کربلایی علی خراسانی، مرد خوش قلب و مهربان هم بر اثر بیماری درگذشت، خوش قلبی را از مرحوم مش صفر پدرش به ارث برده بود و چه میراثی بهتر از این.
علی خراسانی با مرگ و مردگان بیگانه نبود، روزهای هفته به ویژه پنج شنبه و جمعه های فردوس رضا او را خوب می شناسد، کمک احوال مردم بود و مردم را در شستشوی قبر و یا اگر کمکی می خواستند، در سرما و گرما همراهی می کرد، و حالا خودش میهمان این گلزار با معنویت شده است. يقينا برادر شهیدش رسم میزبانی را خوب بلد هست. روحش شاد.

یکی از شاگردان آیت الله العظمی شیخ محمد کاظم مهدوی دامغانی نقل کرده است که استاد آن قدر رقّت قلب داشت و سریع البکاء بود که آیت الله دامغانی به من فرمود: من تا به حال یک بار نتوانستم زیارت نامه و صلوات مخصوصه حضرت موسی بن جعفر امام کاظم (ع) را تا پایان بخوانم، گریه امانم نمی دهد.

گنجور پارسا/ ص ۷۸

پیام تبریک مبعث توسط دانشمند فرزانه و استاد معزز جناب آقای دکتر احمد مهدوی دامغانی از آمریکا
با تشکر از جناب آقای حاج حسینعلی مهدوی دامغانی بابت ارسال این فیلم.

سلام علیکم

عزیز همراه

تا که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن، کز تو نیاید هیچ کار

با توجه به فرا رسیدن سال جدید و دستگیری از نیازمندان که در این اوضاع اقتصادی چشم به دستان شما دوخته اند، و تاکید بر صدقه اول ماه (ماه شعبان) آمادگی خود را جهت دریافت و رساندن آن به نیازمندان واقعی اعلام می داریم.
صدقات
خرید لباس عید فرزندان نیازمند
قربانی و عقیقه جهت تهیه گوشت سبد کالا (مشارکت در قربانی)
تهیه داروی بیماران کم بضاعت
و ....
قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی را دارم.
لطفا بعد از واریزی پیامک آن را ارسال نمایید.

بانک ملی
0111553800007

کارت
6037997396534738
سید سعید شاهچراغی

دانشمند فرزانه و گرامی جناب استاد رحمت الله نجاتی
درگذشت برادر ارجمند و گرامی شما موجب تأثر و تأسف گردید. این مصیبت را به حضرتعالی و خانواده گرانقدر نجاتی تسلیت عرض می کنم. در این ماه منتسب به رسول مکرم اسلام (ص) برای شما صبر و برای این تازه گذشته غفران الهی را از خداوند منان خواستارم.
شاگرد کوچک شما
سید سعید شاهچراغی دامغانی
سیزدهم اسفند ۱۴۰۰

سعید عزیز و شهید سعید
روز پاسدار است. میخواستم روزت را تبریک بگویم ولی با چه زبانی بگویم که تو نیستی و من جامانده از این قافله عمر. دعایمان کنید که گرفتار دنیاییم.
@damghannameh

خدمت حضرت مستطاب استاد رحمت الله نجاتی دامت برکاته
مصیبت درگذشت برادر عزیزتان را تسلیت و تعزیت با آرزوی علودرجات و غفران و رحمت الهی برای آن بزرگوار و صبر و اجرجزیل برای جنابعالی و کلیه بازماندگان ازخداوند متعال و حضرات معصومين صلوات الله علیهم اجمعین خاصه ولی نعمتمان حضرت امام رضا علیه السلام خواستارم. با احترام. مشهد مقدس
حسینعلی مهدوی دامغانی

جدیدترین اثر از آثار نویسنده محترم و فرهیخته ، همشهری عزیز جناب آقای دکتر رمضان دهقان

مراکز تهیه کتاب:
۱- دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، واحد انتشارات
۲- کتابفروشی امیرکبیر، جنب اداره آموزش و پرورش دامغان
۳- انتشارات فکر سازان، تهران -میدان انقلاب

پیام تقدیر و تشکر استاد رحمت الله نجاتی دامغانی

طومارِدرد وداغِ عزیزانِ رفته است
این مهلتی که عُمرِعزیزاست نامِ او
-------------------------------------------
درسوگِ درگذشتِ ناباورانهٔ برادرِ بسیارعزیزومهربانم شادروان «کربلائی محمودنجاتی» ، سروران واستادان ودوستانِ گرامی وبزرگوار، وسیلهٔ تلفن وبه ویژه در«فضای مجازی» ، باسخنانِ گرم وپیام های سرشارازمحبت ومهربانی واظهارِ همدردی ، موجبِ تسلّی خاطرِ حقیر وخانواده وبستگان گردیده اند که بدین وسیله ازعنایات ومراحمِ همهٔ عزیزان وبزرگواران ممنون وسپاسگزارم ومرهونِ این الطافِ بی شائبه هستم وازدرگاهِ ایزدِ متعال برای همهٔ شما گرامیان سلامتی وبهروزی وطولِ عُمرِ توأم باعزّت و سعادت وسرافرازی مسئلت دارم.
بااحترام : رحمت الله نجاتی.

