This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💦 فغانهای یک زن افغانی از ظلم و نژادپرستی حکومت آخوندها
«آنجا که قدم برنهاده باشی
گیاه
از رُستن تن میزند»
واقعاً دل سنگ آب میشود!
#ایران_آزادی_برابری https://tttttt.me/baharazady
«آنجا که قدم برنهاده باشی
گیاه
از رُستن تن میزند»
واقعاً دل سنگ آب میشود!
#ایران_آزادی_برابری https://tttttt.me/baharazady
🖊📖📚 احمد میرعلایی؛ جان بر سر قلم
به نقل از نشر «توانا»
هشت صبح روز دوم آبانماه ۱۳۷۴مترجم و نویسندهی پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتابفروشی محل کارش به راه افتاد؛ اما هرگز به آنجا نرسید. او عادت داشت که اگر ظهر به خانه نمیرفت، تغییر برنامه را اطلاع دهد؛ اما آن روز چنین نکرد.
خانوادهاش نگران شدند؛ اما جستوجو برای یافتنش بینتیجه بود. پیکر بیجان او ساعت ده شب در کوچههای خیابان «میر» اصفهان پیدا شد. کنار جنازهی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع میدهد. او در یکی از کوچههای فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده شده بود.
همان شب در پزشکی قانونی، خانوادهی میرعلایی جسد را میبینند. آنها متوجه جای دو تزریق آمپول در دست راست او میشوند. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیهی دست راست دچار ایست قلبی میشود و جان میدهد.
اینگونه پایان مییابد زندگی مترجمی که در تاریخ ۲۱ فروردین سال ۱۳۲۱ در اصفهان آغاز شده بود. احمد میرعلایی مترجم، نویسنده، استاد دانشگاه، ناشر و روزنامهنگار در خانوادهیی اهل فرهنگ و تحصیلکرده دیده به جهان گشود...
قتل میرعلایی مانند دیگر قتلهای نویسندگان و دگراندیشان، جهت محدودسازی اندیشه و حق آزادی بیان صورت گرفت. احمد میرعلایی به هیچ حزب و دستهی سیاسی وابستگی نداشت که بخواهیم او را مخالف سیاسی جمهوری اسلامی قلمداد کنیم.
او در نوجوانی شیفتهی محمد مصدق و جبههی ملی بود؛ اما چه پیش و چه پس از انقلاب، هیچ سابقهی فعالیت سیاسی و یا مبارزات سیاسی نداشت.
احمد میرعلایی تنها در نامهی ۱۳۴ امضای نویسندگان ایران که امضای او هم پای نامه بود، گفت که «ما نویسندهایم». «ما نویسندهایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان - اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان- آزادانه و بیهیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهیی، در صلاحیت هیچکس یا هیچ نهادی نیست. اگر چه پس از نشر، راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهی آنها بر همهگان گشوده است.» این نویسندگان در بخش دیگری از نامه میخواهند که آنها را نویسنده ببینند. «پس اگر چه توضیح واضحات است، باز میگوئیم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید».
احمد میرعلایی پس از امضای این نامه، مانند دیگر امضاکنندگان نامه، بارها به وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و آزار دید.
#قتلهای_زنجیرهیی
#زندانیان_سیاسی
#ایران_آزادی https://tttttt.me/baharazady
به نقل از نشر «توانا»
هشت صبح روز دوم آبانماه ۱۳۷۴مترجم و نویسندهی پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتابفروشی محل کارش به راه افتاد؛ اما هرگز به آنجا نرسید. او عادت داشت که اگر ظهر به خانه نمیرفت، تغییر برنامه را اطلاع دهد؛ اما آن روز چنین نکرد.
خانوادهاش نگران شدند؛ اما جستوجو برای یافتنش بینتیجه بود. پیکر بیجان او ساعت ده شب در کوچههای خیابان «میر» اصفهان پیدا شد. کنار جنازهی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع میدهد. او در یکی از کوچههای فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده شده بود.
همان شب در پزشکی قانونی، خانوادهی میرعلایی جسد را میبینند. آنها متوجه جای دو تزریق آمپول در دست راست او میشوند. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیهی دست راست دچار ایست قلبی میشود و جان میدهد.
