This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شماره 20
📍در استان گیلان، منطقهای بهنام گیسوم وجود دارد که بهواسطهی ترکیب بینظیر جنگل و دریا، یکی از منحصربهفردترین چشماندازهای طبیعی ایران را رقم زده است.
#گیلان
#گیسوم
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
📍در استان گیلان، منطقهای بهنام گیسوم وجود دارد که بهواسطهی ترکیب بینظیر جنگل و دریا، یکی از منحصربهفردترین چشماندازهای طبیعی ایران را رقم زده است.
#گیلان
#گیسوم
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
😍1
کل آب اقیانوس نمیتواند یک قایق را غرق کند
مگر آنکه خود قایق سوراخ باشد......!
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
مگر آنکه خود قایق سوراخ باشد......!
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
👍4❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برآی ای آفتاب صبح امید
که در دست شب هجران اسیرم
بگیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
حافظ
صبح چهارشنبه تون بخیر🌞🌻
که در دست شب هجران اسیرم
بگیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
حافظ
صبح چهارشنبه تون بخیر🌞🌻
🙏2
عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه در آن آب میخورد، دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت میشود و قیمت گرانی بر آن می نهد، لذا گفت: عمو جان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت چند می خری؟ گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی! رعیت گفت: قربان من با این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته ام. کاسه فروشی نیست، عتیقه است.!
*دیگران را احمق فرض نکنیم !
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
*دیگران را احمق فرض نکنیم !
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
👏3
پدر پیر و دیوار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پدرم دیگر پیر شده بود. هنگام راهرفتن، اکثراً به دیوار تکیه میداد. بهتدریج، آثار انگشتانش روی دیوارها نمایان میشد — آثاری که نشانهای از ضعف و ناتوانیاش بود.
همسرم از این نشانهها ناراحت میشد. او زیاد شکایت میکرد که دیوارها کثیف شدهاند.
روزی پدرم سردرد شدید داشت. روغن به سرش مالید و طبق عادت به دیوار تکیه داد، که باعث شد لکههای روغن روی دیوار بیفتد.
زنم از این کار ناراحت شد و با لحنی تند به پدرم گفت:
"لطفاً به دیوار دست نزنید!"
پدرم خاموش شد. در چشمانش اندوه عمیقی دیده میشد.
شب گذشته بین من و همسرم مشاجرهای صورت گرفته بود، بخاطر همین چیزی نگفتم.
یعنی، از رفتار بیادبانهی همسرم خجالت کشیدم، ولی چیزی نگفتم.
از آن روز به بعد، پدرم دیگر به دیوار تکیه نداد.
تا اینکه یک روز تعادلش را از دست داد و افتاد. استخوان رانش شکست. عمل جراحی انجام شد، اما بهطور کامل خوب نشد و بعد از چند روز ما را گریان تنها گذاشت.
احساس پشیمانی شدیدی در دلم بود. نگاه خاموش پدرم هنوز هم مرا رها نمیکند. نه میتوانم او را فراموش کنم، نه خودم را ببخشم.
مدتی بعد تصمیم گرفتیم خانه را رنگ کنیم.
وقتی نقاشها آمدند، پسرم که پدربزرگش را بسیار دوست داشت، نگذاشت دیوارهایی که نشانههای انگشتان پدربزرگش را داشتند رنگ شوند.
نقاشها آدمهای فهمیدهای بودند. دور آن نشانهها دایرههای زیبایی کشیدند، طوریکه گویی دیوارها اثر هنری زیبایی بودند.
بهتدریج، آن نشانهها به نشانهی خانهی ما تبدیل شدند.
هر که میآمد، حتماً از آن دیوار تعریف میکرد، اما هیچکس نمیدانست که پشت آن زیبایی، یک حقیقت دردناک نهفته است.
زمان گذشت، و من نیز اکنون پیر شدهام.
