کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
🌻🌻🌻
«حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند»
روضه خوان حرمت اکبر لیلاست حسین
هر که آمد به حرم تا که شهادت خواهد
او سفارش شده ی زینب کبراست حسین
💐💐💐
تا که بر نیزه سرت همسفر زینب شد
خواهرت بین حرامی تک و تنهاست حسین
بی گمان فاطمه بعد حرم زیبایت
زائر و گریه کن حضرت سقاست حسین
🌹🌹🌹
سینه زن های تو دل تنگ محرم هستند
روزی گریه ما دست تو آقاست حسین
نوکران را بطلب یک شب جمعه به حرم
حرمت تا به ابد آرزوی ماست حسین
🌿🌿🌿
صلى الله عليك يا اباعبدالله الحسين
#شب_جمعه_خیال_کربلایت
#به_دلها_میدهد_حال_و_هوایی
@chenaariha
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
🌻🌻🌻
«حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند»
روضه خوان حرمت اکبر لیلاست حسین
هر که آمد به حرم تا که شهادت خواهد
او سفارش شده ی زینب کبراست حسین
💐💐💐
تا که بر نیزه سرت همسفر زینب شد
خواهرت بین حرامی تک و تنهاست حسین
بی گمان فاطمه بعد حرم زیبایت
زائر و گریه کن حضرت سقاست حسین
🌹🌹🌹
سینه زن های تو دل تنگ محرم هستند
روزی گریه ما دست تو آقاست حسین
نوکران را بطلب یک شب جمعه به حرم
حرمت تا به ابد آرزوی ماست حسین
🌿🌿🌿
صلى الله عليك يا اباعبدالله الحسين
#شب_جمعه_خیال_کربلایت
#به_دلها_میدهد_حال_و_هوایی
@chenaariha
⚫️زیباست بخوانید 👇👇
به سفارش یکی از همراهان محترم
لطفا كامل بخونين اگه دلتون شكست التماس دعا،خصوصا برای همه عزیزانی که دربستر بیماری هستند🙏🙏
#شب_جمعه_شب_زیارتی_حسین_ع
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
⚫️السلام علیک یا قتیل العبرات
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADwxruC9BDfUIlUerw
به سفارش یکی از همراهان محترم
لطفا كامل بخونين اگه دلتون شكست التماس دعا،خصوصا برای همه عزیزانی که دربستر بیماری هستند🙏🙏
#شب_جمعه_شب_زیارتی_حسین_ع
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
⚫️السلام علیک یا قتیل العبرات
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADwxruC9BDfUIlUerw
«زيارة الحسين (عليهالسلام) في ليلة الجمعه، أمان من النار يوم القيامة.»
✅ زيارت حضرت #امام_حسين عليهالسلام در #شب_جمعه، #امان از آتش جهنم در روز قيامت است.
📚 بحار الانوار، ج۵۳ ، ص۳۱۵
@chenaariha
«زيارة الحسين (عليهالسلام) في ليلة الجمعه، أمان من النار يوم القيامة.»
✅ زيارت حضرت #امام_حسين عليهالسلام در #شب_جمعه، #امان از آتش جهنم در روز قيامت است.
📚 بحار الانوار، ج۵۳ ، ص۳۱۵
@chenaariha
🔻ﻧﻤﺎﺯ برای ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭﺍﻟﺪﻳﻦ :
(مابین نماز مغرب وعشا )
(در #شب_جمعه باشد بهتر)💐
💠دو ركعت است در ركعت اوّل فاتحه و ده مرتبه :
✨ربِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب✨
پروردگارا بيامرز مرا و پدر و مادرم و ديگر مؤ منان را در روزى كه حساب برپا شود
💠و در ركعت دوّم فاتحه و ده مرتبه :
✨ربِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ و لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ
پروردگارا بيامرز مرا و پدر و مادرم
هركه در حال ايمان به خانه من درآيد و هر مرد مؤ من و زن با ايمانى را
💠و چون سلام دهد ده مرتبه بگويد:
✨ربِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانى صَغيرا✨
پروردگارا ترحم كن بر ايشان چنانچه پروريدند مرا در كودكى.
🍁 @chenaariha
(مابین نماز مغرب وعشا )
(در #شب_جمعه باشد بهتر)💐
💠دو ركعت است در ركعت اوّل فاتحه و ده مرتبه :
✨ربِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِساب✨
پروردگارا بيامرز مرا و پدر و مادرم و ديگر مؤ منان را در روزى كه حساب برپا شود
💠و در ركعت دوّم فاتحه و ده مرتبه :
✨ربِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ و لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ
پروردگارا بيامرز مرا و پدر و مادرم
هركه در حال ايمان به خانه من درآيد و هر مرد مؤ من و زن با ايمانى را
💠و چون سلام دهد ده مرتبه بگويد:
✨ربِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانى صَغيرا✨
پروردگارا ترحم كن بر ايشان چنانچه پروريدند مرا در كودكى.
🍁 @chenaariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم برای حریمِ حـسـیـن لک زده است
چقدر دوریِ او داده است آزارم
#بردیا_محمدی
#حسین_جان
#شب_جمعه
#کربلا
📡با ما به روز باشید...
به کانال ما بپیوندید 👇👇
┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha
┗━━━🍂💞🍃━━━┛
چقدر دوریِ او داده است آزارم
#بردیا_محمدی
#حسین_جان
#شب_جمعه
#کربلا
📡با ما به روز باشید...
به کانال ما بپیوندید 👇👇
┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha
┗━━━🍂💞🍃━━━┛