Forwarded from جرعهای از دریا
💠 قوّت علمی
🔹 مرحوم آشیخ هاشم قزوینی و آشیخ کاظم دامغانی از مدرّسین درجه اوّل مشهد بودند. آشیخ هاشم از نظر بیان و کیفیت بحث بر آشیخ کاظم مقدّم بود، ولی بعضی آشیخ کاظم را ترجیح میدادند.
🔸 آشیخ کاظم با مرحوم والد ما رفیق بود و ما نیز با او و پسرش آشیخ محمّدرضا انس و رفاقت داشتیم. پسر بزرگ او احمد آقا که الآن ساکن فیلادلفیا در امریکاست، با ما نسبت فامیلی دارد.
🔹 آشیخ کاظم خیلی با محبّت بود. یک وقت در این فکر میکردم که من از نظر علمی تنزّل کردهام؛ زیرا زمانی با آشیخ کاظم بحث علمی میکردم و به نظرم نمیآمد که قوّت علمی داشته باشد، ولی بعد از چند سال با وی بحث علمی کردم دیدم که خیلی قوی است. با خودم گفتم او ترقّی چندانی نکرده است، من تنزّل کردهام که قوّت علمی او به نظرم میآید.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۶۳
#شیخهاشمقزوینی
#آیتاللهسیداحمدزنجانی
#آیتاللهشیخمحمدکاظممهدویدامغانی
#آیتاللهسیدموسیشبیریزنجانی
@Adropfromthesea
🔹 مرحوم آشیخ هاشم قزوینی و آشیخ کاظم دامغانی از مدرّسین درجه اوّل مشهد بودند. آشیخ هاشم از نظر بیان و کیفیت بحث بر آشیخ کاظم مقدّم بود، ولی بعضی آشیخ کاظم را ترجیح میدادند.
🔸 آشیخ کاظم با مرحوم والد ما رفیق بود و ما نیز با او و پسرش آشیخ محمّدرضا انس و رفاقت داشتیم. پسر بزرگ او احمد آقا که الآن ساکن فیلادلفیا در امریکاست، با ما نسبت فامیلی دارد.
🔹 آشیخ کاظم خیلی با محبّت بود. یک وقت در این فکر میکردم که من از نظر علمی تنزّل کردهام؛ زیرا زمانی با آشیخ کاظم بحث علمی میکردم و به نظرم نمیآمد که قوّت علمی داشته باشد، ولی بعد از چند سال با وی بحث علمی کردم دیدم که خیلی قوی است. با خودم گفتم او ترقّی چندانی نکرده است، من تنزّل کردهام که قوّت علمی او به نظرم میآید.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۶۳
#شیخهاشمقزوینی
#آیتاللهسیداحمدزنجانی
#آیتاللهشیخمحمدکاظممهدویدامغانی
#آیتاللهسیدموسیشبیریزنجانی
@Adropfromthesea
Forwarded from جرعهای از دریا
💠 اجازه اجتهاد مرحوم نائینی
🔹 از آشیخ کاظم دامغانی نقل شده است: نزد آقای نائینی رفتم و اجازه اجتهادی را که آمیرزا محمّد آقازاده به من داده بود، به آقای نائینی نشان دادم. در خاطرم نیست که آیا شخص دیگری هم آنجا بود یا نه، ولی گمان میکنم آشیخ محمد علی کاظمی و آقای بجنوردی¹ هم آنجا بودند و آقای نائینی از آنها پرسیده بود و آنها هم به اجتهاد آشیخ کاظم شهادت داده بودند. آنگاه آقای نائینی هم به آشیخ کاظم اجازه اجتهاد داد.
🔸 آشیخ هاشم قزوینی به آشیخ کاظم سفارش کرده بود که شما برای من هم از آقای نائینی اجازه بگیرید و اجازه اجتهاد آقازاده به آشیخ هاشم را به او نشان داده بود. شخصی از آشیخ کاظم نقل میکرد اجازه اجتهاد آشیخ هاشم را به آقای نائینی دادم. اوقات ایشان تلخ شد و فوری گفت: «تو هم برای ما کار میتراشی!» من گفتم: شما خیال میکنید اجازهای که به من دادید، اینجا و آنجا میبرم؟ و اجازه را روی میزش گذاشتم و گفتم: «آقا، باشد».
