#میترای عشق
شعر: بانو میترا
اجرا : بانو شقایق

#یلدای تحمیلی
شعر از : بانو میترا
اجرا: بانو شقایق

بوی مهر وُ برگِ زرد ، هیمه شکن یادش بخیر
دفترِ چند برگِ کاهیِ وطن یادش بخیر

پاک کنِ عطری ، مدادِ پرچمی خودکار بیک
آن "یَقه" "تِل های" توری ِ وطن یادش بخیر

روزی افشان بود مویم ، روزی با گُل بسته بود
پیرهن گل آبی ِ آموزگارِ خوش سخن یادش بخیر

زنگِ آخر از دمِ یاسِ سفید گیسو فشان
ژاله جای خونِ دل بود در چمن یادش بخیر

میترا
تقدیم به بانوان بازنشسته ی آموزش و پرورش

‍ از چه آزرده و نالان شده ای
ز نسیم صبح طوفان شده ای

من سراپا ز غزلها سرشار
تو همان کینه ی پنهان شده ای

من همان شبنم روی گلبرگ
تو همان سیل خروشان شده ای

میروم تا تو بخود آیی باز
روی شعرم خط بطلان شده ای

من بجای جویِ نِسیه از شراب وُ شهد
یه جامِ کوچکِ نقد،
زِ انگورِ لبانِ سرخ میخواهم
نگو با من زفرداهای مبهم
که من اینجا ،
بهشتی نقد میخواهم.

امشب ار بیرون کنی از در مرا
شیشه های خاطرت را بشکنم
اشغالگر روح و روانت میشوم...

وقتی سپیده به امید تو میدمد
من حسودم به فلک ، که تو از آغوشش برمی خیزی

#میترا

#بهشت نقد
شعر: بانو میترا
دکلمه : بانو شقایق

اگر ظاهرم را با تقدس بیارایید
و صدایم را در باتلاق سکوت دفن کنید
اگر با شلاق حاکمِ شرع بدنم را گلگون سازید
نمی توانید افکارم را تغییر دهید
اندیشه ی من تا ابد از آنِ من است

من زنم تن خسته ام
برده ی یک قدیس
بنده ی بند کشیده به فَغان
در پس ِ جسم نحیف
در پی نادانی اندیشه ام
بسته اند افسار را بر گردنم
در دل خودخواهی
همه از یاد بردند
و فراموش شدم
که چطور خلق شدم
اینک اما از دل تردیدها
بر وجود خود خِرَد افشاندم
با خود اندیشیدم
همچو هر جانداری
من رها زاده شدم
من کنون افسار را
پاره خواهم کرد با خون دلم
این گره را تنها
دست ِ من باز کند
بندگی وُ بردگی پایان گرفت
بندها را پاره من خواهم کرد
میرسد فردایی
و رها خواهم شد
من زنم ، آزاده ام.....

⚔ قتل واژه ها ⚔

❌واژه ها را دریابیم و تغییر ندهیم ❌


👨🏻‍🏫 آموزگار: ما حقمان را میخواهیم سیاسی نیستیم👨🏻‍🏫

👨🏻‍🔧کارگر : ما حقوقمان را میخواهیم سیاسی نیستیم👨🏻‍🔧

👩🏻‍🏫 زنان : ما برابری می خواهیم سیاسی نیستیم 👩🏻‍🏫

و ......

ولی هر گاه ما به تبصره یا مفادی از قانون ِ هر سازمانی اعتراض می کنیم یعنی به سیاست ِ قانونگذاران و سیاست ِ مجریان و همچنین سیاست ِ قوه ی قضاییه (برخورد با معترضین) که سیاستمداران ِ جامعه ی ما هستند انتقاد و اعتراض داریم پس لطفا بدانید و آگاه باشید که فعالیت صنفی اعتراض به سیاست ِ سیاستمداران جامعه است
زین پس خود را فریب ندهیم و شجاع باشیم و از واژ ه ی "سیاسی" نهراسیم.
و ؛ واژگان را برای نجات و آرامش سیاستمداران به مسلخ نبریم و سرمان را مانند کبک زیر خروارها برف دفن نکنیم و از واژه ی " سیاسی " دیو نسازیم.
سیاسی بودن ِ عاری از خشونت جرم نیست.

من به صافی همان چشمه ی پاک
از نگاه قلبم
همچو آیینه تو را می بینم
تو در اندیشه ی آیینه شکستن هستی...

#میترا

آیینه ی انسان
شعر از : بانو میترا
اجرا : کدبان محمد

گلی تنها
شعر: بانو میترا نوازش
اجرا: بانوشقایق
تکنواز :سه تار استاد محمد رضا لطفی

عاشقی آب روان نیست که بر ما گذرد
حاصلش جلگه ای سبز است
که با بوسه ی عشق
عطشَش را ز ِ تلاقی دو رود پر داده

#میترا

نینوش
شاهین نجفی