شعر استاد رضا پارسی پور دامغانی در 22 تیرماه 1395
مهرِ ماندگار
دنیای من به وسعت یک گوشه ی اُطاق
سر می کنیم و جفت نداریم و طاقِ طاق
من بی خبر ز جمله و فی الجمله از منند
سرد است و خامُشیم ولی سرخ چون اُجاق
گیرم که هر چه هست دغل می برد ز داو
دزدی نیامده است که در رفته زین رواق
روشن نه ای هنوز به این مهرِ ماندگار
ماهی نمانده است همی در پس مُحاق
هر شب " رضا " چو شمع ز اشک آب می خوریم
ما را که صدق سوخت چنین ، وای بر نفاق !!
#پارسی_پور
@damghannameh
مهرِ ماندگار
دنیای من به وسعت یک گوشه ی اُطاق
سر می کنیم و جفت نداریم و طاقِ طاق
من بی خبر ز جمله و فی الجمله از منند
سرد است و خامُشیم ولی سرخ چون اُجاق
گیرم که هر چه هست دغل می برد ز داو
دزدی نیامده است که در رفته زین رواق
روشن نه ای هنوز به این مهرِ ماندگار
ماهی نمانده است همی در پس مُحاق
هر شب " رضا " چو شمع ز اشک آب می خوریم
ما را که صدق سوخت چنین ، وای بر نفاق !!
#پارسی_پور
@damghannameh
شعری از استاد رضا پارسی پور دامغانی در رثای بانوی نویسنده فاضله و خالق آثاری چون شرح اشتیاق و جلوه های تربیتی حضرت زهرا سلام الله علیها، مرحومه سیّده سهله تقوی فرزند حجت الاسلام والمسلمین حاج سیّد رضا تقوی دامغانی
جواهر ساز معنا
تو آن پاکیزه خوی و بخت یارت در شکیبایی
صبور و سبز و عطر افشان گلی از باغ زهرایی
بلند اندیش و پاک آئین و نیکو آفرین بودی
سزاواری اگر گویم که یاسی سبزه آرایی
دل من سوخت وقتی ساختی با درد بی درمان
نه نادانم که می دانم کشیدی درد دانایی
فروغ دانشت پر کرد محراب مسلمانی
تو آن مهر آفرین مهری که پنهانی ز پیدایی
چنین خواندم ز آثار تو ای تاک پر از مستی
که همچون خُم پر از جوش و جواهر ساز معنایی
چو بودی از تو روشن بود صبح و شام استادم
چو رفتی روشنایی رفت و مردی ماند و تنهایی
برای " سهله " گفتم این غزل در ماه فروردین
که دائم یاد و نامش چون شکوفه در شکوفایی
دامغان / سه شنبه هشتم فروردین ماه 1396
#پارسی_پور
#تقوی
@damghannameh
جواهر ساز معنا
تو آن پاکیزه خوی و بخت یارت در شکیبایی
صبور و سبز و عطر افشان گلی از باغ زهرایی
بلند اندیش و پاک آئین و نیکو آفرین بودی
سزاواری اگر گویم که یاسی سبزه آرایی
دل من سوخت وقتی ساختی با درد بی درمان
نه نادانم که می دانم کشیدی درد دانایی
فروغ دانشت پر کرد محراب مسلمانی
تو آن مهر آفرین مهری که پنهانی ز پیدایی
چنین خواندم ز آثار تو ای تاک پر از مستی
که همچون خُم پر از جوش و جواهر ساز معنایی
چو بودی از تو روشن بود صبح و شام استادم
چو رفتی روشنایی رفت و مردی ماند و تنهایی
برای " سهله " گفتم این غزل در ماه فروردین
که دائم یاد و نامش چون شکوفه در شکوفایی
دامغان / سه شنبه هشتم فروردین ماه 1396
#پارسی_پور
#تقوی
@damghannameh