* در مکتب شهیدان دامغان

گفتم: پس چرا اون وری میری؟ خونه این طرفیه.
گفت: می خوام برم پیش حجت الاسلام حاج سید محمود ترابی.
تعجب کردم. گفتم: آقا سید محمود؟ چیکار داری.
گفت: ۲۰ تومان از بسیج بهم دادن، میخوام برم خمسشو بدم.
به قد و بالایش نکاه کردم. در سن نوجوانی به فکر خمسش بود. اشک در چشمانم حلقه زد. با خودم فکر کردم من تو سن این بچه بودم، از این چیزها سر در نمی آوردم. این بچه‌ها تربیت شده مکتب روح الله خمینی هستن. بایدم با ما فرق کنن. به خودم بالیدم که چنين بچه ای دارم و خدا رو شکر کردم. خمس پولش رو داد و گفت: حالا با خیال راحت می تونم خرجش کنم.

راوی: سید محمد هاشمی پدر بزرگوار شهید سید سعید هاشمی

[منبع: کتاب دو مروارید و یک صدف/ ص ۶۰]

#شهیدان_دامغان
#شهید_سید_سعید_هاشمی

تا صبح ظهور، این بهاران باقی است
عطر نفس پیر جماران باقی است
فانی بشود هر چه در این عالم، باز
جمهوری اسلامی ایران باقی است

دکتر سید مسیح شاهچراغی

* در مکتب شهیدان دامغان

- توی چشمهای تو یه چیزی هست حرفی داری؟
گفتی: آقا میشه پیراهنتون رو بدین به من. میخوام کفنم باشه.
امام به یکی از همراهانش گفت تا واست یه پیرهن بیارن.
اما تو دوباره گفتی: آقا میشه همین پیراهن رو که تنتونه بهم بدین! عرق این پیراهن شفاعت منو می کنه.
امام با لبخند حاکی از رضایتش رفت و پیراهنشو عوض کرد و اون پیراهنو داد به تو.
- آقا میشه واسم دعا کنین شهید بشم؟
و امام گفت: ایشالله به خواسته دلت برسی جوون، خدا پشت و پناهت.

راوی: یکی از دوستان شهید قصاب زاده و حکایت دیدار او با امام خمینی (ره)

[منبع: کتاب صدای بال می آید (در دست انتشار)/ ص ۷۱]

#شهیدان_دامغان
#شهید_رمضانعلی_قصاب_زاده

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت بانوی صالحه و متدینه مرحومه حاجیه خانم آذری (صبیه مرحوم حاج شیخ علی آذری)، همسر و همراه شخصیت پر افتخار دوران مبارزات انقلاب، کاسب خداباور خیر الحاج آقای حاج علی اکبر فرحزاد را به خانواده محترم آذری و فرحزاد به ویژه برادر عزیزم آقای حاج مهدی فرحزاد تسلیت عرض می نمایم.
از خداوند منان برای آن مرحومه در ماه پر فیض رجب، غفران الهی و حشر با صدیقه طاهره حضرت زهرا (ع) و برای بازماندگان صبر و اجر خواستارم.

یکشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۱
سید سعید شاهچراغی


مراسم تشییع روز دوشنبه ۲۴ بهمن ساعت نه و نیم از حسینیه معصوم زاده دامغان به سمت فردوس رضا

خدمت برادر ارجمند وبزرگوارم سرباز راستین اسلام حضرت آقای حاج علی اکبر فرخزاد (دامت برکاته)
مصیبت وارده را ازصمیم قلب تسليت و تعزیت می‌گویم، علو درجات و غفران و رحمت الهی برای آن مرحومه کنیزه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خداوند متعال و حضرات معصومين (صلوات الله علیهم اجمعین) و صبر و اجر جزیل براي جنابعالی و کلیه بازماندگان در کنار مضجع شریف رضوی (علیه آلاف التحیه والثنا) خواستارم.
مشهد مقدس. حسینعلی مهدوی دامغانی

