بیشتر تلاش کن و بیشتر رشد کن و بیشتر موفق شو.
اشکالی ندارد اگر بینقص نیستی، اشکالی ندارد اگر گاهی خسته میشوی، اگر گاهی جا میزنی، اگر هنوز به قدر کافی مستقل و توانمند نیستی.
دانهی کوچک کاج زیر پا افتاده بود و هرگز تصورش را نمیکرد روزی درخت تنومندی شود که آدمها زیر خنکای دلپذیر سایهاش آرام بگیرند.
ادامه بده، هیچ چیز برای ذهنهای خلاق و دستهای تلاشگر و انسانهای هدفمند، غیر ممکن نیست.
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
اشکالی ندارد اگر بینقص نیستی، اشکالی ندارد اگر گاهی خسته میشوی، اگر گاهی جا میزنی، اگر هنوز به قدر کافی مستقل و توانمند نیستی.
دانهی کوچک کاج زیر پا افتاده بود و هرگز تصورش را نمیکرد روزی درخت تنومندی شود که آدمها زیر خنکای دلپذیر سایهاش آرام بگیرند.
ادامه بده، هیچ چیز برای ذهنهای خلاق و دستهای تلاشگر و انسانهای هدفمند، غیر ممکن نیست.
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
همیشه دیگرانند که سمیاند و دیگرانند که قضاوت میکنند و دیگرانند که دل میشکنند و دیگرانند که بد رفتار میکنند! خودمان چه؟ خودمان آدمِ سمیِ جهانِ چند نفریم؟! خودمان چقدر دل شکاندهایم و چقدر قضاوت کردهایم و چقدر آدمها را کلافه کردهایم؟ خودمان چند نفر را بیآنکه حواسمان باشد، تا مرز فروپاشی روانی بردهایم؟ کجا زیاد توقع داشتهایم و کجا قدر ندانستهایم و کجا خودخواه بودهایم و فقط به نفع و مصلحت خودمان فکر کردهایم؟!
درستش این است که گاهگاهی بیرون دایره بایستیم و به رفتار خودمان هم نگاه کنیم و ببینیم از بیرون چطور به نظر میرسیم و کجای این معادله ایستادهایم و چقدر کار داریم تا درست شویم و چقدر راه داریم تا درست رفتار کنیم؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
درستش این است که گاهگاهی بیرون دایره بایستیم و به رفتار خودمان هم نگاه کنیم و ببینیم از بیرون چطور به نظر میرسیم و کجای این معادله ایستادهایم و چقدر کار داریم تا درست شویم و چقدر راه داریم تا درست رفتار کنیم؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
خدا کند به چشم بیایی...
لطف کنی و به چشم بیایی،
مهربان باشی و خوبی کنی و به چشم بیایی،
تلاش کنی و بکاری و درو کنی و به چشم بیایی...
که رنج عظیمیست آدمیزاد خارج از نقش و جایگاه و رسالت انسانیاش همهکار کند، اما به چشم نیاید!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
لطف کنی و به چشم بیایی،
مهربان باشی و خوبی کنی و به چشم بیایی،
تلاش کنی و بکاری و درو کنی و به چشم بیایی...
که رنج عظیمیست آدمیزاد خارج از نقش و جایگاه و رسالت انسانیاش همهکار کند، اما به چشم نیاید!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
دلم آرامشی بی دردسر میخواست...
دلم جنگل
دلم دریا
دلم قدری سفر میخواست...
دلم دشتی پر از گلهای بابونه
دلم دنیای وارونه
دلم قدری دویدن، عاشقی کردن... ولی دیوانهتر میخواست...
دلم میخواست از هرجا که هستم، هرکجا مشغولیت دارم
بدون فکر میرفتم
و میرفتم
و میرفتم
و میرفتم...
کجایش را نمیدانم،
دلم میخواست میرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Captionkhaas
دلم جنگل
دلم دریا
دلم قدری سفر میخواست...
دلم دشتی پر از گلهای بابونه
دلم دنیای وارونه
دلم قدری دویدن، عاشقی کردن... ولی دیوانهتر میخواست...
دلم میخواست از هرجا که هستم، هرکجا مشغولیت دارم
بدون فکر میرفتم
و میرفتم
و میرفتم
و میرفتم...
کجایش را نمیدانم،
دلم میخواست میرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@Captionkhaas
دلم آرامشی بی دردسر میخواست...
دلم جنگل
دلم دریا
دلم قدری سفر میخواست...