روزی هنگام راهرفتن به دیوار تکیه دادم. همان لحظه گذشته به خاطرم آمد — برخورد همسرم با پدرم، سکوت او، و رنج او. خواستم بدون تکیه قدم بزنم.
پسرم که همه چیز را میدید، فوراً پیش آمد و گفت:
"بابا، لطفاً به دیوار تکیه بدهید، وگرنه ممکن است بیفتید!"
سپس نوه ام دواندوان آمد و گفت:
"ددی، میتوانید از شانهی من بگیرید!"
با شنیدن این حرفها چشمانم پر از اشک شد.
کاش… کاش من هم با پدرم همینگونه مهربانی کرده بودم — شاید هنوز چند روزی بیشتر با ما میماند.
پسرم و نوه ام مرا به آرامی تا گوشه ای رساندند. بعد نوه ام کتاب رسم خود را آورد. نشانم داد که معلمش از یکی از نقاشیهایش زیاد تعریف کرده — آن تصویر، تصویر همان دیواری بود که آثار انگشتان پدرم را داشت.
در پایین آن تصویر، معلم نوشته بود:
"چه خوب است اگر هر کودک با بزرگان خود چنین مهربانی داشته باشد!"
رفتم به اتاقم، و در حالیکه در یاد پدر مرحومم آهسته آهسته گریه میکردم، از خداوند طلب بخشش نمودم.
---
پیام پایانی:
ما همه روزی پیر خواهیم شد.
بزرگانی که امروز در کنار ما هستند، نماد زندهی زحمتها، قربانیها، و مهربانیهای گذشتهاند.
قدمهای لرزانشان تمسخر نمیخواهند، بلکه تکیهگاه میخواهند.
صدای لرزانشان خاموشی نمیخواهد، بلکه جواب محبتآمیز میطلبد.
یاد داشته باشید:
محبتی که امروز به بزرگانتان میکنید، فردا فرزندانتان همان محبت را به شما خواهند کرد.
اگر در خانهتان بزرگتری دارید...
امروز دستشان را بگیرید — شاید فردا دیر شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پدرم دیگر پیر شده بود. هنگام راهرفتن، اکثراً به دیوار تکیه میداد. بهتدریج، آثار انگشتانش روی دیوارها نمایان میشد — آثاری که نشانهای از ضعف و ناتوانیاش بود.
همسرم از این نشانهها ناراحت میشد. او زیاد شکایت میکرد که دیوارها کثیف شدهاند.
روزی پدرم سردرد شدید داشت. روغن به سرش مالید و طبق عادت به دیوار تکیه داد، که باعث شد لکههای روغن روی دیوار بیفتد.
زنم از این کار ناراحت شد و با لحنی تند به پدرم گفت:
"لطفاً به دیوار دست نزنید!"
پدرم خاموش شد. در چشمانش اندوه عمیقی دیده میشد.
شب گذشته بین من و همسرم مشاجرهای صورت گرفته بود، بخاطر همین چیزی نگفتم.
یعنی، از رفتار بیادبانهی همسرم خجالت کشیدم، ولی چیزی نگفتم.
از آن روز به بعد، پدرم دیگر به دیوار تکیه نداد.
تا اینکه یک روز تعادلش را از دست داد و افتاد. استخوان رانش شکست. عمل جراحی انجام شد، اما بهطور کامل خوب نشد و بعد از چند روز ما را گریان تنها گذاشت.
احساس پشیمانی شدیدی در دلم بود. نگاه خاموش پدرم هنوز هم مرا رها نمیکند. نه میتوانم او را فراموش کنم، نه خودم را ببخشم.
مدتی بعد تصمیم گرفتیم خانه را رنگ کنیم.
وقتی نقاشها آمدند، پسرم که پدربزرگش را بسیار دوست داشت، نگذاشت دیوارهایی که نشانههای انگشتان پدربزرگش را داشتند رنگ شوند.
