وقتی مرا با حرارت و یا با نرمی در آغوش می کشیدی،
من بدن تو را جستجو نمیکردم،
روحت را می طلبیدم،
افکارت را،
احساساتت را،
رویاها و شعرهایت
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
من بدن تو را جستجو نمیکردم،
روحت را می طلبیدم،
افکارت را،
احساساتت را،
رویاها و شعرهایت
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
زن بودن خیلی قشنگه، چیزیه که شجاعت تموم نشدنی میخواد، جنگی که پایان نداره، خیلی باید بجنگی تا بگی وقتی حوا سیب ممنوعه رو چید گناه به وجود نیومد، اون روز یک قدرت باشکوه به وجود اومد که بهش میگن "نافرمانی"!
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمانِ مرگ ادامه دهیم...
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
من از اینکه سی ساله هستم کیف میکنم.
سی سال زندگیم را مثل شراب خوشمزه مینوشم.
سی سالگی سن زیبایی است.
سی و یک سال، سی و دو سال، سی و سه سال، سی و چهار سال، سی و پنج سالگی، همه سنهای زیبایی هستند. برای اینکه آدم احساس آزادی می کند.
احساس می کند یاغی شده است، برای اینکه اضطراب انتظار تمام شده و غم سراشیبی هم هنوز آغاز نشده.
احساس روشنی می کنیم. عاقبت، در سی سالگی حس می کنیم که مغزمان کار می کند.
اگر در آن سن مذهبی هستیم، دیگر مذهبی هستیم، اگر به خدا اعتقاد نداریم، نداریم. اگر شک و تردید داریم، بدون خجالت شک و تردید داریم. از تمسخر جوانها واهمه نداریم چون ما هم جوان
هستیم. از سرزنش بزرگ ترها وحشت نداریم، چون ما هم آدم بزرگ هستیم.
از گناه نمی ترسیم، چون درک کرده ایم که گناه، فقط یک نقطه نظر است. از اطاعت نکردن وحشت نداریم برای اینکه فهمیده ایم که اطاعت کردن کار احمقانهای است. از تنبیه نمی ترسیم چون به این نتیجه رسیده ایم که دوست داشتن عیب نیست. وقتی قرار است عاشق بشویم، می شویم. وقتی از هم جدا می شویم، آن را با منطق قبول می کنیم. دیگر نباید به معلم و مدرسه و کشیش، حساب پس بدهیم. فقط باید به خودمان حساب پس بدهیم و بس. در سن سی سالگی، مثل یک مزرعهی گندم رسیده می مانیم. نه گندم خام و نه گندم خشک. شیره ی زندگی در وجودمان با فشار لازم در جریان است، هر شادی و درد ما، زنده است. دیگر هرگز نخواهیم توانست چنین بخندیم، چنین گریه کنیم، این طور فکر کنیم و بفهمیم. به قله ی کوهستان رسیده ایم. در بالای کوه همه چیز واضح و روشن است. راهی که از آن بالا آمدهایم، راهی که از آن پایین خواهیم رفت...
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
سی سال زندگیم را مثل شراب خوشمزه مینوشم.
سی سالگی سن زیبایی است.
سی و یک سال، سی و دو سال، سی و سه سال، سی و چهار سال، سی و پنج سالگی، همه سنهای زیبایی هستند. برای اینکه آدم احساس آزادی می کند.
احساس می کند یاغی شده است، برای اینکه اضطراب انتظار تمام شده و غم سراشیبی هم هنوز آغاز نشده.
احساس روشنی می کنیم. عاقبت، در سی سالگی حس می کنیم که مغزمان کار می کند.
اگر در آن سن مذهبی هستیم، دیگر مذهبی هستیم، اگر به خدا اعتقاد نداریم، نداریم. اگر شک و تردید داریم، بدون خجالت شک و تردید داریم. از تمسخر جوانها واهمه نداریم چون ما هم جوان
هستیم. از سرزنش بزرگ ترها وحشت نداریم، چون ما هم آدم بزرگ هستیم.
