بیاد #کیانوش آسا
# شهید کیانوش #آسا #دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشتهٔ مهندسی #شیمی در #دانشگاه علم و صنعت ایران
که در#تظاهرات ۲۵خرداد ۸۸ در میدان #آزادی #تهران ناپدید شد
و روز۳ تیرماه ۸۸ در #سردخانهٔ پزشکی قانونی توسط #خانوادهاش #شناسایی شد.
کیانوش در اثر اصابت دو #گلوله #آتش به اختیاران #حکومتی جان باخت
# شهید کیانوش #آسا #دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشتهٔ مهندسی #شیمی در #دانشگاه علم و صنعت ایران
که در#تظاهرات ۲۵خرداد ۸۸ در میدان #آزادی #تهران ناپدید شد
و روز۳ تیرماه ۸۸ در #سردخانهٔ پزشکی قانونی توسط #خانوادهاش #شناسایی شد.
کیانوش در اثر اصابت دو #گلوله #آتش به اختیاران #حکومتی جان باخت
✳️🌷⚪️نامه سرگشاده گلرخ ایرایی از زندان اوین؛
🔘طعم فریب را چشیدیم و به خانه هایمان کشانده شدیم
✍️“ما که درد را و فقر را و سقوط به قعر دره ی ارتجاع را و بیش از یک قرن استبداد را تاب آوردیم. ما که تازیانه خوردیم و ایستادیم. کشته دادیم و ماندیم. سفره های بی نان گشودیم و ادامه دادیم. بر گور قلم، #سرودآزادی خواندیم و از پای ننشستیم و حال بر دیوار لرزان و پایه های ارتجاع می کوبیم. تا لرزشی دوباره. تا عمیق تر شدن ترک های افتاده بر پیکر استبداد #ایستادهایم حتی اگر دشنه ی زهرآگین دژخیم، پهلویمان را دریده قصد جان مان را کنند.
🔘ایستادهایم در کنار کارگرانی که حقوق معوقه شان مرز ماه و سال را درنوردیده است. ایستادهایم با رانندگانی که هراسی از شاخ و شانه کشیدن های او که خود را #قاضیالقضات میخواند به دل راه ندادهاند و مصرند بر احقاق حقوق پایمال شده شان.ایستادهایم با معلمان در بند که دانشآموزان شان مهر دیگری را بی آنان آغاز کردهاند.
🔘با کولبران کردستان هدف #گلوله ی کین قرار گرفتیم و با فعالان محیط زیست به آتش کشیده شدیم. با کودکان #بلوچ در کپرها کلاس درس برپا نمودیم و دستان یخ زده مان را در تصور کانکسهای وعده داده شده به مردم زلزله زده کرمانشاه گرم نمودیم.
🔘با مسکن مهر آوار شدیم. و با اندوختههای مالی کشور ته کشدیم. با خوزستان ریهها را از ریزگردها پر کردیم و با #دراویش تن به باتوم و سر به دار دادیم.
🔘با دهه ی شصت در دشت بی فرهنگی خود غوطه خوردیم و بر تن داریم هنوز ترکه ی بیداد آن را. با قتل های زنجیرهای کاردآجین شدیم و با قیام اعتراضی هشتاد و هشت طعم فریب را چشیدیم و به خانههایمان کشانده شدیم.
🔘با اقلیت های مذهبی از حقوق شهروندی محروم ماندیم و گورستان هایمان زیرو رو شد و به بند کشیده شدیم و وادار به جلای وطن گردیدیم.با هزاران هم وطن در #دردی_مشترک به تماشا نشستیم مصادره ی اموال هموطنانمان را.