دلم دشتی پر از گلهای بابونه
دلم دنیای وارونه
دلم قدری دویدن، عاشقی کردن... ولی دیوانهتر میخواست...
دلم میخواست از هرجا که هستم، هرکجا مشغولیت دارم
بدون فکر میرفتم
و میرفتم
و میرفتم
و میرفتم...
کجایش را نمیدانم،
دلم میخواست میرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
¹².¹⁷✨💚
@CaptionKhaas
دلم جنگل
دلم دریا
دلم قدری سفر میخواست...
دلم دشتی پر از گلهای بابونه
دلم دنیای وارونه
دلم قدری دویدن، عاشقی کردن... ولی دیوانهتر میخواست...
دلم میخواست از هرجا که هستم، هرکجا مشغولیت دارم
بدون فکر میرفتم
و میرفتم
و میرفتم
و میرفتم...
کجایش را نمیدانم،
دلم میخواست میرفتم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
¹².¹⁷✨💚
@CaptionKhaas
من امسال خیلی دوام آوردم، خیلی جنگیدم، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا کم نیاورم و نزنم زیر گریه. من امسال خیلی زمین خوردم، خیلی شکستم و خیلی خودم را بند زدم تا بتوانم روی پا بایستم یا حتی سینهخیز به میدان زندگی بازگردم و ادامه بدهم. من امسال زیاد تنها بودم، زیاد اضطراب داشتم و زیاد غمگین بودم. اما همیشه دقیقا زمانی که جهانم در تاریکترین حالت خودش قرار میگرفت، بالاخره از یکجایی، یک آدمی، یک اتفاقی، نور میتابید و درست لبهی پرتگاه که میرسیدم، نجات مییافتم.
امسال برای من سال سختی بود، خیلی سخت! هرچند خیلی بیش از طاقتم رنج کشیدم اما همین رنجها و مشکلات بود که ایمان مرا به اینکه خدا هست و میبیند و حواسش هست، قویتر کرد.
من امسال در مرحلهی کاشت جهانم بودم، با چنگ و دندان زمین را شکافتم و با چه رنجی دانههایی زیر خاک گذاشتم و صبر کردهام که زمستان تمام شود و بهار که رسید، اولین جوانهی تلاشهای بسیارم را ببینم و از شوق، مثل کودکی سرخوشانه بالا و پایین بپرم.
ماییم و خودمان و رنجهایی که مچاله کرده کنجی انداختهایم و به جز اینها، چه کسی میداند تو کجای جهانت بودی و در کدام نقطه چقدر دست و پا زدی تا غرق نشوی و روی سطح زندگی شناور بمانی؟ چه کسی میفهمد تو دقیقا با چه چیزی جنگیدی و چقدر از پا در آمدی و چقدر زخمی شدی، در همانحال که ظاهرا خیلی عادی داشتی زندگیات را میکردی!!!
من امسال خیلی اذیت شدم و مستحق اینم که بعد از اینهمه سختی و تلاش، روزها و اتفاقات و آدمهای خوبتری را ببینم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
امسال برای من سال سختی بود، خیلی سخت! هرچند خیلی بیش از طاقتم رنج کشیدم اما همین رنجها و مشکلات بود که ایمان مرا به اینکه خدا هست و میبیند و حواسش هست، قویتر کرد.
من امسال در مرحلهی کاشت جهانم بودم، با چنگ و دندان زمین را شکافتم و با چه رنجی دانههایی زیر خاک گذاشتم و صبر کردهام که زمستان تمام شود و بهار که رسید، اولین جوانهی تلاشهای بسیارم را ببینم و از شوق، مثل کودکی سرخوشانه بالا و پایین بپرم.
ماییم و خودمان و رنجهایی که مچاله کرده کنجی انداختهایم و به جز اینها، چه کسی میداند تو کجای جهانت بودی و در کدام نقطه چقدر دست و پا زدی تا غرق نشوی و روی سطح زندگی شناور بمانی؟ چه کسی میفهمد تو دقیقا با چه چیزی جنگیدی و چقدر از پا در آمدی و چقدر زخمی شدی، در همانحال که ظاهرا خیلی عادی داشتی زندگیات را میکردی!!!
من امسال خیلی اذیت شدم و مستحق اینم که بعد از اینهمه سختی و تلاش، روزها و اتفاقات و آدمهای خوبتری را ببینم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
آرزو میکنم در سال جدید آرامتر باشی.
