تا همین چند وقت پیش حفظ شده بود، در حال نابودی است. برای مثال راهزنی و غارتگری، بیماری‌هایی مانند سرخک و وبا، بی‌سوادی و مواردی از این دست در حال افزایش است.دیگر در شرق مرزی نداریم و قانون در عرصه عمومی نمودی ندارد. می‌خواهم بگویم هنوز هم چیزهایی داریم که شاید بعدا نداشته باشیم، و آن شاید نظم اجتماعی یا دیسیپلین اجتماعی حداقل جامعه است. تا دیر نشده باید فکری کرد.

یکی از تغییراتی که به سرعت داره اتفاق میفته و ایران رو به دوره قاجار میبره ملوک‌الطوایفی بودنه.‌ هر استان رو یه مجموعه شامل امام‌جمعه و رییس چند نهاد دیگه دارند مدیریت میکنن و اجرای قوانین منطقه‌ای با تم قوم گرایی شده

جامعه‌ای که چند ده میلیون فقیر و فقیر شده دارد، بشدت مستعد سقوط در دام سوسیالیسم و پوپولیسم چپ مدرن با طعم دموکراسی هست.

تاریخ رسمی حواوث هوایی مشکوک ج‌ا(و رژیم بعث و روسیه) از لابلای اخبار و خاطرات:

تیمسار فلاحی که با رییس سپاه دچار درگیری شده بود، همراه محمد جهان‌آرا که با اوباشی مثل سبزوار و ... نمی‌ساخت در هواپیمایی که کمترین احتمال سقوط را داشت، دچار سانحه شده و کشته شدند. اکبر رفسنجانی در خاطراتش و در اشاره به سقوط ستاری می‌نویسد حسن روحانی مشکوک شده بود و خواهان تحقیقات بیشتر بود. با این حال، قضیه به "گربه" ختم شده است.
رحمان دادمان وزیر راه دولت خاتمی در مسیر گرگان دچار سانحه هوایی شده و سقوط کرد.
پس از آن، درگیری سپاه با وزیر بعدی راه خاتمی نیز ادامه یافت و به اشغال فرودگاه امام انجامید
سقوط هواپیمای ارمنستان اگرچه هرگز بدل به تیتر خبری یا گزارشی در رسانه‌ها نشد اما بازماندگانی بودند که با دلایلی از جمله مسافرینی که از تجار نزدیک به باند رفسنجانی بودند معتقد به عمدی بودن سقوط و انهدام توسط کارتل نظامی حاکم بوده‌اند، محمود احمدی نژاد رییس دولت جمهوری اسلامی در روزهای پایانی دوره‌اش در اوج تنش‌ها با رهبری و سپاه با هلی‌کوپتر عازم طرحی عمرانی در اطراف تهران بود که سانحه‌ای رخ داد اما او به سلامت از آن بیرون آمد و بسیاری آن را هشداری از کارتل مسلط و متحد در آن روزها دانستند. نقطه اوج این سوانح تصادفی برای مقامات عالی رتبه جمهوری سیاه، سقوط هلیکوپتر رئیسی تا این لحظه، رییس دولتی‌ست که تا همینجا هم با پوست موز "ریاشت‌جمهوری" دیگر گزینه مناسبی برای رهبری محسوب نمی‌شد..

رفیق‌صدام حسین مجید تکریتی رییس‌ دیگر جمهوری انقلابی و سوسیالیستی خاورمیانه بعد از جنگ کویت، فرمانده معروف نظامی‌اش را که در جنگ با ایران تحت کنترل سپاه و مداح و ملا توفیقات بسیار به دست آورده بود و برادر همسرش نیز بود سوار هلی‌کوپتر و "سانحه"کشش کرد. هلی‌کوپترکشی البته از روش‌های مورد علاقه رفیق برژنف و پوتین هم بوده است.
آخرین نمونه سانحه برای فرمانده لمپن و آدمکش معروف پوتین که عاصی و طاغی شد بود که پوتین و همراهانش مثل سگ‌های ایرانی‌اش هم قاتل و هم صاحب عزایش شدند.