🔘با دختران #شین آبادزجر کشیدیم و در اردوهای دانش آموزی دست و پای مان را از دست داده روانه ی بیمارستان و گورستان شدیم. در کوی دانشگاه #قلع و قمع شدیم و ناپدید شدیم و به زنجیر کشیده شدیم. تاوان خالی بودن صندوق های ارزی کشور و به یغما رفتن بودجه و اقتصاد ورشکسته و صعود حیرت آور تورم افسار گسیخته و نوسانات بازار را به سیلی و سرخی گونه پرداختیم و در نمایش چند دقیقه ای رسانه ای، داستان کهنه و نخ نما را به تماشا نشستیم و با وعده ی اعدام قربانیان دست چین شده، بر این تراژدی تلخ و تکراری اندوهگین شدیم.
🔘تاب آوردیم ناتوانی و عدم مدیریتی فاحش را که ختم شد به فقر و خفقان و بدنامی بینالمللی و سرافکندگی و رسوایی و تنزلمان داد به پایین ترین رتبه های سربلندی و نائل مان نمود به اوج قله های فساد و فحشا و فقر فرهنگی. تاب آوردیم جا ماندن لنگه کفش های سفاهت را بر دیوار سفارت این کشور و آن کشور که حال به تلنگری شان دچار بحران میگردیم. به نام تروریست و منافق و داعشی و لامذهب سر به دار شدیم و تفتیش عقاید شدیم و محروم از حق تحصیل.
🔘اما همچنان پیگیر ماندیم بر خواسته های برحق مان – تا آزاد شدن فعالیت احزاب، اصناف و اتحادیه ها – تا توقف اعدام – تا آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی – تا شکسته شدن فضای انحصاری رسانهها – تا برچیده شن دادگاههای فرمایشی و پایان دادن به خفقان و فضای امنیتی حاکم بر جامعه – و تا توقف خصوصی سازی ها و بازگرداندن اموال فرودستان از جیبهای غیر بر سر سفره شان حتی اگر دوباره و دوباره به زنجیرمان کشند ایستادهایم و مصریم بر احقاق حقمان در این روزهای پر التهاب که پاسخ اعتراض را به حبس و شکنجه و ترور و اعدام خواهند داد، ” ز ژرفِ آتش و خون، به صبح توده نوید خواهیم داد، رهایی خلق ایران را ، که نبرد ما را آیین است، حتی اگر کهکشان فردایش ز خون مان و ز سرخِ چهر هامان آذین بندد” نقاب تزویر و ریای مکارانه به زیر افکنده شد.
باشد که تاج استبداد در هم شکنیم.
گلرخ ابراهیمی ایرایی – بند زنان زندان اوین – دیماه ۹۷″.
۱۴ دی @baharazady
@faryadjavanroud
🔘طعم فریب را چشیدیم و به خانه هایمان کشانده شدیم
✍️“ما که درد را و فقر را و سقوط به قعر دره ی ارتجاع را و بیش از یک قرن استبداد را تاب آوردیم. ما که تازیانه خوردیم و ایستادیم. کشته دادیم و ماندیم. سفره های بی نان گشودیم و ادامه دادیم. بر گور قلم، #سرودآزادی خواندیم و از پای ننشستیم و حال بر دیوار لرزان و پایه های ارتجاع می کوبیم. تا لرزشی دوباره. تا عمیق تر شدن ترک های افتاده بر پیکر استبداد #ایستادهایم حتی اگر دشنه ی زهرآگین دژخیم، پهلویمان را دریده قصد جان مان را کنند.
🔘ایستادهایم در کنار کارگرانی که حقوق معوقه شان مرز ماه و سال را درنوردیده است. ایستادهایم با رانندگانی که هراسی از شاخ و شانه کشیدن های او که خود را #قاضیالقضات میخواند به دل راه ندادهاند و مصرند بر احقاق حقوق پایمال شده شان.ایستادهایم با معلمان در بند که دانشآموزان شان مهر دیگری را بی آنان آغاز کردهاند.
