چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهیشان ببینی، باز میآیند. باز سنگین و بیرحم میآیند و خود را روی تو میافکنند و گرد تو را میگیرند و توی چشم و جانت میروند و همهٔ وجودت را پر میکنند و آن را میربایند، که دیگر تو نمیمانی، که دیگر تو نماندهای که آنها را بخواهی یا نخواهی، آنها تو را از خودت بیرون راندهاند و جایت را گرفتهاند و خود تو شدهاند. دیگر تو نیستی که درد را حس کنی، تو خود درد شدهای …
#ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima
#ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima
.
«دستهایت کجا هستند؟ دستهایت که مثل خبر بیداری از روی پوستم میگذشتند. دستهایت که وقتی میگرفتمشان از وحشتِ سرنگون بودن میان زمین و آسمان خالی میشدم.»
#فروغ_فرخزاد
نامه به #ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima
«دستهایت کجا هستند؟ دستهایت که مثل خبر بیداری از روی پوستم میگذشتند. دستهایت که وقتی میگرفتمشان از وحشتِ سرنگون بودن میان زمین و آسمان خالی میشدم.»
#فروغ_فرخزاد
نامه به #ابراهیم_گلستان
@asheghanehaye_fatima