.
سرّ توسّل به امام جواد (ع) و امام هادی (ع) در یکی از ادعیهٔ ماه رجب

👈 مرحوم حاج ملّا بمانعلی محقّق الواعظین دامغانی در کتاب خود: "گنجینهٔ طوسی" می‌فرماید:


🔷 شب گذشته که غرّهٔ رجب 1307 است کسی سؤال کرد از اهلِ علم: جهتِ اختصاص در فقرهٔ زیارت رجبیّه چیست که می‌فرماید:
اللّهمّ إنّي أسألك بحرمة المولودین في رجب محمّد بن علي الثاني وابنه علي بن محمّد المنتجب. (مصباح المتهجّد، ج2، ص805)
و حال آن که ولادت حضرت باقر (ع) هم هست و ولادت حضرت امیر (ع) که جهت بزرگ شرافت این ماه رجب است؟

علّتِ فوریّه ذوقیّه خواهش نمود. جواب چنین داده شد: آن چه حالا به نظر می‌آید دو جهت است:

🔶 یکی شاید کثرت مهجوریّت بوده باشد که چون تمام سنن در نظر شارع یکسان است اگر بعضی از سنن مهجوریّتی حاصل نماید که خلق کمتر اقدام به توسّل به آن سنّت نمایند، توسّل به آن سنّت مهجوره در نظر شارع، احبّ است. و چون توسّل به ولادت حضرت امیر (ع) و حضرت باقر (ع) را تمام فرق محمّدیّه به جای آورند و این توسّل بولادة الإمامین منحصر است به فرقهٔ ناجیه چنانچه معنی فرمایش حضرت جواد (ع) همین است:
عن علي بن مهزيار قال: قلت لأبي جعفر (ع): جعلت فداك زيارة الرضا (ع) أفضل أم زيارة أبي عبد الله الحسين (ع) فقال: زيارة أبي أفضل وذلك أنّ أبا عبد الله (ع) يزوره كلّ الناس وأبي لا يزوره إلّا الخواصّ من الشيعة (الکافي، ج4،ص584).
پس نظر شارع بیشتر است به سنّت مهجوره و تعظیم این سنن در نزد خدا محبوب‎تر است.

🔶 یا آن که شاید خفایی عظیم داشته، خواستند تجلّی نمایند برای شیعیان این مقام فیض را. مؤیّد این، نقل مرحوم مجلسی (ره) در جلد دوازدهم بحار است در ولادة الجواد (ع): کسی سؤال کرده از مرحوم کفعمی. از سؤال معلوم می‌شود که سائل یقین داشته که ولادت در رجب نیست. طلبِ توجیه می‌نماید و مرحوم کفعمی با آن احاطه توجیه می‌نماید؛ توجیهِ کسی که یقین دارد ولادت در رجب نیست [:إن قلت: إنّ الجواد (ع) و الهادي (ع) لم يلدا في شهر رجب فكيف يقول الإمام الحجّة (ع) بالمولودين في رجب؟ قلت: إنّه أراد التوسّل بهما في هذا الشهر لا كونهما ولدا فيه (بحار الأنوار، ج50، ص14)].
هر که خواهد رجوع به تفصیلِ نقل نماید در بحار الأنوار.

* در مکتب شهیدان دامغان

- محمدعلی بعدازظهر های جمعه را هروقت که در دامغان بود به عیادت بیماران در بیمارستان می رفت. مقداری میوه و کمپوت تهیه می کرد و وارد بیمارستان می شد.
اهمیتی نداشت که بیمار چه کسی هست. از میان راهروهای بیمارستان و از جلوی اتاق ها که عبور می کرد به سراغ بیمارانی می رفت که عیادت کننده ای نداشتند. به طرفشان می رفت و از آنها دلجویی و عیادت می کرد.