اینگونه پایان مییابد زندگی مترجمی که در تاریخ ۲۱ فروردین سال ۱۳۲۱ در اصفهان آغاز شده بود. احمد میرعلایی مترجم، نویسنده، استاد دانشگاه، ناشر و روزنامهنگار در خانوادهیی اهل فرهنگ و تحصیلکرده دیده به جهان گشود...
قتل میرعلایی مانند دیگر قتلهای نویسندگان و دگراندیشان، جهت محدودسازی اندیشه و حق آزادی بیان صورت گرفت. احمد میرعلایی به هیچ حزب و دستهی سیاسی وابستگی نداشت که بخواهیم او را مخالف سیاسی جمهوری اسلامی قلمداد کنیم.
او در نوجوانی شیفتهی محمد مصدق و جبههی ملی بود؛ اما چه پیش و چه پس از انقلاب، هیچ سابقهی فعالیت سیاسی و یا مبارزات سیاسی نداشت.
احمد میرعلایی تنها در نامهی ۱۳۴ امضای نویسندگان ایران که امضای او هم پای نامه بود، گفت که «ما نویسندهایم». «ما نویسندهایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان - اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان- آزادانه و بیهیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهیی، در صلاحیت هیچکس یا هیچ نهادی نیست. اگر چه پس از نشر، راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهی آنها بر همهگان گشوده است.» این نویسندگان در بخش دیگری از نامه میخواهند که آنها را نویسنده ببینند. «پس اگر چه توضیح واضحات است، باز میگوئیم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید».
احمد میرعلایی پس از امضای این نامه، مانند دیگر امضاکنندگان نامه، بارها به وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و آزار دید.
#قتلهای_زنجیرهیی
#زندانیان_سیاسی
#ایران_آزادی https://tttttt.me/baharazady
Telegram
baharazadyiran بهارآزادی ایران
❇️تویی می !
واجب آید باده خوردن ...
مولانا
@hamiddehghani
@ahmadzar98 @saeedRadiyan @ayobnaser
واجب آید باده خوردن ...
مولانا
@hamiddehghani
@ahmadzar98 @saeedRadiyan @ayobnaser
🌹💧🌸🌿🌺 مهر آزادی
كنون خروش زندگي به مرگ ميدهد جواب
خجسته باد زندگي خجسته باد انقلاب
سكوتها شكستهاند، سپیدههاي توفش است
نفس، هواي خيزش و دمادم ستيزش است
هان! اي مسلط! ديكتاتور! طاعونِ يأس مستقر!
بجنگ با سپيدهها بگير طالع سحر
به هر جوانه كشتني، توگور خود كَني، بكن!
بكوش تا توان توست به لالهها تبر بزن
چه بادها كه كاشتي چه «دار»ها گماشتي
كنون كه فصل توفش است، درو كن آنچه كاشتي
كنون خروش زندگي به مرگ ميدهد جواب
خجسته باد زندگي خجسته باد انقلاب
س. ع. نسیم
#ایران_همستگی_ملی
#ایران_قیام_گرسنگان
#ایران_آزادی @baharazady
كنون خروش زندگي به مرگ ميدهد جواب
خجسته باد زندگي خجسته باد انقلاب
سكوتها شكستهاند، سپیدههاي توفش است
نفس، هواي خيزش و دمادم ستيزش است
هان! اي مسلط! ديكتاتور! طاعونِ يأس مستقر!
بجنگ با سپيدهها بگير طالع سحر
به هر جوانه كشتني، توگور خود كَني، بكن!
بكوش تا توان توست به لالهها تبر بزن
چه بادها كه كاشتي چه «دار»ها گماشتي
كنون كه فصل توفش است، درو كن آنچه كاشتي
كنون خروش زندگي به مرگ ميدهد جواب
خجسته باد زندگي خجسته باد انقلاب
س. ع. نسیم
#ایران_همستگی_ملی
#ایران_قیام_گرسنگان
#ایران_آزادی @baharazady
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فراری دادن مزدوران #حشد_الشعبی توسط جوانان قیام کننده شجاع عراقی در تظاهرات دیروز مردم #عراق
#ایران
#اعتراضات_سراسری
#ایران_آزادی
#ایران
#اعتراضات_سراسری
#ایران_آزادی