🔹 آقای نائینی به فکر فرو رفت و پس از مدّتی فکر کردن گفت: شما خودت به اجتهاد ایشان شهادت میدهی؟ گفتم: اجتهاد به چه معنا؟ اگر مراد از اجتهاد این است که فلان عام است و فلان خاص. فلان مطلق است، مفهوم دارد و.... ایشان به حدّ کافی از اینجور چیزها مطّلع است. اما اگر منظور از اجتهاد «نورٌ یَقذِفُهُ اللهُ في قلب مَنْ يَشَاء»² و مصونیّت از «لو تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الأَقاويل»³ است، چه عرض کنم؟
🔸 اینها را که من گفتم آقای نائینی گریه کرد و به نظرم برای آقای آشیخ هاشم هم اجازه اجتهاد نوشت. درباره اجازه اجتهاد دوم تردید دارم که آیا آقای بجنوردی هم شهادت داده بود یا نه.
1⃣ حاج میرزا حسن بجنوردى صاحب كتاب «القواعد الفقهیه» از علمای ملّا.
2⃣ مصباح الشريعة ؛ ص ۱۶
3⃣ الحاقة (۶۹) : ۴۴
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۶۳
#میرزامحمدحسیننائینی
#شیخهاشمقزوینی
#آیتاللهشیخمحمدکاظممهدویدامغانی
@Adropfromthesea
🔹 از آشیخ کاظم دامغانی نقل شده است: نزد آقای نائینی رفتم و اجازه اجتهادی را که آمیرزا محمّد آقازاده به من داده بود، به آقای نائینی نشان دادم. در خاطرم نیست که آیا شخص دیگری هم آنجا بود یا نه، ولی گمان میکنم آشیخ محمد علی کاظمی و آقای بجنوردی¹ هم آنجا بودند و آقای نائینی از آنها پرسیده بود و آنها هم به اجتهاد آشیخ کاظم شهادت داده بودند. آنگاه آقای نائینی هم به آشیخ کاظم اجازه اجتهاد داد.
🔸 آشیخ هاشم قزوینی به آشیخ کاظم سفارش کرده بود که شما برای من هم از آقای نائینی اجازه بگیرید و اجازه اجتهاد آقازاده به آشیخ هاشم را به او نشان داده بود. شخصی از آشیخ کاظم نقل میکرد اجازه اجتهاد آشیخ هاشم را به آقای نائینی دادم. اوقات ایشان تلخ شد و فوری گفت: «تو هم برای ما کار میتراشی!» من گفتم: شما خیال میکنید اجازهای که به من دادید، اینجا و آنجا میبرم؟ و اجازه را روی میزش گذاشتم و گفتم: «آقا، باشد».
🔹 آقای نائینی به فکر فرو رفت و پس از مدّتی فکر کردن گفت: شما خودت به اجتهاد ایشان شهادت میدهی؟ گفتم: اجتهاد به چه معنا؟ اگر مراد از اجتهاد این است که فلان عام است و فلان خاص. فلان مطلق است، مفهوم دارد و.... ایشان به حدّ کافی از اینجور چیزها مطّلع است. اما اگر منظور از اجتهاد «نورٌ یَقذِفُهُ اللهُ في قلب مَنْ يَشَاء»² و مصونیّت از «لو تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الأَقاويل»³ است، چه عرض کنم؟
🔸 اینها را که من گفتم آقای نائینی گریه کرد و به نظرم برای آقای آشیخ هاشم هم اجازه اجتهاد نوشت. درباره اجازه اجتهاد دوم تردید دارم که آیا آقای بجنوردی هم شهادت داده بود یا نه.
1⃣ حاج میرزا حسن بجنوردى صاحب كتاب «القواعد الفقهیه» از علمای ملّا.
2⃣ مصباح الشريعة ؛ ص ۱۶
3⃣ الحاقة (۶۹) : ۴۴
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۶۳
#میرزامحمدحسیننائینی
#شیخهاشمقزوینی
#آیتاللهشیخمحمدکاظممهدویدامغانی
@Adropfromthesea