نقاشها آدمهای فهمیدهای بودند. دور آن نشانهها دایرههای زیبایی کشیدند، طوریکه گویی دیوارها اثر هنری زیبایی بودند.
بهتدریج، آن نشانهها به نشانهی خانهی ما تبدیل شدند.
هر که میآمد، حتماً از آن دیوار تعریف میکرد، اما هیچکس نمیدانست که پشت آن زیبایی، یک حقیقت دردناک نهفته است.
زمان گذشت، و من نیز اکنون پیر شدهام.
روزی هنگام راهرفتن به دیوار تکیه دادم. همان لحظه گذشته به خاطرم آمد — برخورد همسرم با پدرم، سکوت او، و رنج او. خواستم بدون تکیه قدم بزنم.
پسرم که همه چیز را میدید، فوراً پیش آمد و گفت:
"بابا، لطفاً به دیوار تکیه بدهید، وگرنه ممکن است بیفتید!"
سپس نوه ام دواندوان آمد و گفت:
"ددی، میتوانید از شانهی من بگیرید!"
با شنیدن این حرفها چشمانم پر از اشک شد.
کاش… کاش من هم با پدرم همینگونه مهربانی کرده بودم — شاید هنوز چند روزی بیشتر با ما میماند.
پسرم و نوه ام مرا به آرامی تا گوشه ای رساندند. بعد نوه ام کتاب رسم خود را آورد. نشانم داد که معلمش از یکی از نقاشیهایش زیاد تعریف کرده — آن تصویر، تصویر همان دیواری بود که آثار انگشتان پدرم را داشت.
در پایین آن تصویر، معلم نوشته بود:
"چه خوب است اگر هر کودک با بزرگان خود چنین مهربانی داشته باشد!"
رفتم به اتاقم، و در حالیکه در یاد پدر مرحومم آهسته آهسته گریه میکردم، از خداوند طلب بخشش نمودم.
---
پیام پایانی:
ما همه روزی پیر خواهیم شد.
بزرگانی که امروز در کنار ما هستند، نماد زندهی زحمتها، قربانیها، و مهربانیهای گذشتهاند.
قدمهای لرزانشان تمسخر نمیخواهند، بلکه تکیهگاه میخواهند.
صدای لرزانشان خاموشی نمیخواهد، بلکه جواب محبتآمیز میطلبد.
یاد داشته باشید:
محبتی که امروز به بزرگانتان میکنید، فردا فرزندانتان همان محبت را به شما خواهند کرد.
اگر در خانهتان بزرگتری دارید...
امروز دستشان را بگیرید — شاید فردا دیر شود.
❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شماره 21
منطقه زیبای کیجابورِ بابل 🌱
این منطقه ۳ آبشار با فاصله کمتر از ۱ ساعت پیاده روی از هم دارد که در با شروع فصل گرما میزبان علاقمندان به طبیعتگردی است.
آبشار کیجابور نزدیک روستای شیخ موسی هست که نزدیک آبشار بخار و کنارش آبشار شیخ موسی است.
📍 مازندران بابل روستای شیخ موسی
#مازندران
#آبشار کیجابورِ
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
منطقه زیبای کیجابورِ بابل 🌱
این منطقه ۳ آبشار با فاصله کمتر از ۱ ساعت پیاده روی از هم دارد که در با شروع فصل گرما میزبان علاقمندان به طبیعتگردی است.
آبشار کیجابور نزدیک روستای شیخ موسی هست که نزدیک آبشار بخار و کنارش آبشار شیخ موسی است.
