@asheghanehaye_fatima
همه اش که نباید ترسید
راه که بیُفتیم
ترسمان میریزد...
کتاب : ماهی سیاه کوچولو
#صمد_بهرنگی
همه اش که نباید ترسید
راه که بیُفتیم
ترسمان میریزد...
کتاب : ماهی سیاه کوچولو
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
بالاخره در زندگی هر آدمی ،...
یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده، مدتی مانده....
قدمی زده وبعد اما بی هوا غیبش زده و رفته .
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری ، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ،
آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است.
اینکه بعد از گذشت چندسال ، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است .
اینکه آن ذهنییت مثبت است یا منفی.....
اینکه تورا چطور آدمی شناخته ، مهم است.
منطقی هستی و میشود روی دوستی ات حساب کرد !؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش ، یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی.....
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد ، یا نه..
اینکه رویایی شدی برای زندگیش ، یا نه درسی شدی برای زندگی....
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند ، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد.
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند.
#صمد_بهرنگی
بالاخره در زندگی هر آدمی ،...
یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده، مدتی مانده....
قدمی زده وبعد اما بی هوا غیبش زده و رفته .
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری ، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ،
آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است.
اینکه بعد از گذشت چندسال ، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است .
اینکه آن ذهنییت مثبت است یا منفی.....
اینکه تورا چطور آدمی شناخته ، مهم است.
منطقی هستی و میشود روی دوستی ات حساب کرد !؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش ، یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی.....
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد ، یا نه..
اینکه رویایی شدی برای زندگیش ، یا نه درسی شدی برای زندگی....
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند ، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد.
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند.
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
ﻏﺮﺽ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻼﻑ ﺳﺮﺩﺭﮔﻤﯽ ﺍﺳﺖ .
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺳﯿﺪ: ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯾﻢ، ﻣﺮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ...
#صمد_بهرنگی
۲ تیر
سالروز تولد #صمد_بهرنگی
ﻏﺮﺽ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻼﻑ ﺳﺮﺩﺭﮔﻤﯽ ﺍﺳﺖ .
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺳﯿﺪ: ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻢ
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯾﻢ، ﻣﺮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ...
#صمد_بهرنگی
۲ تیر
سالروز تولد #صمد_بهرنگی
Bi Shab Bekheyre To
Majid Akhshabi
یازدههزار و نهصدو نود و نه ماهی کوچولو
شب بخیر گفتند و رفتند خوابیدند.
مادربزرگ هم خوابش برد،
اما ماهی سرخ کوچولو
هر چقدر تلاش کرد خوابش نبرد
شب تا صبح همهاش در فکر دریا بود…
#صمد_بهرنگی
#بی_شب_بخیر_تو
#مجید_اخشابی
@asheghanehaye_fatima
شب بخیر گفتند و رفتند خوابیدند.
مادربزرگ هم خوابش برد،
اما ماهی سرخ کوچولو
هر چقدر تلاش کرد خوابش نبرد
شب تا صبح همهاش در فکر دریا بود…
#صمد_بهرنگی
#بی_شب_بخیر_تو
#مجید_اخشابی
@asheghanehaye_fatima
بالاخره در زندگی هر آدمی ؛
یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده ، مدتی مانده ، قدمی زده و بعد اما بیهوا غیبش زده و رفته ...!
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است ...
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است ...
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است !
منطقی هستی و میشود روی دوستیات حساب کرد ؟
میگوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگیاش شدی ...؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگیاش یا نه درسی شدی برای زندگی ...؟
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد ...
وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند ...!
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده ، مدتی مانده ، قدمی زده و بعد اما بیهوا غیبش زده و رفته ...!
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است ...
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است ...
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است !
منطقی هستی و میشود روی دوستیات حساب کرد ؟
میگوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگیاش شدی ...؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگیاش یا نه درسی شدی برای زندگی ...؟
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد ...
وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند ...!
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
ماهی سیاه کوچولو گفت: نه مادر، من دیگر از این گردشها خسته شدهام، میخواهم راه بیفتم و بروم ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست. ممکن است فکر کنی که یک کسی این حرفها را به ماهی کوچولو یاد داده، اما بدان که من خودم خیلی وقت است در این فکرم. البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفتهام؛ مثلا این را فهمیدهام که بیشتر ماهیها، موقع پیری شکایت میکنند که زندگیشان را بیخودی تلف کردهاند. دایم ناله و نفرین میکنند و از همه چیز شکایت دارند. من میخواهم بدانم که، راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟...!