آرزو میکنم روی پای خودت بایستی و نیازی به یاری هیچکس نداشتهباشی و مستقلانه برای اهدافت تلاش کنی. آرزو میکنم کسی را دوست داشتهباشی و کسی تو را دوست داشتهباشد، به کسی اعتماد کنی و کسی به تو اعتماد کند.
آرزو میکنم سفر کنی و دلخوش باشی و لبخند بزنی و زندگی کنی. آرزو میکنم برای خودت هدف داشتهباشی، که هیچچیز به اندازهی هدف داشتن، آدمی را از ناامیدی و اندوه دور نمیکند.
آرزو میکنم نفسهای راحتی بکشی و خوابهای راحتی داشتهباشی و هر صبحت را با لبخند و انگیزه آغاز کنی.
آرزو میکنم به چند آرزوت برسی و چند دلخوشی به دلخوشیهات اضافه کنی و در معاشرتهات، تعادل بیشتری داشته باشی.
آرزو میکنم به چیزهایی که دوست داری، برسی و چیزهایی که داری را دوست بداری.
آرزو میکنم که سبز باشی و گرم باشی و امیدوار. آرزو میکنم کسی را برای دلگرمی و همصحبتی داشتهباشی و هیچزمانی تنها نمانی و اگر تنها ماندی، توان یکتنه جنگیدن با مشکلات را داشتهباشی.
آرزو میکنم قویتر و صبورتر و جسورتر باشی.
آرزو میکنم آرزوهای روشنی در قلبت داشتهباشی و برایشان عمیقا تلاش کنی و به آنها که رسیدی، از خودت قدردانی کنی. از خودت قدردانی کن برای تمام تلاشی که تا امروز داشتی و جسارتی که به خرج دادی و دلخوشیهایی که برای خودت و دیگران فراهم کردی. از خودت قدردانی کن و به رشدت ادامه بده، مانند نهالی که پاییز و زمستان میبیند و همچنان سبز و امیدوار، به سمت روشنایی و نور، قد میکشد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
آرزو میکنم روی پای خودت بایستی و نیازی به یاری هیچکس نداشتهباشی و مستقلانه برای اهدافت تلاش کنی. آرزو میکنم کسی را دوست داشتهباشی و کسی تو را دوست داشتهباشد، به کسی اعتماد کنی و کسی به تو اعتماد کند.
آرزو میکنم سفر کنی و دلخوش باشی و لبخند بزنی و زندگی کنی. آرزو میکنم برای خودت هدف داشتهباشی، که هیچچیز به اندازهی هدف داشتن، آدمی را از ناامیدی و اندوه دور نمیکند.
آرزو میکنم نفسهای راحتی بکشی و خوابهای راحتی داشتهباشی و هر صبحت را با لبخند و انگیزه آغاز کنی.
آرزو میکنم به چند آرزوت برسی و چند دلخوشی به دلخوشیهات اضافه کنی و در معاشرتهات، تعادل بیشتری داشته باشی.
آرزو میکنم به چیزهایی که دوست داری، برسی و چیزهایی که داری را دوست بداری.
آرزو میکنم که سبز باشی و گرم باشی و امیدوار. آرزو میکنم کسی را برای دلگرمی و همصحبتی داشتهباشی و هیچزمانی تنها نمانی و اگر تنها ماندی، توان یکتنه جنگیدن با مشکلات را داشتهباشی.
آرزو میکنم قویتر و صبورتر و جسورتر باشی.
آرزو میکنم آرزوهای روشنی در قلبت داشتهباشی و برایشان عمیقا تلاش کنی و به آنها که رسیدی، از خودت قدردانی کنی. از خودت قدردانی کن برای تمام تلاشی که تا امروز داشتی و جسارتی که به خرج دادی و دلخوشیهایی که برای خودت و دیگران فراهم کردی. از خودت قدردانی کن و به رشدت ادامه بده، مانند نهالی که پاییز و زمستان میبیند و همچنان سبز و امیدوار، به سمت روشنایی و نور، قد میکشد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
غصه ها را پشت گوشم می اندازم ،
چونان طره ی گیسویی رها ،
و تسلیم دست ها ...
من باید حالم خوب باشد ،
باید شاد باشم ، باید بخندم ، باید آرام باشم ...
هرگز این شب را ادامه نخواهم داد ،
و هرگز این ابرهای بارور را نخواهم بارید ،
فردا همه چیز ، جور دیگریست ...
این منم ! کسی که غمی در دلش ،
جسارتِ ماندن ندارد !
این منم ! کسی که اراده ای در باورش ،
جرات شکستن ندارد !
