صورتِ تو
ابری‌ست
اندوهی از گذشته را
به همراه دارد
و من
صدای ریزشِ باران را
پشتِ نگاهِ تو می‌شنوم ...







#بیژن_جلالی

@asheghanehaye_fatima

_._


فقط خورشید مرا گرم می‌کند
از دور
تن نزدیک‌تری ندارم.


#بیژن_جلالی


@asheghanehaye_fatima

تو را
هر لحظه
بخاطر می آورم
بی هیچ بهانه ای
شاید دوست داشتن همین باشد

#بیژن_جلالی

@asheghanehaye_fatima

▪️می‌خواهم بمیرم
نه اینکه قلبم از کار بایستد
و تنم سرد شود
و با خاک یکسان شوم

می‌خواهم بمیرم
نه اینکه هیچ صدایی به گوشم نرسد
و هیچ خورشیدی بر من نتابد
و از دیدن ماه و ستارگان
کور باشم

می‌خواهم به مرگی کاملاً غیرعادی بمیرم
مرگی شبیه بخار شدن آب
روییدن دانه
غروب خورشید
ابری شدن آسمان

می‌خواهم نیست شوم
تا در دنیای دیگر ظاهر شوم
دنیایی که هنوز آن را ننامیده‌ام
دنیایی که مزه آن را نچشیده‌ام
دنیایی شبیه عالم خیال
که در آن همه چیز عادی باشد
جز وحشت از نیستی
جز درماندگی
جز تنهایی▪️

#بیژن_جلالی


@asheghanehaye_fatima

.

جهان ،
چون پیاله‌ای‌ست  پُر از نور
که آن را  بر دَست‌های لرزانِ خود
بَر دریایی از تاریکی می‌بَرَم
و  روزی
من و جهان
در دریای تاریکی
غَرقه خواهیم شد
و ذَرّه‌های نور
در اَبَدیّتِ تاریکی
       پراکنده می‌شوند ...






             #بیژن_جلالی

@asheghanehaye_fatima

.
اگر تو اینجا بودی
جهان رنگ دیگری داشت
نفس تو
با حرکت بی‌پایان بادها
می‌آمیخت
از نگاه تو آسمان
آبی‌تر
و عمیق‌تر می‌شد
و از تن تو، خاک
گرمی و رونق می‌گرفت

ولی تو اینجا نیستی
و فاصلهٔ آسمان
بین من و توست
و سنگینی خاک مرا از تو
جدا می‌کند
و من چون پر کاهی
در حرکت بی‌پایان بادها
روان هستم

#بیژن_جلالی
@asheghanehaye_fatima