حکایت های کوتاه و خواندنی از بزرگان دامغان(2)
محمد قاسم خان دامغانی کیست؟
وی از سرداران بزرگ در نزد حاکم کرمان بود که رشادتهای زیادی داشته است و به نقل از ناسخ التواریخ اورا به خدعه و نیرنگ اسیر کردند و دو چشمش را کور نمودند. وی بعد از نابینایی مدتی در دامغان و بعد در رفسنجان ماند تا آنکه این پهلوان رشید و به قول هدایت جوانی به غایت تنومند و خوش پیکر و بلند قامت و زیبا منظر، درگذشت.
در صفحه 15 کتاب فرماندهان کرمان می نویسد:
در وقت کوری نشانی میگذاشتند و بر آن چوب میزدند و محمد قاسم خان با نشان آن صدا، با گلوله آن نشان را میزد و از زور و بازویش همین بس که پول مسکوک را چنان به دست می مالید که نقش آن سکه محو میشد.
محمد قاسم خان جد مادری خاندان دامغانی مقیم رفسنجان می باشد.
#حکایات
#دامغانی
@damghannameh
محمد قاسم خان دامغانی کیست؟
وی از سرداران بزرگ در نزد حاکم کرمان بود که رشادتهای زیادی داشته است و به نقل از ناسخ التواریخ اورا به خدعه و نیرنگ اسیر کردند و دو چشمش را کور نمودند. وی بعد از نابینایی مدتی در دامغان و بعد در رفسنجان ماند تا آنکه این پهلوان رشید و به قول هدایت جوانی به غایت تنومند و خوش پیکر و بلند قامت و زیبا منظر، درگذشت.
در صفحه 15 کتاب فرماندهان کرمان می نویسد:
در وقت کوری نشانی میگذاشتند و بر آن چوب میزدند و محمد قاسم خان با نشان آن صدا، با گلوله آن نشان را میزد و از زور و بازویش همین بس که پول مسکوک را چنان به دست می مالید که نقش آن سکه محو میشد.
محمد قاسم خان جد مادری خاندان دامغانی مقیم رفسنجان می باشد.
#حکایات
#دامغانی
@damghannameh
حکایت کوتاه و خواندنی از بزرگان دامغان (3) در تاریخ نقل گردیده است که آیت الله حاج شیخ علی دامغانی از علمای بزرگ کرمانشاه (جد نماینده ولی فقیه و امام جمعه فعلی کرمانشاه) را پس از فوت پدر ، با تشریفاتی لایق و با حضور علمای شهر با اکرام تمام برای امامت مسجد شهباز خان به جای پدر به آنجا بردند، پس از چند روز هنگام نماز مغرب وقتی که نمازگزاران صفوف نماز را بسته و آراسته بودند ، بی مقدمه محراب را ترک کرده به منبر می رود و خطاب به حاضرین می گوید: ای مردم! در مذهب، عدالت از شرایط امامت است. آیا هیچ از اعمال من آگاهی دارید و مرا عادل می دانید که این گونه به من اقتدا می کنید؟ شما اجر خود را برده اید ، من خود را می شناسم و بر عدل خود وقوف ندارم. آیا شایسته است بر بار گناهانم بیفزایم
و از همان شب از امامت کناره گرفت و جز بر منبر و وعظ به کاری دیگر نپرداخت
#دامغانی
#حوزه_دامغان
@damghannameh
و از همان شب از امامت کناره گرفت و جز بر منبر و وعظ به کاری دیگر نپرداخت
#دامغانی
#حوزه_دامغان
@damghannameh
اجازه نامه(26)
اجازه نامه اجتهاد و روایت از مرحوم آیت الله العظمی شیخ نعمت الله دامغانی به عالم مجاهد مرحوم آیت الله شیخ جواد فومنی حائری؛
#اجازه_نامه
#دامغانی
#فومنی
@damghannameh
اجازه نامه اجتهاد و روایت از مرحوم آیت الله العظمی شیخ نعمت الله دامغانی به عالم مجاهد مرحوم آیت الله شیخ جواد فومنی حائری؛
#اجازه_نامه
#دامغانی
#فومنی
@damghannameh
معرفی مشاهیر و مفاخر دامغان (5)
آیت الله العظمی شیخ نعمت الله دامغانی
تولد و وفات: (۱۲۹۱ -۱۳۶۱) قمری
محل تولد: دامغان
وی پس از فراگریری مقدمات به مشهد رفت و مدت بیست و یکسال سطوح عالی فقه و اصول و حکمت و خارج را از آیات بزرگ حوزهٔ مشهد همچون آیتاللهراده کفائی و حاج فاضل آموخت تا به مدارج عالیه علوم دینی رسید. اخلاق و سلوک و عرفان را نیز در محضر حاج شیخ حسنعلی اصفهانی آموخت. در ۱۳۳۵ق در حالی که مجتهد بود به نجف رفت و درحوزۀ درس ایتالله نائینی و آیتالله عراقی شرکت کرد و به زودی یکی از اصحاب خاص و از معاونان آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی شد. وی در نجف حوزۀ تدریس فقه و اصول و فلسفه را دایر کرد و به تعلیم و تربیت علوم دینی همت گماشت. او در نجف درگذشت و در جوار امیرالمومنین(ع) به خاک سپرده شد.