آفتاب که زد ؛ از نو جوانه خواهم زد ،
شکفته خواهم شد ،
شکوفه خواهم داد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
چونان طره ی گیسویی رها ،
و تسلیم دست ها ...
من باید حالم خوب باشد ،
باید شاد باشم ، باید بخندم ، باید آرام باشم ...
هرگز این شب را ادامه نخواهم داد ،
و هرگز این ابرهای بارور را نخواهم بارید ،
فردا همه چیز ، جور دیگریست ...
این منم ! کسی که غمی در دلش ،
جسارتِ ماندن ندارد !
این منم ! کسی که اراده ای در باورش ،
جرات شکستن ندارد !
آفتاب که زد ؛ از نو جوانه خواهم زد ،
شکفته خواهم شد ،
شکوفه خواهم داد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
گفتم: ما باهم چه نسبتی داریم؟
گفت: دوستیم!
نگاهش کردم. انگار دنبال واژهی نایابتری برای آن حجم از احساس سالها به طول انجامیده و پایدار میگشتم.
ادامه داد: مفهوم دوست، خیلی فراتر از تمام تعاریف و کلیشههاییست که تحت عنوان "عشق" و "رفاقت" دست به دست شده. من و تو دوستیم، یعنی حواسمان به هم هست، یعنی به هم فکر میکنیم، یعنی برای هم بد نمیخواهیم و تا جایی که در توانمان باشد خیرخواه همیم.
ما باهم دوستیم، به دور از اغراق و افراطی که در واژههای عشق و رفاقت، به انسان تحمیل شده. ما با هم دوستیم یعنی من آنقدر برای تو از خودم نمیگذرم که بعد از مدتی احساس قربانی به خودم پیداکنم و از احساسات و رفتارم پشیمان باشم، یا آنقدر افراطی تو را به قلب و جهانم نمیچسبانم که با کوچکترین فقدان و بیتوجهیات، آرامش هردویمان را بهم بریزم و از تو بیزار شوم. یعنی سعی نمیکنم خودخواهانه، تو را فقط برای خودم بخواهم و مانع و سدی برای رشد تو باشم.
ما باهم دوستیم، یعنی بلدیم چطور حال هم را خوب کنیم.
درست میگفت، فقط با او که حرف میزدم حالم خوب میشد و فقط مقابل او بدون هیچ پوسته و گارد و محافظی، خودم بودم و از هیچ چیز نمیترسیدم. فقط او بود که مرا در سختترین سنگلاخها، بیهیچ منت و توقعی همراهی میکرد و اگر خسته میشد و اگر در توانش نبود، بیهیچ تعارفی به من میگفت.
نگاهش کردم و گفتم: ما با هم دوستیم،
خندید...
خندیدم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
گفت: دوستیم!
نگاهش کردم. انگار دنبال واژهی نایابتری برای آن حجم از احساس سالها به طول انجامیده و پایدار میگشتم.
ادامه داد: مفهوم دوست، خیلی فراتر از تمام تعاریف و کلیشههاییست که تحت عنوان "عشق" و "رفاقت" دست به دست شده. من و تو دوستیم، یعنی حواسمان به هم هست، یعنی به هم فکر میکنیم، یعنی برای هم بد نمیخواهیم و تا جایی که در توانمان باشد خیرخواه همیم.
ما باهم دوستیم، به دور از اغراق و افراطی که در واژههای عشق و رفاقت، به انسان تحمیل شده. ما با هم دوستیم یعنی من آنقدر برای تو از خودم نمیگذرم که بعد از مدتی احساس قربانی به خودم پیداکنم و از احساسات و رفتارم پشیمان باشم، یا آنقدر افراطی تو را به قلب و جهانم نمیچسبانم که با کوچکترین فقدان و بیتوجهیات، آرامش هردویمان را بهم بریزم و از تو بیزار شوم. یعنی سعی نمیکنم خودخواهانه، تو را فقط برای خودم بخواهم و مانع و سدی برای رشد تو باشم.
ما باهم دوستیم، یعنی بلدیم چطور حال هم را خوب کنیم.
درست میگفت، فقط با او که حرف میزدم حالم خوب میشد و فقط مقابل او بدون هیچ پوسته و گارد و محافظی، خودم بودم و از هیچ چیز نمیترسیدم. فقط او بود که مرا در سختترین سنگلاخها، بیهیچ منت و توقعی همراهی میکرد و اگر خسته میشد و اگر در توانش نبود، بیهیچ تعارفی به من میگفت.
نگاهش کردم و گفتم: ما با هم دوستیم،
خندید...