راوی: یوسف امیراحمدی از دوستان شهید محمدعلی مشهد

[منبع: کتاب یلدای کویر/ ص ۱۰۱]

#شهیدان_دامغان
#شهید_محمدعلی_مشهد

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرحیم
إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
 
 فاضل ارجمند جناب مستطاب شیخ حسین سلطانی دام عزه
سلام علیکم

رحلت ام الزوجه مکرمه تان ، مرحومه حاجیه خانم آذری را به محضر شریف جنابعالی ، خانواده محترم و سایر بازماندگان بویژه به همسر محترم آن مرحومه جناب آقای حاج علی اکبر فرحزاد که در زمان طاغوت از عوامل اصلی مبارزه با رژیم منحوس پهلوی در دامغان به شمار می رفت و پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنه های مختلف همواره پشتیبان نظام مقدس اسلامی و رهبری بوده را تسلیت عرض نموده و از خداوند منان براى آن فقيده سعيده، جنت و رضوان الهی وحشر با انبیاء و همنشينى با مواليان معصوم علیهم السلام و همجواری با شهیدان والامقام بویژه حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها و برای شما و همه بازماندگان مصیبت دیده، صبر و سلوان و اجر بی‌پایان و طول عمر با عزت مسئلت دارم.

اللهم اجعلها فی زمرة محمد و آل محمد

رضا خراسانی نژاد 
نماینده طلاب و فضلای دامغانی
۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۱ش

* در مکتب شهیدان دامغان

تنها زمانی که برای نماز آماده می شد، پاهایش از پوتین جدا می شدند.
می گفت: من پوتین هایم را فقط برای نماز خواندن در می آورم.
او روحش را در آسمان انس با پروردگار به پروار در می آورد و نماز شب را از کارهای مهم شبانه اش می دانست.
از او پرسیدم: محمد آقا چرا نماز شب میخوانی؟
می گفت: در آداب و زندگی امام مطالعه کردم، از زمانی که امام به سن تکلیف رسیده نماز شبش ترک نمی شده و این پیر، هشتاد سال نماز شب را ترک نکرد. حالا ما که بیست و سه چهار سال سن داریم برای چی ترک کنیم؟

راوی: حاج حبیب الله خورزانی همرزم شهید محمد قربانی

[منبع: کتاب مهمان دویرج/ ص ۱۶۰]

#شهیدان_دامغان
#شهید_محمد_قربانی

* در مکتب شهیدان دامغان

در حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) نشسته بودیم. صحبت از شهدا شد، یکی گفت: خدا شهید میرزاخانی رو خیرش بده! با امام حسین (ع) محشور بشه انشالله.
با تعجب گفتم: چطور؟
- اگر آقا رضا نبود ما هیچ حقوقی نداشتیم. اون روزها وضعمون اصلا خوب نبود. با چند بچه قد و نیم قد، نمیدونستیم باید چکار کنیم. آقا رضا اومد خونه مون. با اصرار به شوهرم گفت: باید بریم جهاد برات کار درست کنم.
شوهرم خیلی سختش بود که بره. ولی آقا رضا گفت: اگر مجبور بشم کولت می گیرم و می برمت.
از همون وقت تا حالا شوهرم سر کار می‌ره.
هر وقت حقوقش رو می گیره می آره، همه مون برای آقا رضا دعا می کنیم.

راوی: سرکار خانم زینب میرزاخانی خواهر شهید رضا میرزاخانی

[منبع: کتاب سایه های سرو/ ص ۳۱]

#شهیدان_دامغان
#شهید_رضا_میرزاخانی

‏شازده کوچولو پرسید: دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن؟

روباه جواب داد: کدوم یکی برای پرنده مهمتره؟ بال چپ یا بال راست؟


#شازده‌_کوچولو
#آنتوان‌_دوسنت‌_اگزوپری

✅   کتابخانه دامغان

کتاب "برگی که غوغا کرد؛ مجموعه خاطرات جانباز شهید یحیی باشی پور به روایت همسر" اثری از نویسنده دامغانی سرکار خانم زهرا علیزاده برمی به لطف نویسنده محترم دستیاب گردید.
مطالعه کتاب را به همشهریانِ جان، توصیه می نمایم.