#رئیسی #جمهوری_اسلامی

بازی و شادی آخوندا :))))

‌.

تو کمتر از صد سال گذشته تو این کشور؛
۵ نخست وزیر ترور شدن
۲ رییس جمهور جزغاله شدن
۲ جنگ
۲ ترور نافرجام شاه
یک انقلاب واپسگرایانه
و جمع شدن همه روسا و نمایندگان گروه‌های تروریستی منطقه در ایران
...

به جز یک جنگ (حمله متفقین ج جهانی دوم)، خط ربط بقیه‌اش میرسه به تفکر پنجاه و هفتی

‏به پیش اندر آمد نبرده‌ زریر
سمندی بزرگ اندر آورده زیر

به لشکرگهِ دشمن اندر فتاد
چو اندر گیا آتش و تیزباد

همی کُشت ازیشان و می‌خوابنید
مر او را ناِستاد هر که‌ش بدید...

تولدت مبارک قهرمان❤

#مجید_رضا_رهنورد

‏ما هر وقت اون تعصب و پافشاری و کله‌خری و اراده اعمال خشونتی را که مسلمانان در «جهاد» دارند در جنگ با اسلام سیاسی و دروغ و خیانت به کار بستیم و این جنگ را مقدس دانستیم اونوقت میشه گفت ترس در دل دشمن انداختیم و کاری ازمون برمیاد.

‏در همین لحظه مردم بیروت و اون محله کذایی‌ بمباران شده‌اش از ایرانیها زندگی بهتری دارند دولتشون هم بابت روسری مثل سگ باهاشون برخورد نمیکنه
قدیما میگفتند پیرزن را از تاکسی خالی نترسونید و این حرفا
نگران جنگ نباشید نگران عودکردن عشقتون به آخوندا باشید. با یک محوز ربنا خر نیشید

‏من منتظر نیستم نتانیاهو واسم آزادی بیاره. در حال حاضر این زمان فعلا آزادی الویت اصلیم نیست. همینکه اسراییل بزنه مادر آخوندا و بچه شیعه رو بگاد واسه من کافیه. برای من زجرکش شدن آخوند، زیباتر از آزادیه. انتقام شیرین‌تر از آزادیه

‏یکی از رانت‌های رژیم، رانت تحصیلی بود. تو هر سوراخی یه دانشگاه زد و به هر یابویی یه فوق و دکترا داد. بخشی از این افراد به عنوان تکنوکرات استخدام شدن با پارتی و چسبیدن به رژیم. اینا هم از رفتن رژیم می‌ترسن.

‏اسلحه خوب کمک می‌کند جهان جای بدتری نشود ولی آن را بهتر نمی‌کند. برای بهتر شدنش باید سراغ تجارت و بازار آزاد رفت.

باید بپذیرید اونی که در بند ارمان فلسطینه هیچ وقت قرار نیست با شما در براندازی آخوند همراه بشه. نهایت اکت معترضانش فحش دادن به آخوند اصولگرا و پریدن تو بغل توی آخوند اصلاحطلبه.
عشق فلسطین مثل نوک کوه یخ میمونه. زیرش تمام انگیزه‌های ۵۷ پنهان شده.

تلاش اجامر ج.اسلامی برای کوچیک نشون دادن حمله‌ی دیشب، رسماً پوزخند به دو جوانِ ارتشی کشته‌شده است.
فارغ از هر حسی که ایرانیِ «برانداز» به اون‌ها داره

گفت‌وگو درباره

شرکت نفت انگلیس‌و‌ایران
و ملی شدن نفت

در گفت‌وشنود اقتصادی
نشست ۲۲۲

زمان: شنبه  ۱۵ دی ۱۴۰۳
ساعت ۱۸ تا ۲۱

نمایش فیلم مستند فیدوس
با حضور کارگردان؛ سارا عابدی

نقد و گفت‌وگو با حضور
شروین وکیلی و شهرام اتفاق


✔️ اعلام حضور از طریق این فرم ضروری است

آدرس: تهران، خیابان قائم مقام، نرسیده به میدان شعاع، پشت ایستگاه اتوبوس، طبقه منفی دو

میزبان؛ گروه رسانه‌ای دنیای‌اقتصاد

‏یکی از مهمترین رانت‌هایی که رژیم اهدا کرد به جامعه، پایین‌آوردن استاندارد بود. رژیم شهر کورهایی ساخت که میان‌ مایه‌ها شدن توش نابغه و پادشاه و گرگوری‌ ها شدن طبقه متوسط فرهنگی که عمده پایگاه اصلاحات از این افراد بود.