خندیدم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
مامانها آنقدر مهربانند که به آنان ظلم میشود و سکوت میکنند و حتی سپر هم به دست نمیگیرند. مامانها سکوت میکنند و بچهها ناگزیر وارد میدانی میشوند که میدان آنها نیست و جنگی را ادامه میدهند که جنگ آنها نیست و بیرحمانه زخمیِ نبردی میشوند که نبرد آنها نیست...
مامانها بیش از اندازه دلسوزند و بیش از اندازه نادیده میگیرند و بیش از اندازه در حقشان اجحاف میشود و بیش از اندازه از مهربانیشان سوءاستفاده میشود و چه فرزندی باشد که ببیند و طاقت بیاورد و در خط مقدم نایستد و از نجابت و حرفهای ناگفته و فریادهای نزدهی مادرش دفاع نکند؟!
مامانها بیش از اندازه خوبند و چطور باید به آنان گفت که خوبی بزرگترین خطای جهان امروز است؟! که آدمها تغییر موضع دادهاند و ظرفیت خوبی را ندارند و محبت و نجابت که دیدند، تحریک میشوند بد باشند؟!
چطور میتوان گفت: کمی هم بد باش مادر! کمی هم نبخش و فراموش نکن و به دل بگیر و طغیان کن! کمی زودرنج باش و مراعات نکن و به روی آدمها بیاور که رنجیدهای.
قربان نجابت و خوب بودنت بروم مامان... ببخش که راهت را ادامه نمیدهم! ببخش که طغیان میکنم، ببخش که فریاد میزنم و قاطعانه در مقابل ظلم و شرارت و آسیب میایستم و به دنیا و کائنات واگذار نمیکنم و با هرکس شبیه به خودش رفتار میکنم. ببخش که به چشم در برابر چشم و شمشیر در برابر شمشیر اعتقاد دارم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionKhaas
مامانها بیش از اندازه دلسوزند و بیش از اندازه نادیده میگیرند و بیش از اندازه در حقشان اجحاف میشود و بیش از اندازه از مهربانیشان سوءاستفاده میشود و چه فرزندی باشد که ببیند و طاقت بیاورد و در خط مقدم نایستد و از نجابت و حرفهای ناگفته و فریادهای نزدهی مادرش دفاع نکند؟!
مامانها بیش از اندازه خوبند و چطور باید به آنان گفت که خوبی بزرگترین خطای جهان امروز است؟! که آدمها تغییر موضع دادهاند و ظرفیت خوبی را ندارند و محبت و نجابت که دیدند، تحریک میشوند بد باشند؟!
چطور میتوان گفت: کمی هم بد باش مادر! کمی هم نبخش و فراموش نکن و به دل بگیر و طغیان کن! کمی زودرنج باش و مراعات نکن و به روی آدمها بیاور که رنجیدهای.
قربان نجابت و خوب بودنت بروم مامان... ببخش که راهت را ادامه نمیدهم! ببخش که طغیان میکنم، ببخش که فریاد میزنم و قاطعانه در مقابل ظلم و شرارت و آسیب میایستم و به دنیا و کائنات واگذار نمیکنم و با هرکس شبیه به خودش رفتار میکنم. ببخش که به چشم در برابر چشم و شمشیر در برابر شمشیر اعتقاد دارم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionKhaas
مهم نیست چقدر خسته و فروپاشیده و غمگینم!
بااااید بجنگم، باید بدوم، باید برسم، باید بشود، باید دوام بیاورم و باید موفق بشوم؛ وگرنه مادرم غصه خواهد خورد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
بااااید بجنگم، باید بدوم، باید برسم، باید بشود، باید دوام بیاورم و باید موفق بشوم؛ وگرنه مادرم غصه خواهد خورد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
مشکلِ من چیست؟!
آنقدر در احتمال بد بودنِ خودم اغراق میکنم و آنقدر همه چیز را به خودم میگیرم و آنقدر بیهوده و به هر جهتی خودم را مقصر هر حادثه و اتفاقی میدانم که فرصتِ فکر کردن به اشتباهات و اصلاح را از دیگران میگیرم.
نتیجه: کم بابتِ هر اتفاقی سراغ دیوارِ کوتاهِ فرزندتان بروید و به او احساس گناه بدهید و او را مقصر خطاب کنید و کم با هر مشکلی فرزندتان را سرزنش کنید و عذاب وجدانِ افراطی به او تزریق کنید! اینجوری در آینده یک احساسگناهکنندهی مداوم و یک گردنگیرندهی قهار و یک مقصرِ داوطلب به دنیا و اجتماع تحویل میدهید!!!