(۲۸۴)
نگاهی اجمالی به زندگی نامه شهید سرافراز دیار شقایق پرور دامغان ، شهید ابراهیم شبستانی
با تشکر از کانال راویان عشق.
#شبستانی
@damghannameh

یکمین سال عموزاده مکرم خادم سربازان امام زمان و معتمد علما مرحوم حاج سید جعفر داودالموسوی

انا لله و انا الیه راجعون

مرگ حتایی این زندگی است و این روزهای تلخ را پایانی نیست.
خبر سنگین است و سخت و ناباورانه.
حسن غلامی هم پس از تحمل روزهای سخت بیماری از این دنیای مادی پرکشید و رفت و رفت و ما را در سوگ خود داغدار نمود.
حسن غلامی، بسیار از خوبی ها و اخلاق پسندیده را در خود جمع کرده بود، امام حسینی بود، مودب بود، خانواده دوست بود، به اعتقادات مذهبی اش پایبند بود و از همه مهمتر رفیق بود و حد رفاقت ها را میدانست و رعایت می کرد.
چه کنیم که حسن هم از بین ما رفت و این بار هم بهار با عزای دل ما می آید.
این مصیبت را به خانواده محترم، همسر مکرمه و دختران عزیزش و به همه دوستان عزیزم به‌ویژه رفیق گرمابه و گلستانش آقا مهدی فرمانی عزیز تسلیت و تعزیت می گویم.
هفدهم اسفند ماه
سید سعید شاهچراغی دامغانی

بزرگداشت حضرت آیت‌الله احمد داودی دماوندی با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی شاهچراغی دامغانی

انا لله و انا الیه راجعون

عروج شهادت گونه مجاهد فی سبیل الله، رزمنده سالهای درخشان دفاع مقدس حاج عقیل غریب بلوک را به مردم شهید پرور دامغان و مردم انقلابی دیباج و خانواده آن عزیز و تمام رزمندگان دفاع مقدس تسلیت عرض می نمایم.
اولین بار با نام حاج عقیل در برنامه روایت فتح و با صدای زیبا و دلنشین شهید سید مرتضی آوینی آشنا شدم و هر بار که ایشان را در دامغان می دیدم، یادآور شنیده هایم از اخلاص آن بزرگمرد در دوران دفاع مقدس بود.
در ماه شعبان ماه رحمت الهی ، برای بازماندگان صبر و برای آن عزیز غفران الهی و حشر با دوستان شهیدش و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام آرزومندم.
هجدهم اسفند ۱۴۰۰
سید سعید شاهچراغی دامغانی

دوستِ فرزانه ونویسنده وشاعرِ گرانمایه جناب دکترغلامی مایانی ازراه لطف ومحبت وبنده نوازی مرثیهٔ ذیل را دررثای برادرعزیزم کربلائی محمود نجاتی سر‌وده و ارسال کرده اند که ازجانبِ خود وخانواده، ازمراحم وعنایت مشارالیه سپاسگزاریم.
رحمت الله نجاتی

کتابخانه دامغان

نام کتاب: کلام امامیه نخستین به مثابه پارادایمی مستقل
نویسنده: حسین نعیم آبادی
قم. نشر معارف
٣٢٩ صفحه

اعتقادات امامیه در دوران حضور امامان، باتلاش متکلمان نخستین، نه تنها صورت بندی عقل گرایانه پیداکرد،بلکه اساسا به پارادایمی مستقل و ممتاز تبدیل شد. این پارادایم در خلال یک قرن به فراخور زمان خود به توانایی بالایی در حوزه نظریه پرداری رسید. اما در برشی از تاریخ، این روش شناسی قدرتمند به افول گراید و تا حدود یک قرن بعد و شکل گیری مدرسه کلامی شیعه در بغداد مسکوت ماند. در این فراز و نشیب، کلام امامیه نخستین در بسیاری از ابعداد خود به فراموشی سپرده شد؛ به طوری که تصور غالب امروزین، سرآغاز کلام امامیه را در بغداد جستجو می کند که عمدتا توسط شیخ مفید و شاگردانش پایه گذاری شد و با گرایش های همدلانه با معتزله به عنوان ((عدلیه)) توسعه پیدا کرد.
این کتاب در جستجوی پیدا کردن مولفه های پارادایمیک کلام شیعه در دوران حضور امامان است و مطالعه آن به علاقه مندان به تاریخ تفکر اصیل امامیه در دوران حضور و تحولات تاریخی آن توصیه می شود.