ذهنیت قربانی از شما(فرد، گروه، قوم، ملت) یک قربانی خواهد ساخت.
#شیعه

‏«چنان چیزی در اين سرزمين سابقه نداشت. هم جنگاور و هم سياستمدار خويشتندار. ابراز اقتدار بدون به نمايش گذاشتن سرهاى بريده.»

#رضا_شاه

١٦ اسفند سالروز ترور تیمسار حاجعلی رزم آرا به دست طهماسبی، از اعضای فدائیان اسلام است. رزم آرا از نخستین نظامیان تحصیل‌ کرده زمان رضاشاه بود. درسرکوب غائله جنگل نقش داشت و توجه رضاشاه را به خود جلب نمود. سپس برای تکمیل تحصیلات به دانشگاه نظامی سن سیر فرانسه رفت. سی‌ساله بود که درجه سرهنگی گرفت و فرمانده تیپ لرستان شد. به دلیل لیاقتش در ٣٨ سالگی امیر و در ٤٣ سالگی سپهبد شد. در سال ١٣١٦ اداره جغرافیایی ارتش را تاسیس نمود که یکی از خدمات درخشان وی است. از همان عنفوان جوانی فردی واقع نگر بود و ذهنی تحلیل گر داشت. در وقایع حمله متفقین به ایران، گويا تنها افسرى بود كه در شوراى عالى جنگ با آمار و ارقام و استدلال نظامى، مقاومت ارتش  ايران را در برابر نيروهاى متفقين بى ثمر خواند و ترك مخاصمه را توصيه كرد. باوجود بازنشستگی دوباره در دهه بیست به کارفراخوانده شد و نقش مهمی در آزادسازی آذربایجان داشت. در زمان دولتش سعی در حل و فصل قضیه نفت داشت و نقل قولی منتسب به وی است مبنی بر اینکه ما وقتی توان ساخت لولهنگ نداریم از اداره تاسیسات نفت ناتوانیم که اوج درایت و واقع نگری وی را نشان می‌داد. همین واقع نگری و دوری از عوام زدگی، در فضای سیاسی ایران دشمن جانش شد. مصدق بارها از تریبون مجلس وی را به دزدی و وطن فروشی و خیانت متهم کرد. آیت‌الله کاشانی هم رزم آرا را نوکر استعمار می‌دانست. در زمان حکمرانیش قوانینی وضع کرد که به مذاق جامعه سنت زده و قانون گریز آن زمان خوش نیامد. پوشیدن پیژامه در معابر عمومی را ممنوع کرد، جریمه‌ای گذاشت برای رانندگانی که بوق بیجا بزنند. همین بود که زمان ترور وی و پخش خبر آن، رانندگان تهرانی همه به نشانه شادی بوق زدند! مصدق از تریبون مجلس وی را تهدید به قتل کرد و چندی بعد توسط همراهان سیاسی مصدق در آن زمان، ترور شد! طرفه اینکه قاتل رزم آرا در دولت مصدق از زندان آزاد شد! تقریبا تمام جناح های سیاسی آن زمان با وی سر ستیز داشتند. رزم آرا فردی بود سخت کوش، با انضباط، باهوش، باسواد و مسلط به چندزبان. کارش را از ساعت ٥ صبح شروع وتا پاسی از شب ادامه میداد. مولف کتب ارزشمند جغرافیای سیاسی ایران است که هنوز پس از چند ده سال جز کتب مرجع است. شوهرخواهر صادق هدایت بود و به همین واسطه با اهل قلم موانست داشت. ذهنی دقیق و توسعه‌ گرا داشت ولی قد و قامتش برای جامعه آن روز ایران، بیش از حد بلند بود! گو اینکه پس از ترور وی تمام جناح‌ها و افراد نزدیک به مصدق شادی کردند و قاتلش را چندسال بعد بر سر و کول ملیون به دیدار مصدق بردند!