یادتان نرود که آن بچه، تا همیشه بچه و در کنار شما نخواهد ماند! بچههایتان را برای جامعه بار بیاورید و نگذارید دیوارشان برای همیشه کوتاه بماند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
آنقدر در احتمال بد بودنِ خودم اغراق میکنم و آنقدر همه چیز را به خودم میگیرم و آنقدر بیهوده و به هر جهتی خودم را مقصر هر حادثه و اتفاقی میدانم که فرصتِ فکر کردن به اشتباهات و اصلاح را از دیگران میگیرم.
نتیجه: کم بابتِ هر اتفاقی سراغ دیوارِ کوتاهِ فرزندتان بروید و به او احساس گناه بدهید و او را مقصر خطاب کنید و کم با هر مشکلی فرزندتان را سرزنش کنید و عذاب وجدانِ افراطی به او تزریق کنید! اینجوری در آینده یک احساسگناهکنندهی مداوم و یک گردنگیرندهی قهار و یک مقصرِ داوطلب به دنیا و اجتماع تحویل میدهید!!!
یادتان نرود که آن بچه، تا همیشه بچه و در کنار شما نخواهد ماند! بچههایتان را برای جامعه بار بیاورید و نگذارید دیوارشان برای همیشه کوتاه بماند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
نمیشود که فقط بجنگی و تلاش کنی و وسط بمباران مشکلات دوام بیاوری و با یک حفرهی خالی در قلبت راه بروی و زندگی کنی! نمیشود که از درون احساس فقدان داشتهباشی و از بیرون آرام و خونسرد به نظر برسی. نمیشود که در قبال عمیقترین زخمها و نیازهای وجودیات پاسخی دریافت نکردهباشی و بهبود نیافتهباشی و فراموش کردهباشی و به حواشی دلخوش شدهباشی.
تا کجا میتوان سرسپرده و تسلیم شرایط بود و طغیان نکرد و فریاد نزد؟
بالآخره یکجایی کم میآوری و صبرت تمام میشود و سد دفاعی اندوهت میشکند و تمام بغضهای فرو خوردهات را درست در جایی که هیچکس فکرش را نمیکند میشکنی و به وسعت اقیانوس بیاختیار هقهق میکنی و اشک میریزی و فریاد میزنی ...
ما چه میدانیم در دل آدمها چه میگذرد؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
تا کجا میتوان سرسپرده و تسلیم شرایط بود و طغیان نکرد و فریاد نزد؟
بالآخره یکجایی کم میآوری و صبرت تمام میشود و سد دفاعی اندوهت میشکند و تمام بغضهای فرو خوردهات را درست در جایی که هیچکس فکرش را نمیکند میشکنی و به وسعت اقیانوس بیاختیار هقهق میکنی و اشک میریزی و فریاد میزنی ...
ما چه میدانیم در دل آدمها چه میگذرد؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
به دستت که نیاوردند، برای تسکین، تو را دستکم میگیرند و خودشان را دستبالا حساب میکنند!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمرهات برس! نه قرار است اتفاق بدی بیفتد و نه مشکلاتی که داری، آنقدر بزرگند که حل نشوند و نه دشمنانی که داری آنقدر مستحقاند که تمام جهان را علیهِ خودت حساب کنی و نه آنقدر دوستان و دوستدارانت اندکاند که تنها، غمگین و بیپناه باشی...
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمرهات برس و برای چند نگرانیِ حل شونده، شادیهای کوچک و بزرگِ بیشمارت را نادیده نگیر و برای احتمالات ناخوشایند، لحظات خوشایندت را قربانی نکن!
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمرهات برس و چایات را بنوش و کنار عزیزانت دلخوش باش و مابقیاش را بسپار به خدایی که نه دور میشود و نه دیر میکند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمرهات برس و برای چند نگرانیِ حل شونده، شادیهای کوچک و بزرگِ بیشمارت را نادیده نگیر و برای احتمالات ناخوشایند، لحظات خوشایندت را قربانی نکن!
آهسته و آرام و بدون نگرانی به کارهای روزمرهات برس و چایات را بنوش و کنار عزیزانت دلخوش باش و مابقیاش را بسپار به خدایی که نه دور میشود و نه دیر میکند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
عاقل اگر بودم فقط یک کار میکردم؛
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
با هرکسی مثل خودش رفتار میکردم
با هرکسی بد کرد، بد میکردم و آنوقت؛
دنیای او را بر سرش آوار میکردم ...