یادداشتهای کوتاه من (۱۳۸)
اثری نو انتشار درباره دامغان

یکی از هديه ها و عیدی های خوبی که در اعیاد شعبانیه امسال دریافت کرده ام، مجموعه شش جلدی کتاب دامغان است که به لطف و بزرگواری نویسنده فرهیخته جناب استاد ابوالقاسم غلامی مایانی به اینجانب رسیده است.
این کتاب حاصل تلاش‌های مولف محترم است که در طول این چند سال تدوین کرده و با قیمت بسیار زیاد به زیور طبع آراسته گردانید.
این کتاب دارای شش جلد بدین ترتیب می باشد:
جلد اول: جغرافیا و تاریخ
جلد دوم: دیدنی ها
جلد سوم: گردشگری و انواع آن
جلد چهارم: اداب، رسوم و فرهنگ
جلد پنجم و ششم: نام آوران دامغان
درباره دامغان کتاب‌های مختلفی در زمینه های متفاوت در طول این سال‌ها به چاپ رسیده است، اما اثری به این اندازه که به شش جلد برسد، تا کنون مستقل چاپ نشده بود که این هم به همت آقای غلامی انتشار یافت.
این کتاب مانند همه آثار ی که به طبع می رسد، دچار نقدها و ایرادات محتوایی می باشد و باید در یک جلسه مفصل، به نقد و تحلیل آن پرداخت.
اما آنچه مهم است این که مسئولان فرهنگی شهر، با همکاری اداره ارشاد و نهاد کتابخانه های شهرستان، در یک جلسه باشکوه به رونمایی این اثر بپردازند و با حمایت های مالی و معنوی، از نویسنده کتاب دامغان تجلیل به عمل آورند. حداقل کار این است که در پیشانی اتاق ریاست و مدیریت هر اداره، نهاد، بانک و حتی شرکت های خصوصی، دوره ای از این کتاب دیده شود.
به امید آن روز که هیچ نویسنده ای در این شهر دغدغه انتشار، توزیع و فروش آثار خود را نداشته باشد.
بیست و یکم اسفند ۱۴۰۰
سید سعید شاهچراغی دامغانی

به نام وسعت بي واژه

به بهانه ٢٢ اسفند روز بزرگداشت شهدا، درد دلي با ١٧٦ شهيد غواص مظلوم كه با دستهاي بسته با مفتول زنده به گور شدند تا عزت و غرور ايران و ايراني محفوظ بماند:

چه مي شد ذرّه اي مثل تو خاكي بود و معمولي،
هر آن كه گشته در شَهرت براي خويش مسئولي

مسائل حل نگردد بي تو، وقتي بين مسئولين
براي مدّعي ها بيشتر گمنام و مجهولي

به اين دلهاي لبريز از جهنّم، هيچ اميدي نيست
چه بيهوده به جاي ما به استغفار مشغولي

تو جنگيدي براي حق فقط، ما ساختيم اما
در استحلال "جنگِ با خدا" احكام مقبولي!

ببين بر دوشمان بار ستم را، گر چه رفتي تا
نگيرد ظالمي از گُرده ي مستضعفان كولي

توان زنده ماندن شد اگر در ما كم و كمتر
به جايش عدّه اي گشتند در غارتگري غولي

به منزل مي رسند امروز وقتي بارهاي كج،
چرا اصرار مي ورزند تو معيار و شاقولي؟!

زدي دل را به دريا در عوض بعضي نفرمودند
به غير از "دسته گل دادن به آب" اقدام معقولي

چه از بي مهري برخي به خوزستان بگويم كه
خود از لطف همان ها بيشتر مظلوم و مغفولي

نرفت از يادمان اما كه چه دَيني وطن دارد
به خرّمشهري آباداني اهوازي و دزفولي

چه نامرد است او كه در غيابت سفره هامان را
گرو برداشته تا بيشتر درآورد پولي

به داد سفره ها كي مي رسند آنان كه دل بستند
به نان گندم رِي يا تنور خانه ي خولي

چه راحت عهد بشكستند با دستي كه ديگر نيست
به جز چند استخواني كه بر آن پيچيده مفتولي...

مهدي ناصريان