🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
#چفیه | #عشقینه
مهمون اومده بود برامونـ😌ـ
نشسته بودیم و خونه ساکت بود...
نیایش کنترل تلویزیونـ🖥ـ رو برداشت و به حالت موبایل📱 گرفت در گوشش
شروع کرد صحبت کردن.
_الو سلام. خوبی؟؟؟🙃
مادربزرگش با خنـ😅ـده پرسید کیه نیایش جان؟؟
گفت #بابامه☺️
دلم براش تنگ شده💔😢
زنگ زدم باهاش صحبت کنم...
#زندگی_به_سبک_شهدایی🌷
#به_روایت_همسرشهید_رضا_دامرودی🕊
🆔 @Asleaval
🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
کد:888
🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
#چفیه | #عشقینه
مهمون اومده بود برامونـ😌ـ
نشسته بودیم و خونه ساکت بود...
نیایش کنترل تلویزیونـ🖥ـ رو برداشت و به حالت موبایل📱 گرفت در گوشش
شروع کرد صحبت کردن.
_الو سلام. خوبی؟؟؟🙃
مادربزرگش با خنـ😅ـده پرسید کیه نیایش جان؟؟
گفت #بابامه☺️
دلم براش تنگ شده💔😢
زنگ زدم باهاش صحبت کنم...
#زندگی_به_سبک_شهدایی🌷
#به_روایت_همسرشهید_رضا_دامرودی🕊
🆔 @Asleaval
🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
کد:888
🕊🍃
🍃
#چفیه🌷
پول ها و طلاهاش رو داد و خداحافظے ڪرد، داشت از درب ستاد پشتيبانےجنگ مےرفت بيرون ڪه مسئول ستاد گفت:
مادر رسيدتون رو نمےگيرين؟!
پيرزن لبخندے زد و گفت:
من براے دادن شوهر و دو تا پسرم از ڪسے رسيد نگرفتم ، اينا ڪه ديگه چيزے نيست...!
#مادرشهید🌹
#دفاع_مقدس..
✅ کانال اصل اول، لشگر فرشتگان
🆔 @asleaval
کد:313
🍃
#چفیه🌷
پول ها و طلاهاش رو داد و خداحافظے ڪرد، داشت از درب ستاد پشتيبانےجنگ مےرفت بيرون ڪه مسئول ستاد گفت:
مادر رسيدتون رو نمےگيرين؟!
پيرزن لبخندے زد و گفت:
من براے دادن شوهر و دو تا پسرم از ڪسے رسيد نگرفتم ، اينا ڪه ديگه چيزے نيست...!
#مادرشهید🌹
#دفاع_مقدس..
✅ کانال اصل اول، لشگر فرشتگان
🆔 @asleaval
کد:313