@asheghanehaye_fatima
تو بس بیش از آنکه مرگ
بخواهد درباره ات چیزی بیاموزد
یا جرات کند که چیزی درباره ات فاش سازد می دانستی .
شاید این
به جای قدیمی و تاریک بماند
بی هیچ کبریتی برای افروختن
جایی که هر واژه آزمون قفل است .
زیرا این سقف
گوشت
کل ناپیدایی جان درنگی را
در خود می پذیرد .
در آسمان
با آواز دروغین بادنما
به صدا در می آید ناقوست
این ساعت شماطه دار دائمی .
#جوزف_برادسکی
#شاعر_روسیه🇷🇺(لنینگراد)
ترجمه : #محمد_مختاری
کتاب : #زاده_اضطراب_جهان
تو بس بیش از آنکه مرگ
بخواهد درباره ات چیزی بیاموزد
یا جرات کند که چیزی درباره ات فاش سازد می دانستی .
شاید این
به جای قدیمی و تاریک بماند
بی هیچ کبریتی برای افروختن
جایی که هر واژه آزمون قفل است .
زیرا این سقف
گوشت
کل ناپیدایی جان درنگی را
در خود می پذیرد .
در آسمان
با آواز دروغین بادنما
به صدا در می آید ناقوست
این ساعت شماطه دار دائمی .
#جوزف_برادسکی
#شاعر_روسیه🇷🇺(لنینگراد)
ترجمه : #محمد_مختاری
کتاب : #زاده_اضطراب_جهان
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویام میپیچیدمات
و چای داغی برایات میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایات را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچهی بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنام که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخام را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانام سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
برگردان: #مودب_میرعلایی
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویام میپیچیدمات
و چای داغی برایات میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایات را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچهی بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنام که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخام را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانام سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
برگردان: #مودب_میرعلایی
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
■برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی | Joseph Brodsky | روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰ | برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷ |
■برگردان: #مودب_میرعلایی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی
روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷
@asheghanehaye_fatima
اگر در حال غرق شدن بودی
برای نجات تو میآمدم
در پتویم میپیچیدمت
و چای داغی برایت میریختم
اگر داروغه بودم
دستگیرت میکردم
و تو را در سلولی به غلوزنجیر میکشیدم
اگر پرنده بودی
صدایت را ضبط میکردم
تا تمام شب به چهچه بلند تو گوش کنم
اگر گروهبان بودم
تو سربازم میشدی
و جوان، مطمئنم که
مشق نظامی را دوست میداشتی
اگر چینی بودی
زبانها را میآموختم
عودهای زیادی روشن میکردم
لباسهای مسخره میپوشیدم
اگر آینه بودی
خانمها را حملهور میکردم
ماتیک سرخم را بهتو میدادم
و بینیات را پودر میزدم
اگر عاشق آتشفشان بودی
گدازه میشدم
بیامان از سرچشمهی پنهانم سرریز میشدم
اگر همسرم بودی
معشوقهات میشدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است
#جوزف_برادسکی
روسیه-آمریکا، ۱۹۹۶-۱۹۴۰برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۷