عاقل اگر بودم نمیدیدم ندیدن را
بیراهه میرفتم هر اجباری رسیدن را
فریاد میکردم نمیخواهم! نمیمانم!
میرفتم و دل میسپردم دل بریدن را
عاقل اگر بودم، پریشانِ کسی بودم؟!
مسکینِ شادیهای دُکّانِ کسی بودم؟!
وقتی که باغی سبز و پهناور از آنم بود؛
محتاجِ چندی گل زِ بُستان کسی بودم؟
عاقل اگر بودم مراعاتی نمیکردم!
هرجا که رنجیدم مماشاتی نمیکردم!
یااینکه با بسیار یاران و کَسانِ خویش؛
بیگانه میگشتم، ملاقاتی نمیکردم ...
عاقل اگر بودم کمی مستانهتر بودم
با وادی اندوه هم بیگانهتر بودم
یکجا نمیماندم، مداوم در سفر بودم
عاقل اگر بودم کمی دیوانهتر بودم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
گریه نکردم!
ولی بهترین اتفاق جهانم که افتاد، خوشحال نشدم!
برایم گلهای بابونه فرستادند و خوشحال نشدم، برای خودم کفشهای ورنی براق خریدم و خوشحال نشدم، کتاب خواندم و فیلم دیدم و چای ریختم و کنار پنجره به تماشای زیباترین منظرهها نشستم و بازهم خوشحال نشدم.
در من به مرور زمان، چیزی شکستهبود که برای سوگواریاش به حالتی فراتر از گریستن نیاز داشتم.
در من چیزی شکستهبود و در من زخم عمیقی ایجاد شده بود که نمیتوانستم توضیح بدهم و نمیتوانستم از آن بهبود پیدا کنم.
به همین سادگی آدمها قوی خطاب میشوند و کسی از آنان نمیپرسد با اینهمه زخم زیر پیراهن، هنوز خوبی و هنوز نفس میکشی؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
ولی بهترین اتفاق جهانم که افتاد، خوشحال نشدم!
برایم گلهای بابونه فرستادند و خوشحال نشدم، برای خودم کفشهای ورنی براق خریدم و خوشحال نشدم، کتاب خواندم و فیلم دیدم و چای ریختم و کنار پنجره به تماشای زیباترین منظرهها نشستم و بازهم خوشحال نشدم.
در من به مرور زمان، چیزی شکستهبود که برای سوگواریاش به حالتی فراتر از گریستن نیاز داشتم.
در من چیزی شکستهبود و در من زخم عمیقی ایجاد شده بود که نمیتوانستم توضیح بدهم و نمیتوانستم از آن بهبود پیدا کنم.
به همین سادگی آدمها قوی خطاب میشوند و کسی از آنان نمیپرسد با اینهمه زخم زیر پیراهن، هنوز خوبی و هنوز نفس میکشی؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
خیالت راحت؛
هم عادت می کنی، هم فراموش
یک روز، در حالی به خودت می آیی که گوشه ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگِ مورد علاقه ات گوش می کنی و چای می نوشی؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای!
و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن، پذیرفتن و ساختن را
وقتی به تمام نداشته ها، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای
و برای خودت، دلخوشی های تازه ساخته ای...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
هم عادت می کنی، هم فراموش
یک روز، در حالی به خودت می آیی که گوشه ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگِ مورد علاقه ات گوش می کنی و چای می نوشی؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای!
و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن، پذیرفتن و ساختن را
وقتی به تمام نداشته ها، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای
و برای خودت، دلخوشی های تازه ساخته ای...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@captionkhaas
خدا نگهدار الههی شیرین. خدانگهدار دخترک معصوم و بیپناه. یک ایران برای برگشتنت دعا کرد و نشد. نشد که برگردی. نشد که امروز پیدا شدن و بازگشتنت را به شادی بنشینیم و به نبض تپندهی مردانگیِ جامعه دلخوش باشیم. که بگوییم هنوز معرفت و انسانیت آنقدرها کمرنگ نشده که برای هر دیرآمدنی، گمانِ بد ببریم، که سرزمینمان کجا متجاوز و قاتل و بیرحم دارد؟ که نترسیم و نگران زنان و دخترانی نباشیم که به قصد کار و ساختن از خانه بیرون میزنند، نه به قصد مردن و بازنگشتن و داغ ماندگار بر دل خانواده گذاشتن!!!