یاد رزم آرا گرامی باد

پدر ایران نوین
٢٤ اسفند زادروز مردی است که به درستی لقب پدر ایران نوین به وی دادند. عظمت کاری که وی در مدت محدود حکومت و سلطنتش انجام داد مشخص نمی‌شود مگر با مقایسه با گذشته آن. زمانی که وی به قدرت رسید تعداد افراد باسواد (تحصیلات جدید) در کل کشور تنها ٧٩٦ بودند و جمعیت آن زمان ‏نه ملیون و هفتصدهزار نفر بود. یعنی تعداد باسوادان چیزی حدود ٠.٠٠٨ درصد. این درحالی است که زمان ترک ایران توسط رضاشاه جمعیت باسواد ایران به مرز ١٨.٥ درصد رسیده بود. تا پیش از وی کل راه های شوسه کشور که عمدتا خراب و متروک بودند ٣٢٠ کیلومتر بود ولی در آخر دوره وی بالغ بر 20000 کیلومتر جاده در ایران کشیده شده بود. پیش از رضاشاه هیچ شهری در کشور دارای برق و روشنایی به طور کامل نبود ولی در سال ١٣١٤ گزارش شده است همه شهرهای بزرگ از روشنایی برق برخوردارند. بدون احتساب تاسیسات نفت در سال ١٣٠٤ در ایران تنها ٢٠ کارخانه وجود داشت که تنها پنج تای آنها بالای پنجاه کارگر داشتند ولی در سال ١٣٢٠ بالغ بر ٣٨٢ کارخانه به وجود آمده بود که در این میان بیست و هشت کارخانه بالای ٥٠٠ کارگر داشتند. در بعد امنیت تا پیش از روی کار آمدن رضاخان و رضاشاه بعدی، کل اقتدار حکومت به زحمت به پشت دروازه ها وخندق‌های تهران می‌رسید ودرهر کوی و برزنی خانی و یا راهزنی برای خود دولتی تشکیل داده بود. ولی رضاشاه کمر به سرکوب تمام این متمردین بست. از میرزاکوچک خان که نشانده شوروی بود گرفته تا اسماعیل سمیتقو و شیخ خزعل و... افسانه‌ها بافتند درباره عامل انگلیس بودی وی. ولی زمانی که خود رضاشاه شخصا برای سرکوب شیخ خزعل به خوزستان مراجعت کرد، سفیر انگلیس دوبار اخطار و اولتیماتوم داد که شیخ تحت الحمایه ما است و برخود با وی برای شما گران تمام می‌شود ولی رضاشاه اعتنایی نکرد و شیخ خزعل را تحت الحفظ به تهران آورد و امنیت رادوباره در خوزستان برقرار نمود. در بعد اجتماعی بزرگترین خدمت وی، کشف حجاب بود که نیمی از جامعه را وارد اجتماع کرد به طوری که پس از اجرای این قانون در جلسه هیئت دولت گفت: از امروز ملت ایران در صف ملل متمدن داخل شد. لقب بی‌سواد به وی دادند ولی بزرگترین رویدادهای فرهنگی معاصر در دوره وی رقم خورد. کنگره جهانی فردوسی، تاسیس فرهنگستان، تاسیس دانشگاه تهران و... سربازی بی‌آلایش و وطن پرستی دلیر بود. ساده زیست بود. همیشه بر روی رختخوابی ساده در کف زمین می‌خُسبید. قوت روزانه‌اش برنج ساده و اندکی مرغ آب پز و گهگاهی جوجه کباب بود. سخت گیر و منضبط و وقت شناس بود واین خصلتش، خلاف آمدجامعه آن زمان بود.
یاد وی گرامی❤

#رضا_شاه