.
🔶 قصیده رائیه در مرثیه امام موسی بن جعفر علیه السلام اثر طبع شیوای واعظ ادیب مرحوم حاج ملا بمانعلی محقق دامغانی


عجباً لحلم الواحد القهّار
وأناته في مهلة الأشرار

کیف القرار لأرضه وسمائه
وبنو البتول مشرّدو الکفّار

لهفي لموسی الکاظم بن الصادق
شبل النبيّ خلیفة الأبرار

أمر اللعین بن اللعین بأخذه
غضباً علیه بروضة المختار

جرّوه قسراً عن مدینة جدّه
حین الصلاة مناجیاً للباري

یدعو بقلب مکمد: یا جدّنا
یا للفضیحة من ید الفجّار

یا جدّنا ماذا جری من أُمة
في أهلك الأبرار والأخیار

فأُقیم بین یدي رشید کافر
متحرّکاً شفتاه بالأذکار

شتم الرشید لکفره ولبغیه
سبحان ما أجری علی الجبّار

أسفي لظلم حلّ عن بغي علی
موسی الحلیم وسیّد الأبرار

قد أسجنوه مقیّداً ومصفّداً
وسجوده مستغرق لنهار

وتراه في قعر السجون معذّباً
کاللؤلؤ المکنون قعر بحار

سهر اللیالي بالعبادة کلّها
ویبیت یحییها إلی الأسحار

أوّه لظلم السنديّ بن الشاهك
ماذا أحلّ بخیر آل نزار

فبتسع تمر سمّه في داره
أحشاؤه قد أوقدت بالنار

فبدت جنازته وأشرق نوره
عن سجنه کالشمس عند نهار

کالعرش حمّل فوق أربع حامل
نور الإله یراه ذو الأبصار

لیت الجبال تدکدت من رزئه
یا لیت ما الدنیا بدار قرار

یا سیّد المحجوب عبدك راجیاً
عفو الذنوب صغاره وکباره

أرجو بلطفك راحة في شدّة
حین المنیّة أنشبت أظفار

🏴 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرارِ،
🏴 و إِمامِ الْأَخْيارِ، وَعَيْبَةِ الْأَنْوارِ، وَوارِثِ السَّكِينَةِ وَالْوَقارِ،
🏴 والْحِكَمِ وَالْآثارِ، الَّذِي كانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ
🏴 بمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ، حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ، وَالدُمُوعِ الْغَزِيرَةِ،
🏴 والْمُناجاةِ الْكَثِيرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ.

شهادت مظلومانه حضرت موسی بن جعفر «علیه السلام» بر ساحت مقدس حضرت ولیعصر «عجل الله تعالی فرجه الشریف» و محبان خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد

« لا تُحِبُ بِعُمقِ قَبلِ أن تتأکد
أن الطرَف الأخرَ یُحِبُك بِنَفسِ العُمق،
فَعمُق حُبُكَ الیوم
هوَ عُمق جَرِحَك غَداً »

تا زمانی که؛
از عمق دوست‌داشتنِ طرف مقابلت
مطمئن نشدی
عمیقانه دوست نداشته باش
چرا که عمق عشق امروز
همان عمق زخم فردای توست...

#نزار_قبانی
‎‌‎‌‌‎‌‎

* در مکتب شهیدان دامغان


اولین روز ورود ما به شهر مقدس قم برای طلبگی مصادف شده بود با مراسمی در مسجد اعظم و سخنرانی مرحوم آیت الله خزعلی که ما به اتفاق اخوی بزرگترم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسین تقوی می رفتیم که در مجلس شرکت کنیم یکی از پاسبانها جلوی من را گرفت و گفت کجا میری؟ گفتم مجلس ختم؛این آقا یه سیلی  به صورت من زد و گفت :بچه را چه به مجلس ختم!!
و بعدها بخاطر موقعیتی که منزل ما داشت و در کوچه ارک خیابان ارم بود و نزدیک حرم  تقریبا از همه جریانات با خبر بودیم و اکثرا شرکت میکردیم  یه بار در جریان تظاهرات ها کسی دست خونی خودش را به دیوار زد
 والبته آقایان موسوی دامغانی و تقوی در حوادث انقلاب خیلی فعال بودند  مخصوصا شهید سید ابوالقاسم داودالموسوی که واقعا مرد شجاعی بود و اون زمان پیشتاز بود و در میدان فرح (میدان امام)در بین مردم سخنرانی کرد
و همچنین شهید سید علی تقوی فرزند مرحوم حاج سیدخلیل که شجاعت وصف ناپذیری داشت و همه جا حاضر بود .