#صمد_بهرنگی
📘 ماهی سیاه کوچولو
@asheghanehaye_fatima
#صمد_بهرنگی
📘 ماهی سیاه کوچولو
@asheghanehaye_fatima
▪️
به گمانم ذهنیتی که آدمها
از خود برای هم به یادگار میگذارند ،
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد .
وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند .
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
به گمانم ذهنیتی که آدمها
از خود برای هم به یادگار میگذارند ،
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد .
وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند .
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
بالاخره در زندگی هر آدمی
یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمده...
مدتی مانده
قدمی زده و بعد اما بی هوا غیبش زده و رفته
آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید
آن شخص چگونه توصیفت می کند مهم است
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است
منطقی هستی و می شود روی دوستی ات حساب کرد؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی ..؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگی اش یا نه درسی شدی برای زندگی ..؟
به گمانم ذهنیتی که آدم ها از خود برای هم به یادگار می گذارند
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
بالاخره در زندگی هر آدمی
یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمده...
مدتی مانده
قدمی زده و بعد اما بی هوا غیبش زده و رفته
آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست...
اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید
آن شخص چگونه توصیفت می کند مهم است
اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است
منطقی هستی و می شود روی دوستی ات حساب کرد؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی ..؟
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگی اش یا نه درسی شدی برای زندگی ..؟
به گمانم ذهنیتی که آدم ها از خود برای هم به یادگار می گذارند
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
#معرفی
#صمد_بهرنگی ( زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز -- درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷ قره داغ ) آموزگار، نویسنده، مترجم
صمد بهرنگی در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانوادهای تهیدست به دنیا آمد
وی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت و خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد.
از مهر همان سال و در حالیکه تنها ۱۸ سال داشت آموزگار شد و تا پایان عمر کوتاهش در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان، و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامه پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت. یک سال بعد داستان تلخون را که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر کرد و این روند با بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت.
بعدها از بهرنگی مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی»، توفیق و ... به چاپ رسید البته با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و ... .
بهرنگی ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به آذری ( از جمله ترجمه شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شدهاست.
صمد بهرنگی در ۹ شهریور سال ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک غرق شد و جسدش را ۱۲ شهریور در نزدیکی پاسگاه کلاله در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
صمد را در گورستان امامیه یکی از گورستانهای شهر تبریز دفن کردند.
حدود یک ماه قبل از مرگ صمد بهرنگی، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرار گرفت.
@asheghanehaye_fatima
#صمد_بهرنگی ( زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز -- درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷ قره داغ ) آموزگار، نویسنده، مترجم
صمد بهرنگی در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانوادهای تهیدست به دنیا آمد
وی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت و خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد.
از مهر همان سال و در حالیکه تنها ۱۸ سال داشت آموزگار شد و تا پایان عمر کوتاهش در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان، و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامه پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۹ سالگی اولین داستانش با نام عادت را نوشت. یک سال بعد داستان تلخون را که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر کرد و این روند با بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت.
بعدها از بهرنگی مقالاتی در روزنامه «مهد آزادی»، توفیق و ... به چاپ رسید البته با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش و ... .
بهرنگی ترجمههایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به آذری ( از جمله ترجمه شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیمایوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شدهاست.
صمد بهرنگی در ۹ شهریور سال ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک غرق شد و جسدش را ۱۲ شهریور در نزدیکی پاسگاه کلاله در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند.
صمد را در گورستان امامیه یکی از گورستانهای شهر تبریز دفن کردند.
حدود یک ماه قبل از مرگ صمد بهرنگی، کتاب ماهی سیاه کوچولو از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد و مورد اقبال مردم ایران و جهان قرار گرفت.
@asheghanehaye_fatima
همهاش که نباید ترسید
راه که بیفتیم، ترسمان میریزد...
"ماهی سیاه کوچولو"
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
راه که بیفتیم، ترسمان میریزد...
"ماهی سیاه کوچولو"
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
و تو نمیدانی كه چگونه میشود،
اينقدر اميد را در سينهای پر از يأس نگه داشت!
من به دريا میروم چه تو بخواهی چه نخواهی...
من برای اين تُنگِ تنگ زاده نشدهام!
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima
اينقدر اميد را در سينهای پر از يأس نگه داشت!
من به دريا میروم چه تو بخواهی چه نخواهی...
من برای اين تُنگِ تنگ زاده نشدهام!
#صمد_بهرنگی
@asheghanehaye_fatima