هله خیزید که تا خویش ز خود دور کنیم
نفسی در نظر خود نمکان شور کنیم
هله خیزید که تا مست و خوشی دست زنیم
وین خیال غم و غم را همه در گور کنیم
#مولانا
🖋☕️
@dastangram
نفسی در نظر خود نمکان شور کنیم
هله خیزید که تا مست و خوشی دست زنیم
وین خیال غم و غم را همه در گور کنیم
#مولانا
🖋☕️
@dastangram
💎#حکایت_حکیمانه
پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. می پنداشت که از دیگری می رمد.
نمی دانست که از خود می رمد. همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و بی رحمی و کبر در تست، نمی رنجی،
چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
#مولانا | #فیه_ما_فیه @Dastangram
─═हई ईह═─
پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. می پنداشت که از دیگری می رمد.
نمی دانست که از خود می رمد. همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و بی رحمی و کبر در تست، نمی رنجی،
چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
#مولانا | #فیه_ما_فیه @Dastangram
─═हई ईह═─
💎#حکایت_حکیمانه
پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. می پنداشت که از دیگری می رمد.
نمی دانست که از خود می رمد. همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و بی رحمی و کبر در تست، نمی رنجی،
چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
#مولانا | #فیه_ما_فیه
پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید. می پنداشت که از دیگری می رمد.
نمی دانست که از خود می رمد. همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و بی رحمی و کبر در تست، نمی رنجی،
چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
#مولانا | #فیه_ما_فیه
.❀ ﴾﷽﴿ ❀
☀️بانگ زدم صبحدمان
کیست در این خانهى دل
گفت منم کز رخ من
شد مه و خورشید خجل
#مولانا
سلام صبحتون بخیر 🌸🍃
امروزتون سرشار از موفقیت و سلامتی
#رسول_اكرم صلى الله عليه و آله:
اِنَّ القَومَ لَيَكونونَ فَجَرَةً وَ لا يَكونونَ بَرَرَةً فَيَصِلونَ اَرحامَهُم فَتَنمى اَموالُهُم وَ تَطولُ اَعمارُهُم فَكَيفَ اِذا كانوا اَبرارا بَرَرَةً!؟
مردمى كه گناهكارند و نه نيكوكار، با صله رحم، اموالشان زياد و عمرشان طولانى میشود. حال اگر نيک و نيكوكار باشند، چه خواهد شد!؟
🗓 امروز جمعه
۲۸ تیرماه ۱۳۹۸
۱۶ ذیقعده ۱۴۴۰
۱۷ جولای ۲۰۱۹
⌛
☀️بانگ زدم صبحدمان
کیست در این خانهى دل
گفت منم کز رخ من
شد مه و خورشید خجل
#مولانا
سلام صبحتون بخیر 🌸🍃
امروزتون سرشار از موفقیت و سلامتی
#رسول_اكرم صلى الله عليه و آله:
اِنَّ القَومَ لَيَكونونَ فَجَرَةً وَ لا يَكونونَ بَرَرَةً فَيَصِلونَ اَرحامَهُم فَتَنمى اَموالُهُم وَ تَطولُ اَعمارُهُم فَكَيفَ اِذا كانوا اَبرارا بَرَرَةً!؟
مردمى كه گناهكارند و نه نيكوكار، با صله رحم، اموالشان زياد و عمرشان طولانى میشود. حال اگر نيک و نيكوكار باشند، چه خواهد شد!؟
🗓 امروز جمعه
۲۸ تیرماه ۱۳۹۸
۱۶ ذیقعده ۱۴۴۰
۱۷ جولای ۲۰۱۹
⌛
اگر کسی از دیگری به نیکی یاد کند، آن خیر و نیکی، به وی باز میگردد.
این بدان مانَد که کسى اطراف خانهٔ خود گلزار برپا کند.
پس هر بار نظر كند، گل و گلزار بيند، و دائماً در بهشت باشد.
و چون از یکی بد گفت، آن كس در نظر او مبغوض شد و چون از او یاد کند و خيال او پيش آيد، چنان است كه مار يا كژدم يا خار و خاشاك در نظر او آيد!
پس اکنون که میتوانی در باغ و گلزار باشى
چرا در ميان خارستان و مارستان مىگَردى؟!
