👤 نوید رئیسی
✍️ نظریه بازی و بهطور خاص «بازی جوجه» ابزار مناسبی برای تحلیل موقعیتهای استراتژیکی که در آنها تصمیمهای سران یک کشور در دوره بحران با انتخابهای سایر کشورها گره میخورد، فراهم میآورد.
✍️ سناریوی بازی جوجه برگرفته از رمان «شورشی بدون دلیل» است که در سال۱۹۵۵، نسخهای سینمایی آن به نمایش درآمد. در این فیلم، دو نوجوان در رقابت برای رهبری یک دسته، با بیوکهای بزرگ خود و با سرعت زیاد در یک مسیر مستقیم و هموار به سمت یکدیگر میراندند.
✍️ هدف هر دو این بود که با عدمانحراف از مسیر، شجاعت خود را به اثبات برسانند و از آزمون سرسختی، سربلند بیرون آیند. روشن است که تصمیم مشترک بر ایستادگی نتیجهای فاجعهبار را برای هر دو راننده رقم میزد.
✍️ در نقطه مقابل، تسلیم شدن هر دو، گرچه با شرم ناشی از بزدلی همراه میشد، اما چیزی را تغییر نمیداد. درام اصلی اینجا بود که نوجوان سرسخت در شکوه شجاعت غرق میشد.
✍️ این سناریو بهلحاظ استراتژیک تصویری از وضعیتی است که در آن هر بازیکن در تلاش برای تضمین بهترین نتیجه، باید پذیرای سطح بالایی از ریسک باشد.
✍️ در این بازی، هیچیک از دو بازیکن استراتژی غالب ندارند و تنها تعادل متقارن، انتخاب ترکیبی تصادفی از سرسختی و خویشتنداری توسط هر دو بازیکن است.
✍️ با این حال، چنانچه یک عامل بیرونی بتواند بر باورها و انتظارات بازیکنان اثر بگذارد، مساله کاملا متفاوت میشود.
✍️ فرض کنید درست پیش از علامت حرکت، یکی از نوجوانان فرمان ماشین را دور بیندازد. نوجوان دوم بهسرعت متوجه میشود که حالا بازیکن اول حتی اگر بخواهد هم نمیتواند از مسیر منحرف شود.
✍️ در اینجا، دیوانگی میتواند بهعنوان یک مزیت عمل کند و موجب شود بازیکن «عقلانی» توجیهی برای سرسختی و به خطر انداختن خود نیابد.
✍️ استفاده از بازی جوجه برای مدلسازی وضعیتهای استراتژیک واقعی، مشکلساز است؛ چراکه در تقابلهای دنیای واقعی بهندرت پیش میآید که دو طرف، گزینههای خود را بهطور همزمان و مستقل از یکدیگر انتخاب کنند.
✍️ بر خلاف سناریوی ساده بازی جوجه، تقابلها در دنیای واقعی اغلب ماهیتی پویا دارند و به جز احتمالا در انتهای زنجیره کنشها و واکنشها (جنگ نهایی)، به انتخاب میان همه یا هیچ محدود نمیشوند.
✍️ یک بازیکن عقلانی در بازی پویا تنها به پیامدهای فوری انتخابهای خود اهمیت نمیدهد، بلکه علاوه بر بروزرسانی دورهای باورها و انتظارات خود، تاثیر انتخابهای خود بر حرکاتهای آتی را نیز در نظر میگیرد.
✍️ این موجب میشود تا انتخاب مکرر گزینه عقلانیترِ خویشتنداری در سناریوی «شورشی بدون دلیل» چندان هم عقلانی بهنظر نرسد.
✍️ تعهد به خویشتنداری، بازیکن را به یک هدف نرم برای قلدری تبدیل میکند و علاوه بر از میان بردن پرستیژ اجتماعی و سیاسی، او را در معرض آسیبهای شدیدتر احتمالی آتی قرار میدهد.
✍️ آیا میتوان انتظار داشت که همه بحرانها در نهایت در نقطهای با خویشتنداری دوجانبه حلوفصل شوند؟ روشن است که پاسخ منفی است.
✍️ اجتناب از برخورد در یک بازی پویا بهشدت با بزرگی مزایای نظامی و امنیتی تقابل، نسبت به هزینههای اجتماعی و سیاسی خویشتنداری مرتبط است.
✍️ بیش از این، در دنیای واقعی، نه تنها میزان سرسختی یا خویشتنداری طرفهای درگیر در بحران، بلکه توانمندی تهاجمی نسبی آنها نیز میتواند با ابهام همراه باشد.
✍️ بیایید برای آخرینبار به سناریوی «شورشی بدون دلیل» بازگردیم. چنانچه یکی از دو بازیکن با یک ماشین سنگین و دیگری با یک سواری به سمت همدیگر حرکت کنند، انتخاب مکرر گزینه خویشتنداری یا تلاش برای تغییر قوانین بیرونی حاکم بر بازی، تنها توصیه معقول خواهد بود.
✍️ این شهود را میتوان به وضعیتهای پیچیدهتر نیز گسترش داد. فرض کنید یکی از نوجوانان در خفا ماشین خود را تقویت یا با سوءاستفاده از غفلت رقیب، ماشین او را دستکاری کند. در این وضعیت، افزایش سطح تنش و تحریک احساسات رقیب نه مزیت دیوانگی، بلکه تلهای عقلانی برای دستیابی به پیروزی یا دستکم، تضعیف تا حد ممکن طرف مقابل است.
✍️ عدم برآورد صحیح ریسکهای مرتبط با جنگ و دمیدن بر آتش انتظارات غیرواقعی، اشتباه محاسباتی استراتژیکی است که اغلب توسط سوگیریهای ادراکی گروهی در تخمین بیش از حد احتمالات مطلوب یا نیاز شدید به حفظ وجهه در میان حامیان سیاسی داخلی و خارجی هدایت میشود.
✍️ تاریخ خونبار جنگهای جهانی و فروپاشی کشورهای بزرگ یادآوری میکند که خطا در تشخیص انگیزههای استراتژیک، میتواند منجر به تصمیمهای فاجعهباری شود.
#دنیای_اقتصاد #بازی_بحران #نظریه_بازی #بازی_جوجه #جنگ #استراتژی #اشتباه_محاسباتی #خویشتن_داری
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16❤3👏3