🔘با کولبران کردستان هدف #گلوله ی کین قرار گرفتیم و با فعالان محیط زیست به آتش کشیده شدیم. با کودکان #بلوچ در کپرها کلاس درس برپا نمودیم و دستان یخ زده مان را در تصور کانکسهای وعده داده شده به مردم زلزله زده کرمانشاه گرم نمودیم.
🔘با مسکن مهر آوار شدیم. و با اندوختههای مالی کشور ته کشدیم. با خوزستان ریهها را از ریزگردها پر کردیم و با #دراویش تن به باتوم و سر به دار دادیم.
🔘با دهه ی شصت در دشت بی فرهنگی خود غوطه خوردیم و بر تن داریم هنوز ترکه ی بیداد آن را. با قتل های زنجیرهای کاردآجین شدیم و با قیام اعتراضی هشتاد و هشت طعم فریب را چشیدیم و به خانههایمان کشانده شدیم.
🔘با اقلیت های مذهبی از حقوق شهروندی محروم ماندیم و گورستان هایمان زیرو رو شد و به بند کشیده شدیم و وادار به جلای وطن گردیدیم.با هزاران هم وطن در #دردی_مشترک به تماشا نشستیم مصادره ی اموال هموطنانمان را.
🔘با دختران #شین آبادزجر کشیدیم و در اردوهای دانش آموزی دست و پای مان را از دست داده روانه ی بیمارستان و گورستان شدیم. در کوی دانشگاه #قلع و قمع شدیم و ناپدید شدیم و به زنجیر کشیده شدیم. تاوان خالی بودن صندوق های ارزی کشور و به یغما رفتن بودجه و اقتصاد ورشکسته و صعود حیرت آور تورم افسار گسیخته و نوسانات بازار را به سیلی و سرخی گونه پرداختیم و در نمایش چند دقیقه ای رسانه ای، داستان کهنه و نخ نما را به تماشا نشستیم و با وعده ی اعدام قربانیان دست چین شده، بر این تراژدی تلخ و تکراری اندوهگین شدیم.
🔘تاب آوردیم ناتوانی و عدم مدیریتی فاحش را که ختم شد به فقر و خفقان و بدنامی بینالمللی و سرافکندگی و رسوایی و تنزلمان داد به پایین ترین رتبه های سربلندی و نائل مان نمود به اوج قله های فساد و فحشا و فقر فرهنگی. تاب آوردیم جا ماندن لنگه کفش های سفاهت را بر دیوار سفارت این کشور و آن کشور که حال به تلنگری شان دچار بحران میگردیم. به نام تروریست و منافق و داعشی و لامذهب سر به دار شدیم و تفتیش عقاید شدیم و محروم از حق تحصیل.
🔘اما همچنان پیگیر ماندیم بر خواسته های برحق مان – تا آزاد شدن فعالیت احزاب، اصناف و اتحادیه ها – تا توقف اعدام – تا آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی – تا شکسته شدن فضای انحصاری رسانهها – تا برچیده شن دادگاههای فرمایشی و پایان دادن به خفقان و فضای امنیتی حاکم بر جامعه – و تا توقف خصوصی سازی ها و بازگرداندن اموال فرودستان از جیبهای غیر بر سر سفره شان حتی اگر دوباره و دوباره به زنجیرمان کشند ایستادهایم و مصریم بر احقاق حقمان در این روزهای پر التهاب که پاسخ اعتراض را به حبس و شکنجه و ترور و اعدام خواهند داد، ” ز ژرفِ آتش و خون، به صبح توده نوید خواهیم داد، رهایی خلق ایران را ، که نبرد ما را آیین است، حتی اگر کهکشان فردایش ز خون مان و ز سرخِ چهر هامان آذین بندد” نقاب تزویر و ریای مکارانه به زیر افکنده شد.
باشد که تاج استبداد در هم شکنیم.
گلرخ ابراهیمی ایرایی – بند زنان زندان اوین – دیماه ۹۷″.
۱۴ دی @baharazady
@faryadjavanroud