همه را دوست بدار تا هميشه در گُلزار و گلستان باشى ...
#مولانا
به جای زشتی ها بیننده زیبایی ها باشیم ...👌
این بدان مانَد که کسى اطراف خانهٔ خود گلزار برپا کند.
پس هر بار نظر كند، گل و گلزار بيند، و دائماً در بهشت باشد.
و چون از یکی بد گفت، آن كس در نظر او مبغوض شد و چون از او یاد کند و خيال او پيش آيد، چنان است كه مار يا كژدم يا خار و خاشاك در نظر او آيد!
پس اکنون که میتوانی در باغ و گلزار باشى
چرا در ميان خارستان و مارستان مىگَردى؟!
همه را دوست بدار تا هميشه در گُلزار و گلستان باشى ...
#مولانا
به جای زشتی ها بیننده زیبایی ها باشیم ...👌
اگر کسی از دیگری به نیکی یاد کند، آن خیر و نیکی، به وی باز میگردد.
این بدان مانَد که کسى اطراف خانهٔ خود گلزار برپا کند.
پس هر بار نظر كند، گل و گلزار بيند، و دائماً در بهشت باشد.
و چون از یکی بد گفت، آن كس در نظر او مبغوض شد و چون از او یاد کند و خيال او پيش آيد، چنان است كه مار يا كژدم يا خار و خاشاك در نظر او آيد!
پس اکنون که میتوانی در باغ و گلزار باشى
چرا در ميان خارستان و مارستان مىگَردى؟!
همه را دوست بدار تا هميشه در گُلزار و گلستان باشى ...
#مولانا
به جای زشتی ها بیننده زیبایی ها باشیم ...👌
این بدان مانَد که کسى اطراف خانهٔ خود گلزار برپا کند.
پس هر بار نظر كند، گل و گلزار بيند، و دائماً در بهشت باشد.
و چون از یکی بد گفت، آن كس در نظر او مبغوض شد و چون از او یاد کند و خيال او پيش آيد، چنان است كه مار يا كژدم يا خار و خاشاك در نظر او آيد!
پس اکنون که میتوانی در باغ و گلزار باشى
چرا در ميان خارستان و مارستان مىگَردى؟!
همه را دوست بدار تا هميشه در گُلزار و گلستان باشى ...
#مولانا
به جای زشتی ها بیننده زیبایی ها باشیم ...👌
روزی دزدی از مارگيری مارقیمتی
اش را دزديد
اما آن دزد براثر گزش مار كشته شد.
مارگير آن كشته را ديد و وقتی که فهميد از مار او كشته شده است گفت:
من دعا ميكردم كه دزد را پيدا كنم و مارم را پس بگیرم.
خوب شد که دعايم مستجاب
نشد و گرنه مار مرا گزیده بود.
خداوند ميفرمايد:
ای بسا چيزها كه نا گوار ميشمريد، ولی برای شما خيراست
و ای بسا چيزهایی كه گوارا ميشمريد ولي برای شما زیانبار است
و خداوند به مصالح امور آگاه است و شما ناآگاهید
سوره بقره
آیه ۲۱۶
شکر حق را کان دعا، مردود شد
من زیان پنداشتم، آن سود شد
بس دعاها ،کان زیانست و هلاک
وز کَرَم مینشنوَد یزدان پاک
#مولانا
اش را دزديد
اما آن دزد براثر گزش مار كشته شد.
مارگير آن كشته را ديد و وقتی که فهميد از مار او كشته شده است گفت:
من دعا ميكردم كه دزد را پيدا كنم و مارم را پس بگیرم.
خوب شد که دعايم مستجاب
نشد و گرنه مار مرا گزیده بود.
خداوند ميفرمايد:
ای بسا چيزها كه نا گوار ميشمريد، ولی برای شما خيراست
و ای بسا چيزهایی كه گوارا ميشمريد ولي برای شما زیانبار است
و خداوند به مصالح امور آگاه است و شما ناآگاهید
سوره بقره
آیه ۲۱۶
شکر حق را کان دعا، مردود شد
من زیان پنداشتم، آن سود شد
بس دعاها ،کان زیانست و هلاک
وز کَرَم مینشنوَد یزدان پاک
#مولانا
#داستانک
گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
#مولانا
گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
#مولانا