دعا کن فرشتهی بیپناه. دعا کن برای الههها، دعاکن برای دختران ایران که بعد از تو مقابل این گرگهای درنده و بیرحم قرار نگیرند. تویی که مهربانترین بودی و برای ضعیفتر از خودت، از حق خودت میگذشتی. تویی که شوق کار و شور پیکار داشتی و تن به ظلم و تجاوز و بیانصافی نمیدادی...
خدا نگهدار دختر جان، امیدوارم تو آخرین شاخهگلِ پرپرِ سرزمینمان باشی. امیدوارم آن بالا خدا را پیدا کردهباشی و در آغوشت گرفتهباشد و در گوشش گفتهباشی: درد داشت، خیلی درد داشت...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
دعا کن فرشتهی بیپناه. دعا کن برای الههها، دعاکن برای دختران ایران که بعد از تو مقابل این گرگهای درنده و بیرحم قرار نگیرند. تویی که مهربانترین بودی و برای ضعیفتر از خودت، از حق خودت میگذشتی. تویی که شوق کار و شور پیکار داشتی و تن به ظلم و تجاوز و بیانصافی نمیدادی...
خدا نگهدار دختر جان، امیدوارم تو آخرین شاخهگلِ پرپرِ سرزمینمان باشی. امیدوارم آن بالا خدا را پیدا کردهباشی و در آغوشت گرفتهباشد و در گوشش گفتهباشی: درد داشت، خیلی درد داشت...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@CaptionKhaas
آتشبس اعلام کردهاند، ولی ما هنوز التیام نیافتهایم و هنوز هم پر از بلاتکلیفی و اندوهیم. هنوز هم درست نمیخوابیم و درست نمیخندیم و درست بازنگشتهایم به زندگی و هنوز هم با هر صدای کوچکی دلمان میلرزد و هنوز هم نمیتوانیم به یقین ادای آدمهای بیتفاوت و به پذیرش رسیده و به جریانِ عادیِ زندگی بازگشته را در بیاوریم. آدمیزاد هرچقدر هم که چیزی برای از دست دادن نداشتهباشد، هرچقدر هم که وسط امواج بلاتکلیفی و اضطراب دست و پا زدهباشد، "جنگ" وضعیتی فراتر از نگرانیهای روزمره است و نمیتوان انکار کرد که بشر در شرایط تهدیدی که نه در ایجاد آن نقشی داشته و نه برای پایان دادنش میتواند کاری بکند، احساس ناتوانی میکند و سردرگم و مضطرب و خشمگین و بلاتکلیف میشود و جنس این اضطراب و خشم، با تمام احساسات انسانیِ زیستهی او فرق دارد!
ما از این جنگ زخم عمیقی برداشتهایم که قابل مشاهده نیست، اما تا همیشه باما خواهدبود و روی تمام ابعاد زیست ما تاثیر خواهد گذاشت. که دیگر نمیتوانیم روی هیچ چیزِ جهان حساب کنیم و دیگر نمیتوانیم درست دل ببندیم و درست دل خوش کنیم و هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم امیدوار شویم به صلحِ از گورِ سیاست برخاسته و اعتماد کنیم به سیاستی که در آن نقشی نداریم اما قربانیان آنیم.
آتشبس اعلام کردهاند ولی جنگ در درون همهی ما هنوز ادامه دارد و همهی ما درگیر بحرانِ دردناکِ پس از حادثهایم و همهی ما عمیقا رنجیدهایم و به دنبال معنایی میگردیم که این چند روز، وسط اینهمه بیثباتی و ناامنی و پیشبینیناپذیر بودنِ شرایط، از دست دادهایم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
ما از این جنگ زخم عمیقی برداشتهایم که قابل مشاهده نیست، اما تا همیشه باما خواهدبود و روی تمام ابعاد زیست ما تاثیر خواهد گذاشت. که دیگر نمیتوانیم روی هیچ چیزِ جهان حساب کنیم و دیگر نمیتوانیم درست دل ببندیم و درست دل خوش کنیم و هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم امیدوار شویم به صلحِ از گورِ سیاست برخاسته و اعتماد کنیم به سیاستی که در آن نقشی نداریم اما قربانیان آنیم.
آتشبس اعلام کردهاند ولی جنگ در درون همهی ما هنوز ادامه دارد و همهی ما درگیر بحرانِ دردناکِ پس از حادثهایم و همهی ما عمیقا رنجیدهایم و به دنبال معنایی میگردیم که این چند روز، وسط اینهمه بیثباتی و ناامنی و پیشبینیناپذیر بودنِ شرایط، از دست دادهایم...
#نرگس_صرافیان_طوفان