در وداع هر دیدار
پی واژهای میگردم به جای خداحافظ
تا با آن بباورانم به خود
که دوباره دیدنت محال نیست !
حرفی شبیه میبینمت تا بعد
به امید دیدار ...
حرفی که نجاتم دهد
از هراس دوباره ندیدن تو ...!
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima
پی واژهای میگردم به جای خداحافظ
تا با آن بباورانم به خود
که دوباره دیدنت محال نیست !
حرفی شبیه میبینمت تا بعد
به امید دیدار ...
حرفی که نجاتم دهد
از هراس دوباره ندیدن تو ...!
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima
.
اینجا هنوز
همان خیابان روزگار جوانیست...
هرچند خانههای کوچکش
با کندویی از آپارتمان جا عوض کرده اند
و نهالی که کنارش
به انتظار تو میماندم
درختی شده است برای خود؛
اگرچه صفی از نئون و مغازه
صدای رودخانه را کشته
و برجی بدقواره
جانشین لانه روباه هایی شده
که تماشایشان
چهاردهسالگی مرا معنا میبخشید؛
اگرچه من پیر شده ام
و سربالایی خیابان
به شماره میاندازد نفسهایم را؛
ولی اینجا هنوز
همان خیابان است
و تو همچنان
همان دختری هستی
که تبسمهایش
خواب از چشمهای من میگرفتند!
چشمهای آستیگماتی
که میان هزاران عابر رصدت میکردند
از این سوی خیابان
و در تاریکی شب...
گربهی طلایی کوچهی کبوتر
که دستانم تا ابد
در حسرت نوازش موهای آفتابیات میسوزند!
تنها من پیر شده ام در گذر سالها...
این خیابان هنوز خیابان روزگار جوانیاست،
و عشق،
عشق همان روزهاست....
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima
اینجا هنوز
همان خیابان روزگار جوانیست...
هرچند خانههای کوچکش
با کندویی از آپارتمان جا عوض کرده اند
و نهالی که کنارش
به انتظار تو میماندم
درختی شده است برای خود؛
اگرچه صفی از نئون و مغازه
صدای رودخانه را کشته
و برجی بدقواره
جانشین لانه روباه هایی شده
که تماشایشان
چهاردهسالگی مرا معنا میبخشید؛
اگرچه من پیر شده ام
و سربالایی خیابان
به شماره میاندازد نفسهایم را؛
ولی اینجا هنوز
همان خیابان است
و تو همچنان
همان دختری هستی
که تبسمهایش
خواب از چشمهای من میگرفتند!
چشمهای آستیگماتی
که میان هزاران عابر رصدت میکردند
از این سوی خیابان
و در تاریکی شب...
گربهی طلایی کوچهی کبوتر
که دستانم تا ابد
در حسرت نوازش موهای آفتابیات میسوزند!
تنها من پیر شده ام در گذر سالها...
این خیابان هنوز خیابان روزگار جوانیاست،
و عشق،
عشق همان روزهاست....
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima