111. #mount :
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
111. #mount : ˈmaʊnt
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
#mount
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد
❄️ @coding_504 ❄️
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد
❄️ @coding_504 ❄️
#mount
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
111. #mount : ˈmaʊnt
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
111. #mount :
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
get up on
سوار شدن، بالا رفتن از
a. Congressman Jones mounted the platform to make his speech.
جونز، نماینده ی کنگره از سکو بالا رفت تا سخنرانی کند.برای ایراد سخنرانی اش از سکو بالا رفت.
b. The watchman mounted the tower to see if there were any people in the vicinity.
نگهبان از برج بالا رفت تا ببیند آیا کسی در اطراف هست یا نه.
c. My sister couldn't mount the horse so they gave her a pony instead.
خواهر من نتوانست سوار اسب شود، ازاینرو به او یک کره اسب دادند.
❄️ @coding_504 ❄️
#mount
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد
❄️ @coding_504 ❄️
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد
❄️ @coding_504 ❄️
#mount
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
سوار شدن-صعود کردن
کدینگ: با مانتو سوار دوچرخه بود و به سوی قهرمانی صعود کرد.
❄️ @coding_504 ❄️