از گناه نمی ترسیم، چون درک کرده ایم که گناه، فقط یک نقطه نظر است. از اطاعت نکردن وحشت نداریم برای اینکه فهمیده ایم که اطاعت کردن کار احمقانهای است. از تنبیه نمی ترسیم چون به این نتیجه رسیده ایم که دوست داشتن عیب نیست. وقتی قرار است عاشق بشویم، می شویم. وقتی از هم جدا می شویم، آن را با منطق قبول می کنیم. دیگر نباید به معلم و مدرسه و کشیش، حساب پس بدهیم. فقط باید به خودمان حساب پس بدهیم و بس. در سن سی سالگی، مثل یک مزرعهی گندم رسیده می مانیم. نه گندم خام و نه گندم خشک. شیره ی زندگی در وجودمان با فشار لازم در جریان است، هر شادی و درد ما، زنده است. دیگر هرگز نخواهیم توانست چنین بخندیم، چنین گریه کنیم، این طور فکر کنیم و بفهمیم. به قله ی کوهستان رسیده ایم. در بالای کوه همه چیز واضح و روشن است. راهی که از آن بالا آمدهایم، راهی که از آن پایین خواهیم رفت...
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
از درد نمیترسم. درد با خودمان به دنیا میآید، با ما بزرگ میشود و همیشه با ماست. ما به آن عادت کرده و احساس میکنیم همیشه باید با ما باشد؛ مانندِ دستها و پاهایمان.
حقیقتی بگویم: من از مرگ نیز نمیترسم. کسی که میمیرد یعنی اینکه زنده بوده و از هیچ به دنیا آمده است.
من از هیچوقت زنده در دنیا نبودن، میترسم. از اینکه بگویم هیچوقت زنده نبودهام، میترسم.
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
حقیقتی بگویم: من از مرگ نیز نمیترسم. کسی که میمیرد یعنی اینکه زنده بوده و از هیچ به دنیا آمده است.
من از هیچوقت زنده در دنیا نبودن، میترسم. از اینکه بگویم هیچوقت زنده نبودهام، میترسم.
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
اگر تو ثروتمند باشی، سرما یک نوع تفریح میشود تا پالتو پوست بخری، خودت را گرم کنی و به اسکی بروی...
اگر فقیر باشی برعکس، سرما بدبختی میشود و آنوقت یاد میگیری که حتی از زیباییِ یک منظره زیرِ برف متنفر باشی؛
کودک من!
تساوی تنها در آنجایی که تو هستی وجود دارد! ...مثل آزادی ...ما تنها توی رحِم برابر هستیم!
#کتاب_خوانی
#نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
اگر فقیر باشی برعکس، سرما بدبختی میشود و آنوقت یاد میگیری که حتی از زیباییِ یک منظره زیرِ برف متنفر باشی؛
کودک من!
تساوی تنها در آنجایی که تو هستی وجود دارد! ...مثل آزادی ...ما تنها توی رحِم برابر هستیم!
#کتاب_خوانی
#نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
کودکم!
میتوانم به تو بیاموزم مثلاً وقتی چراغ قرمز است
باید بایستی، ورود ممنوع را نباید وارد شوی، و یک طرفه یعنی تا آخرش را باید بروی
ولی چگونه به تو بیاموزم سوار دلت شوی و هرکجا میخواهد نروی، وقتی خودم هنوز نیاموختهام؟!
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima
میتوانم به تو بیاموزم مثلاً وقتی چراغ قرمز است
باید بایستی، ورود ممنوع را نباید وارد شوی، و یک طرفه یعنی تا آخرش را باید بروی
ولی چگونه به تو بیاموزم سوار دلت شوی و هرکجا میخواهد نروی، وقتی خودم هنوز نیاموختهام؟!
#اوریانا_فالاچی
@asheghanehaye_fatima