توضیح دادن و نصیحت کردن کودک زمانی که احساس خاصی(خشم،عصبانیت،ناامیدی) را تجربه می کند
مانند آموزش شنا به فردی است که در حال غرق شدن است
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
مانند آموزش شنا به فردی است که در حال غرق شدن است
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
#یک_حرف_خوب
روزی جوانی ازپیری نصیحت خواست
پیرگفت: ای جوان!
قرآن بخوان!
قبل ازآنکه برایت قرآن بخوانند!
نمازبخوان!
قبل ازآنکه برایت نمازبخوانند!
ازتجربه دیگران استفاده کن!
قبل از آنکه تجربه دیگران شوی
Join 🆔 @baklas_bashim
روزی جوانی ازپیری نصیحت خواست
پیرگفت: ای جوان!
قرآن بخوان!
قبل ازآنکه برایت قرآن بخوانند!
نمازبخوان!
قبل ازآنکه برایت نمازبخوانند!
ازتجربه دیگران استفاده کن!
قبل از آنکه تجربه دیگران شوی
Join 🆔 @baklas_bashim
انسان های احمق،
نه از کتاب خوششان می آید
نه از فیلمهای مفهومی،
و نه هر چیزی که
آنها را وادار به تفکر کند!
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
نه از کتاب خوششان می آید
نه از فیلمهای مفهومی،
و نه هر چیزی که
آنها را وادار به تفکر کند!
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
وسواسی باشید
در انتخاب کتابی که میخوانید
فیلمی که میبینید
آدمی که با آن معاشرت میکنید
موضوعی که به آن فکر میکنید
اینها غذای روح شما هستند ...
#کتاب
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
در انتخاب کتابی که میخوانید
فیلمی که میبینید
آدمی که با آن معاشرت میکنید
موضوعی که به آن فکر میکنید
اینها غذای روح شما هستند ...
#کتاب
#یک_حرف_خوب
Join 🆔 @baklas_bashim
#یک_حرف_خوب
در راه مشهد شاه عباس، تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!
به شیخ بهایی که اسبش جلو می رفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمی کند، دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد.
در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم...
Join 🆔 @baklas_bashim
در راه مشهد شاه عباس، تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!
به شیخ بهایی که اسبش جلو می رفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمی کند، دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد.
در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم...
Join 🆔 @baklas_bashim