Forwarded from بینام
🔞من ماهورم بخاطر نمره با امیرعلی خوابیدم اما بعد متوجه شدم امیرعلی برادر دومادمونه و حالا با وجود نامزدش هربار منو مجبور به رابطه میکنه😱🔞...
#پارت_۳
-چرا ساکتی!؟ مگه اومدی خونه ی خالت....خب ناله کن...فشارش بده تودستت...راضی نشم خبری از نمره نیست....
اینو که گفت از اون حالت بی حسی بیرون اومدم. تودستم فشردمشو تو بوسیدن همراهیش کردم...تنش عرق کرده بود..تنمو فشار میداد و برم گردوند...لعنتی....فقط میخواست کمرشو خالی کنه...باترس گفتم: از پشت نه....
-ساکت شو...ساکت شو...
چشماموبستمو آماده ی تحمل یه درد شدید شدم که...
#رمانممنوعه💦🔥🛑
https://tttttt.me/joinchat/Tn3A_wwXrEcn4acn
♨️❌همه جا دختره رو وادار به رابطه میکنه❌♨️
#پارت_۳
-چرا ساکتی!؟ مگه اومدی خونه ی خالت....خب ناله کن...فشارش بده تودستت...راضی نشم خبری از نمره نیست....
اینو که گفت از اون حالت بی حسی بیرون اومدم. تودستم فشردمشو تو بوسیدن همراهیش کردم...تنش عرق کرده بود..تنمو فشار میداد و برم گردوند...لعنتی....فقط میخواست کمرشو خالی کنه...باترس گفتم: از پشت نه....
-ساکت شو...ساکت شو...
چشماموبستمو آماده ی تحمل یه درد شدید شدم که...
#رمانممنوعه💦🔥🛑
https://tttttt.me/joinchat/Tn3A_wwXrEcn4acn
♨️❌همه جا دختره رو وادار به رابطه میکنه❌♨️