روزگار تلخ کودکان سرراهی / روایتی از شیرخوارگاه تا فرزندخواندگی
🔺یک روز تابستانی بود یا زمستانی سرد نمیداند، اما تلخترین اتفاق زندگیاش افتاد.
🔺پدرومادرش او را جلوی دادگاهی در تبریز رها کردند و برای همیشه رفتند دنبال زندگیشان.
🔺او هیچ تصویری از این لحظه هولناک رهاشدگی ندارد. احتمالا چون ۱۴ ماه بیشتر نداشته.
🔺در ذهن او هیچ ردی هم از خاطرات آن روزها نمانده، مثلا او هرگز نفهمیده که چه کسی یا کسانی او را به شیرخوارگاه هلالاحمر تبریز آوردند و نامش را گذاشتند: مهدیه.
🔺زندگی او تا ۶ سالگی در تاریکی مطلق میگذرد، بعد از آن اما دوران فرزندخواندگی جهنمی آغاز میشود.
🔺او بهیکباره خودش را در خانوادهای به یاد میآورد که هر روز زنی که مادر صدایش میکند، او را کتکش میزد و بدن نحیف و لاغرش را پر از زخم میکرد.
🔺حالا بعد از گذشت ۳۰ سال از آن روزها، باز هم وقتی یادش میافتد، اشکها سیل میشوند روی صورتش.
🔺این سوال دیوانهاش میکند: «چرا ایناندازه مسوولان شیرخوارگاه بیتعهد بودند؟ چرا او را به خانوادهای دادند که مدام کتک بخورد.»
🔺به خصوص اینکه بعدها یکی از پرستاران پنهانی به او میگوید: «این خانواده زیرمیزی پول داده بودند که هر جور شده تو را به فرزندخواندگی بگیرند.»...
🔺زنی ۳۷ ساله که به روزنامه آمده تا داستان زندگیاش را بگوید و با آن نقب به زندگی بچههای شیرخوارگاهی بزند که پس از هفده، هجده سالگی بدون هیچ شغل و سرپناهی باید وارد جامعه شوند.
🔺از وضعیت دختران سرراهی بگوید که در سن پایین شوهر داده میشوند و به سختی امکان ادامه تحصیل دارند.
🔺او راوی مصائب کودکان سرراهی است. کودکانی که آمار دقیقی از آنها نیست و فقط در برخی مصاحبهها گفته شده؛ آنها بیش از ۲۲ هزار نفرند...👇
🔗 متن این گزارش را اینجا بخوانید
#دنیای_اقتصاد #مهدیه #شیرخوارگاه #کودکان_سرراهی
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
🔺یک روز تابستانی بود یا زمستانی سرد نمیداند، اما تلخترین اتفاق زندگیاش افتاد.
🔺پدرومادرش او را جلوی دادگاهی در تبریز رها کردند و برای همیشه رفتند دنبال زندگیشان.
🔺او هیچ تصویری از این لحظه هولناک رهاشدگی ندارد. احتمالا چون ۱۴ ماه بیشتر نداشته.
🔺در ذهن او هیچ ردی هم از خاطرات آن روزها نمانده، مثلا او هرگز نفهمیده که چه کسی یا کسانی او را به شیرخوارگاه هلالاحمر تبریز آوردند و نامش را گذاشتند: مهدیه.
🔺زندگی او تا ۶ سالگی در تاریکی مطلق میگذرد، بعد از آن اما دوران فرزندخواندگی جهنمی آغاز میشود.
🔺او بهیکباره خودش را در خانوادهای به یاد میآورد که هر روز زنی که مادر صدایش میکند، او را کتکش میزد و بدن نحیف و لاغرش را پر از زخم میکرد.
🔺حالا بعد از گذشت ۳۰ سال از آن روزها، باز هم وقتی یادش میافتد، اشکها سیل میشوند روی صورتش.
🔺این سوال دیوانهاش میکند: «چرا ایناندازه مسوولان شیرخوارگاه بیتعهد بودند؟ چرا او را به خانوادهای دادند که مدام کتک بخورد.»
🔺به خصوص اینکه بعدها یکی از پرستاران پنهانی به او میگوید: «این خانواده زیرمیزی پول داده بودند که هر جور شده تو را به فرزندخواندگی بگیرند.»...
🔺زنی ۳۷ ساله که به روزنامه آمده تا داستان زندگیاش را بگوید و با آن نقب به زندگی بچههای شیرخوارگاهی بزند که پس از هفده، هجده سالگی بدون هیچ شغل و سرپناهی باید وارد جامعه شوند.
🔺از وضعیت دختران سرراهی بگوید که در سن پایین شوهر داده میشوند و به سختی امکان ادامه تحصیل دارند.
🔺او راوی مصائب کودکان سرراهی است. کودکانی که آمار دقیقی از آنها نیست و فقط در برخی مصاحبهها گفته شده؛ آنها بیش از ۲۲ هزار نفرند...
#دنیای_اقتصاد #مهدیه #شیرخوارگاه #کودکان_سرراهی
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😢21👍8❤2👎1