📍 مازندران بابل روستای شیخ موسی
#مازندران
#آبشار کیجابورِ
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
😍1
پنج شنبه ها
متعلق به آدم های خاص زندگی ست
آنهایی که حالِ مان را خوب می کنند
افکار خوشبینی دارند
عقاید منحصر به فردی دارند
گاهی یک کودک هم خاص بودن را
در خود جای می دهد
احتیاج نیست دنیا را زیر و رو کنیم
گهگاهی با یک توجه کوچک
خاص ترین افراد را در اطرافمان مییابیم
و میشود یک پنج شنبهِ دلنشین را ساخت
اتفاق های پراز شلوغی
یک هفته پرکار را فراموش کنید
و از کنار هم بودن لذت ببرید
بهترین روز را بسازید ♥️
متعلق به آدم های خاص زندگی ست
آنهایی که حالِ مان را خوب می کنند
افکار خوشبینی دارند
عقاید منحصر به فردی دارند
گاهی یک کودک هم خاص بودن را
در خود جای می دهد
احتیاج نیست دنیا را زیر و رو کنیم
گهگاهی با یک توجه کوچک
خاص ترین افراد را در اطرافمان مییابیم
و میشود یک پنج شنبهِ دلنشین را ساخت
اتفاق های پراز شلوغی
یک هفته پرکار را فراموش کنید
و از کنار هم بودن لذت ببرید
بهترین روز را بسازید ♥️
❤2👏1
۹ قانون نانوشته آداب معاشرت که شخصیتت رو لو میده:
1. وسط حرف کسی نپر
حتی اگه خیلی مشتاقی، صبر کن. کنترلِ خودت، احترامه.
2. صدات رو تنظیم کن
بلند صحبت کردن بهمعنای قدرت نیست، بیشتر نشونهی بیادبیه.
3. اسکرین گوشی دیگران، قلمرو خصوصیشه
نگاه نکن، حتی از روی کنجکاوی.
4. اگه اشتباه کردی، عذرخواهی کن
نه توجیه بیار، نه جوری بگو که تقصیر بقیهست.
5. با پرسنل رستوران و رانندهها محترمانه رفتار کن
آدما از نحوه برخوردت با ضعیفترها شخصیتت رو میفهمن.
6. سایلنت کردن گوشیت وقتی تو جمعی
احترام کوچیک، اثر بزرگ.
7. تمسخر لهجه، ظاهر، یا باور دیگران؟
حذف فوری از لیست آداب معاشرت.
8. قبل از دعوت کسی، اول حال و وقتش رو بپرس
همه همیشه در دسترس تو نیستن.
9. سوالات خصوصی رو نپرس
درآمد، رابطه، وزن، سن؟ اگه خودش نگفت، نپرس.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
1. وسط حرف کسی نپر
حتی اگه خیلی مشتاقی، صبر کن. کنترلِ خودت، احترامه.
2. صدات رو تنظیم کن
بلند صحبت کردن بهمعنای قدرت نیست، بیشتر نشونهی بیادبیه.
3. اسکرین گوشی دیگران، قلمرو خصوصیشه
نگاه نکن، حتی از روی کنجکاوی.
4. اگه اشتباه کردی، عذرخواهی کن
نه توجیه بیار، نه جوری بگو که تقصیر بقیهست.
5. با پرسنل رستوران و رانندهها محترمانه رفتار کن
آدما از نحوه برخوردت با ضعیفترها شخصیتت رو میفهمن.
6. سایلنت کردن گوشیت وقتی تو جمعی
احترام کوچیک، اثر بزرگ.
7. تمسخر لهجه، ظاهر، یا باور دیگران؟
حذف فوری از لیست آداب معاشرت.
8. قبل از دعوت کسی، اول حال و وقتش رو بپرس
همه همیشه در دسترس تو نیستن.