#مشاهیر
#دامغانی
@damghannameh
آیت الله العظمی شیخ نعمت الله دامغانی
تولد و وفات: (۱۲۹۱ -۱۳۶۱) قمری
محل تولد: دامغان
وی پس از فراگریری مقدمات به مشهد رفت و مدت بیست و یکسال سطوح عالی فقه و اصول و حکمت و خارج را از آیات بزرگ حوزهٔ مشهد همچون آیتاللهراده کفائی و حاج فاضل آموخت تا به مدارج عالیه علوم دینی رسید. اخلاق و سلوک و عرفان را نیز در محضر حاج شیخ حسنعلی اصفهانی آموخت. در ۱۳۳۵ق در حالی که مجتهد بود به نجف رفت و درحوزۀ درس ایتالله نائینی و آیتالله عراقی شرکت کرد و به زودی یکی از اصحاب خاص و از معاونان آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی شد. وی در نجف حوزۀ تدریس فقه و اصول و فلسفه را دایر کرد و به تعلیم و تربیت علوم دینی همت گماشت. او در نجف درگذشت و در جوار امیرالمومنین(ع) به خاک سپرده شد.
#مشاهیر
#دامغانی
@damghannameh
حکایات آموزنده از عالمان فرهیخته دامغان/4
در لا به لای اوراق تاریخ نقل گردیده است که آیت الله حاج شیخ علی دامغانی از علمای بزرگ کرمانشاه (جد نماینده ولی فقیه و امام جمعه فعلی کرمانشاه) را پس از فوت پدر ، با تشریفاتی لایق و با حضور علمای شهر با اکرام تمام برای امامت مسجد شهباز خان به جای پدر به آنجا بردند، پس از چند روز هنگام نماز مغرب وقتی که نمازگزاران صفوف نماز را بسته و آراسته بودند ، بی مقدمه محراب را ترک کرده به منبر می رود و خطاب به حاضرین می گوید: ای مردم! در مذهب، عدالت از شرایط امامت است. آیا هیچ از اعمال من آگاهی دارید و مرا عادل می دانید که این گونه به من اقتدا می کنید؟ شما اجر خود را برده اید ، من خود را می شناسم و بر عدل خود وقوف ندارم. آیا شایسته است بر بار گناهانم بیفزایم و از همان شب از امامت کناره گرفت و جز بر منبر و وعظ به کاری دیگر نپرداخت.
#دامغانی
#حوزه_دامغان
@damghannameh
در لا به لای اوراق تاریخ نقل گردیده است که آیت الله حاج شیخ علی دامغانی از علمای بزرگ کرمانشاه (جد نماینده ولی فقیه و امام جمعه فعلی کرمانشاه) را پس از فوت پدر ، با تشریفاتی لایق و با حضور علمای شهر با اکرام تمام برای امامت مسجد شهباز خان به جای پدر به آنجا بردند، پس از چند روز هنگام نماز مغرب وقتی که نمازگزاران صفوف نماز را بسته و آراسته بودند ، بی مقدمه محراب را ترک کرده به منبر می رود و خطاب به حاضرین می گوید: ای مردم! در مذهب، عدالت از شرایط امامت است. آیا هیچ از اعمال من آگاهی دارید و مرا عادل می دانید که این گونه به من اقتدا می کنید؟ شما اجر خود را برده اید ، من خود را می شناسم و بر عدل خود وقوف ندارم. آیا شایسته است بر بار گناهانم بیفزایم و از همان شب از امامت کناره گرفت و جز بر منبر و وعظ به کاری دیگر نپرداخت.
#دامغانی
#حوزه_دامغان
@damghannameh
کتاب1+14 حق
از آثار نویسنده محترم محمدرضا دامغانی که در سال 1395 در انتشارات ارنا تهران به چاپ رسید.
#اثرافرینان
#دامغانی
@damghannameh
از آثار نویسنده محترم محمدرضا دامغانی که در سال 1395 در انتشارات ارنا تهران به چاپ رسید.
#اثرافرینان
#دامغانی
@damghannameh
کتابخانه دامغان 4⃣7⃣1⃣
نام کتاب: چو ابر تو ببارد، بروید سمت از سنگ
مولف: محمد رضا دامغانی
ناشر: تهران. آرنا
سال نشر: 1397
#دامغانی
@damghannameh
نام کتاب: چو ابر تو ببارد، بروید سمت از سنگ
مولف: محمد رضا دامغانی
ناشر: تهران. آرنا
سال نشر: 1397
#دامغانی
@damghannameh