قبلا یه دوست دختری داشتم که قرار بود برن هلند، به من گفت بیا ازدواج کنیم با هم بریم از این عن دونی راحت شیم، من گفتم نه میخوام اینجا درس بخونم کار پیدا کنم نمیشه و یه سری بهونه کسشر دیگه
اونم گفت باشه برو کیر بابام بدرقه راهت
الان چند سال از اون روز میگذره، اون تو هلند ازدواج کرد و خوشبخت شد و من هم کماکان کیرباباش بدرقه راهمه😞
#ادوارد
#واقعاخسته
#دلنوشته
اونم گفت باشه برو کیر بابام بدرقه راهت
الان چند سال از اون روز میگذره، اون تو هلند ازدواج کرد و خوشبخت شد و من هم کماکان کیرباباش بدرقه راهمه😞
#ادوارد
#واقعاخسته
#دلنوشته