9. سوالات خصوصی رو نپرس
درآمد، رابطه، وزن، سن؟ اگه خودش نگفت، نپرس.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شماره 22
دریاسر، دشتی پر از گل، جنگلهای انبوه و قله های پوشیده از برف بخشی از زیبایی های یکی از مناطق طبیعی بی نظیر ایران است که به نام دشت دریاسر تنکابن شناخته می شود. در فصل بهار، تماشای گل های بابونه زرد که دشت را فرش کرده است در لحظه ای بهشت را پیش روی شما قرار می دهد. این اتفاق هیجان انگیز در اردیبهشت بیشتر ملموس است و به همین دلیل آن را 'بهشت اردیبهشت ایران' می خوانند.🥰
#تنکابن
#دریاسر
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
دریاسر، دشتی پر از گل، جنگلهای انبوه و قله های پوشیده از برف بخشی از زیبایی های یکی از مناطق طبیعی بی نظیر ایران است که به نام دشت دریاسر تنکابن شناخته می شود. در فصل بهار، تماشای گل های بابونه زرد که دشت را فرش کرده است در لحظه ای بهشت را پیش روی شما قرار می دهد. این اتفاق هیجان انگیز در اردیبهشت بیشتر ملموس است و به همین دلیل آن را 'بهشت اردیبهشت ایران' می خوانند.🥰
#تنکابن
#دریاسر
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شماره 23
پل زمانخان در شهرستان سامان، استان چهارمحال و بختیاری و روی رودخانه زایندهرود بهصورت دو دهنه طاق قوسی به طول ۲۲ متر، عرض پنج متر و ارتفاع ۱۳ متر در سال ۱۰۲۲ هجری قمری ساخته شده است. بنای این پُل متعلق به دوره صفویه در زمان یکی از رؤسای طوایف قشقایی بهنام «زمانخان نفر» بوده که دستور ساخت آن را داده است.
#چهارمحال و بختیاری
#پل زمانخان در شهرستان سامان
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
پل زمانخان در شهرستان سامان، استان چهارمحال و بختیاری و روی رودخانه زایندهرود بهصورت دو دهنه طاق قوسی به طول ۲۲ متر، عرض پنج متر و ارتفاع ۱۳ متر در سال ۱۰۲۲ هجری قمری ساخته شده است. بنای این پُل متعلق به دوره صفویه در زمان یکی از رؤسای طوایف قشقایی بهنام «زمانخان نفر» بوده که دستور ساخت آن را داده است.
#چهارمحال و بختیاری
#پل زمانخان در شهرستان سامان
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
❤2
اگه وقتت رو صرف دنبال کردن پروانه ها کنی اونا فرار میکنن،
اما اگه وقتت رو صرف ساختن یه باغ زیبا کنی،پروانه ها خودشون به سمتت میان و اگه نیومدن، تو حداقل یه باغ قشنگ داری.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
اما اگه وقتت رو صرف ساختن یه باغ زیبا کنی،پروانه ها خودشون به سمتت میان و اگه نیومدن، تو حداقل یه باغ قشنگ داری.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
👍3
ما به روزهای سخت نیاز داریم تا دوست واقعی، خانواده واقعی و پارتنر واقعی رو بهمون نشون بدن.
رهگذرهای زندگی، توی این روزهای سخت اثری ازشون نیست؛ یادمون بمونه.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
رهگذرهای زندگی، توی این روزهای سخت اثری ازشون نیست؛ یادمون بمونه.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
👍3
یه وقتایی حال دلت بعدِ یه عالمه سختی،
اونقدر خوب میشه که از ذوق
اشک تو چشات حلقه میزنه...
من اون حالو هزار بار واست آرزو میکنم.🌱
اونقدر خوب میشه که از ذوق
اشک تو چشات حلقه میزنه...
من اون حالو هزار بار واست آرزو میکنم.🌱
❤3
جمله ای زیبا از حضرت علی(ع)
نه سفیدی بیانگر زیبایی است..
و نه سیاهی نشانه زشتی..
کفن سفید اما ترساننده است
و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است...
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش....
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش الله گلایه کنی..
نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش
انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ،
و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیكش.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
نه سفیدی بیانگر زیبایی است..
و نه سیاهی نشانه زشتی..
کفن سفید اما ترساننده است
و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است...
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش....
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش الله گلایه کنی..
نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش
انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ،
و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیكش.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
❤1👍1
شکرگزاری قوی ترین داروی ضد افسردگی
بررسی ها ثابت کرده ، حس " شکرگذاری " باعث تولید چشم گیر هورمونهای دوپامین و سروتونین دربدن میشود که هر دوکلید مبارزه با افسردگی هستند.افراد شکرگزار در بحران ها صبورترند
ای روزی دهندۀ بی منت
یقین داریم دری بسته نخواهد شد
مگر، قبل از آن دری گشودہ گردد
پس مارا به سمت درهای گشودہ از رحمتت هدایت کن.آمین❤️
بررسی ها ثابت کرده ، حس " شکرگذاری " باعث تولید چشم گیر هورمونهای دوپامین و سروتونین دربدن میشود که هر دوکلید مبارزه با افسردگی هستند.افراد شکرگزار در بحران ها صبورترند
ای روزی دهندۀ بی منت
یقین داریم دری بسته نخواهد شد
مگر، قبل از آن دری گشودہ گردد
پس مارا به سمت درهای گشودہ از رحمتت هدایت کن.آمین❤️
❤3
دو مدل تلاش داریم:
۱. «یه» تلاشی بکنی که اگه نشد بگی نمیشه.
۲. «هر» تلاشی بکنی که بشه.
ما اغلب مدل اول تلاش میکنیم. تا خودمون و اطرافیان رو در جهت هدف پنهان/ناخودآگاهمون (که ببین نمیشه) قانع کنیم. اما اکثر رسیدنهای تأثیرگذار زندگی مدل دومه: یا راهی مییابم یا راهی میسازم.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
۱. «یه» تلاشی بکنی که اگه نشد بگی نمیشه.
۲. «هر» تلاشی بکنی که بشه.
ما اغلب مدل اول تلاش میکنیم. تا خودمون و اطرافیان رو در جهت هدف پنهان/ناخودآگاهمون (که ببین نمیشه) قانع کنیم. اما اکثر رسیدنهای تأثیرگذار زندگی مدل دومه: یا راهی مییابم یا راهی میسازم.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شماره 24
چشمه اعجاب انگیز در #کردستان
چشمه شگفت انگیز قل سروآباد
این چشمه زیبا و بکر در دو کیلومتری شهرستان سروآباد(کوردستان)واقع است .
در 2 کیلومتری روستای دورود سروآباد و در مجاورت رودخانه سیروان در دل کوسالان، مجموعه ای از چشمه های پر آب که از دل سنگها بیرون می زند، شاهکار خلقت را در این خطه از سرزمین نمایان می کند. چشمه هایی که با حجم فراوانی از آب از لابلای سنگها بیرون زده و به داخل رودخانه خروشان سیروان سرازیر می شوند.
#کردستان
#چشمه قل سروآباد
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
چشمه اعجاب انگیز در #کردستان
چشمه شگفت انگیز قل سروآباد
این چشمه زیبا و بکر در دو کیلومتری شهرستان سروآباد(کوردستان)واقع است .
در 2 کیلومتری روستای دورود سروآباد و در مجاورت رودخانه سیروان در دل کوسالان، مجموعه ای از چشمه های پر آب که از دل سنگها بیرون می زند، شاهکار خلقت را در این خطه از سرزمین نمایان می کند. چشمه هایی که با حجم فراوانی از آب از لابلای سنگها بیرون زده و به داخل رودخانه خروشان سیروان سرازیر می شوند.
#کردستان
#چشمه قل سروآباد
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شماره 25
زیبایی بهار در تنگه براق ستودنی است و تابستان فرصتی است تا گرمای دومین فصل سال را به خنکای آبشار و رودخانه روان در دل تنگه بسپارید....
#شیراز
#تنگه براق
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
زیبایی بهار در تنگه براق ستودنی است و تابستان فرصتی است تا گرمای دومین فصل سال را به خنکای آبشار و رودخانه روان در دل تنگه بسپارید....
#شیراز
#تنگه براق
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
❤3