راوی: مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید محمد بن سید مسلم تقوی

#شهیدان_دامغان
#شهید_سیدابوالقاسم_موسوی_دامغانی
#شهید_سیدعلی_تقوی

▪️السلام علي المعذب في قعر السجون▪️

▪️قديمي ترين مجلس عزاي امام كاظم_عليه السلام_ در شهر مقدس مشهد كه با نية خالصانه و ارادت صادقانه استادالفقها حضرت آيت الله حاج شيخ محمدكاظم دامغاني " اعلي الله مقامه" از سال ١٣٤٤ قمري (يك قرن پيش) به جهت عرض تسليت به آستان مقدس حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا_عليه السلام_ و به شكرانه سلامتي فرزند تازه متولد شده ايشان( مرحوم استاد آقاي دكتر احمد مهدوي دامغاني ره ) هر ساله برگزار شده، اكنون در اولين سال پس از رحلت دكتر مهدوي دامغاني در يكصدمين سال آن اقامه ميگردد.

▪️ایشان كه در اين چند ده آخر عمر شريفش گرچه به جبر زمانه به دور از ديار و زادگاهش ميزيست، وليكن با روح و جان خويش هرسال در اين محفل عزا شركت ميكرد. با تمام اشتغالات و كهولت سن همه امور؛ از مقدمات ابتدايي اقامه روضه تا كارهاي انتهايي پس از آن را با عشق و محبت پيگيري مينمود و با تشويق هاي مكرر خويش شوق و انگيزه هاي فراوان به متولّي ميبخشاييد.

▪️از همان جا براي لحظاتي ذكر مصيبت و روضه را ميشنيد و خدا داند كه چگونه در مظلوميت حضرات معصومين_عليهم صلوات الله_ ميگريست! ، فرقي نداشت در كجا و مشغول چه كاري باشد؛ حال معنوي و صداي گريه هايش نه تنها براي در و ديوارمساجد و مراكز ديني و مذهبي امريكا، بلكه براي ميز و صندلي هاي هاروارد و دانشجويان آن هم، آشنا طنين دكتر مهدوي بود .

▪️وي كه همچون برادر فقيه فقيدش خلف صالح پدر در ارادت و اخلاص به مواليان معصومين_عليهم السلام_بود
كثير البكايي را هم شايسته به ارث برده بود. هنوز آن سوگواري و ديده هاي باراني و سيلاب اشك هاي #آيت_الله_دامغاني در عزاي حضرت موسي بن جعفر_عليمهاالسلام_ در ياد و خاطره ي كساني كه او را ديده اند باقيست، به طوري كه گويا نام آقاي دامغاني ره با سالروز شهادت امام كاظم"عليه السلام" گره خورده است .
🔹ارواح مطهر همه مرزبانان حريم ولايت و مدافعان شريعت، در جوار اولياالله_صلوات الله عليهم اجمعين_ متنعم در تمام نعمت باشد، آمين .

🌐برگرفته از اینستاگرام استاد آیت الله حاج شیخ علی مهدوی دامغانی

.

خوشبختی نامه ای نیست که یک روز، نامه رسانی، زنگ در خانه ات را بزند و آنرا به دستهای منتظر تو بسپارد.
خوشبختی، ساختن عروسک کوچکیست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر...
به همین سادگی،
به خدا به همین سادگی؛
اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر...

👤 نادر ابراهیمی