@asheghanehaye_fatima
❑تنهایی
«تنهایی» تلفنیست که زنگ میزند مُدام
صدای غریبهایست که سراغِ دیگری را میگیرد از من.
جمعهی سوتوکوریست که آسمانِ ابریاش ذرّهای آفتاب ندارد!
حرفهای بیربطیست که سر میبَرَد حوصلهام را...
«تنهایی» زلزدن از پشتِ شیشهایست که به شب میرسد.
فکرکردن به خیابانیست که آدمهایش قدمزدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند امّا خواب نمیبینند.
آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند و نیمهشب از خانه بیرون میزنند!
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که دوستت نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقت میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی.
«تنهایی» عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی.
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست، وقتی تو نیستی،
وقتی تو رفتهایی از این خانه،
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب.
■ #دریتا_کومو
■ترجمه: #محسن_آزرم
❑تنهایی
«تنهایی» تلفنیست که زنگ میزند مُدام
صدای غریبهایست که سراغِ دیگری را میگیرد از من.
جمعهی سوتوکوریست که آسمانِ ابریاش ذرّهای آفتاب ندارد!
حرفهای بیربطیست که سر میبَرَد حوصلهام را...
«تنهایی» زلزدن از پشتِ شیشهایست که به شب میرسد.
فکرکردن به خیابانیست که آدمهایش قدمزدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند امّا خواب نمیبینند.
آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند و نیمهشب از خانه بیرون میزنند!
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که دوستت نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقت میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی.
«تنهایی» عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی.
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست، وقتی تو نیستی،
وقتی تو رفتهایی از این خانه،
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب.
■ #دریتا_کومو
■ترجمه: #محسن_آزرم
@asheghanehaye_fatima
تنهایی
تنهایی تلفنیست
که زنگ میزند مدام
صدای غریبهایست
که سراغ دیگری را میگیرد از من
یکشنبهی سوتوکوریست
که آسمان ابریاش ذرهای آفتاب ندارد
حرفهای بیربطیست
که سر میبرد حوصلهام را
تنهایی زلزدن از پشت شیشهایست
که به شب میرسد
فکرکردن به خیابانیست
که آدمهایش
قدمزدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند
و روی تخت میخوابند
و چشمهایشان را میبندند
امّا خواب نمیبینند
آدمهایی که گرمای اتاق را
تاب نمیآورند
و نیمهشب از خانه بیرون میزنند
تنهایی دلسپردن به کسیست
که دوستت نمیدارد
کسی که برای تو گل نمیخرد هیچوقت
کسی که برایش مهم نیست روز را
از پشت شیشههای اتاقت
میبینی هر روز
تنهایی اضافهبودن است
در خانهای که
تلفن هیچوقت با تو کار ندارد
خانهای که تو را نمیشناسد انگار
خانهای که برای تو
در اتاق کوچکی خلاصه شده است
تنهایی خاطرهایست
که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآورد
وقتی چشمها را میبندی
تنهایی عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند
وقتی چشم باز میکنی
تنهایی انتظارکشیدن توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه
وقتی تلفن زنگ میزند
امّا غریبهای سراغ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای
که به شب میرسد
خودت را میبینی هر شب
#دریتا_کومو
تنهایی
تنهایی تلفنیست
که زنگ میزند مدام
صدای غریبهایست
که سراغ دیگری را میگیرد از من
یکشنبهی سوتوکوریست
که آسمان ابریاش ذرهای آفتاب ندارد
حرفهای بیربطیست
که سر میبرد حوصلهام را
تنهایی زلزدن از پشت شیشهایست
که به شب میرسد
فکرکردن به خیابانیست
که آدمهایش
قدمزدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند
و روی تخت میخوابند
و چشمهایشان را میبندند
امّا خواب نمیبینند
آدمهایی که گرمای اتاق را
تاب نمیآورند
و نیمهشب از خانه بیرون میزنند
تنهایی دلسپردن به کسیست
که دوستت نمیدارد
کسی که برای تو گل نمیخرد هیچوقت
کسی که برایش مهم نیست روز را
از پشت شیشههای اتاقت
میبینی هر روز
تنهایی اضافهبودن است
در خانهای که
تلفن هیچوقت با تو کار ندارد
خانهای که تو را نمیشناسد انگار
خانهای که برای تو
در اتاق کوچکی خلاصه شده است
تنهایی خاطرهایست
که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآورد
وقتی چشمها را میبندی
تنهایی عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند
وقتی چشم باز میکنی
تنهایی انتظارکشیدن توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه
وقتی تلفن زنگ میزند
امّا غریبهای سراغ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای
که به شب میرسد
خودت را میبینی هر شب
#دریتا_کومو
@asheghanehaye_fatima
«تنهایی» عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه...
#دریتا_کومو
«تنهایی» عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه...
#دریتا_کومو
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که دوستات نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی.
«تنهایی» عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی.
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست، وقتی تو نیستی،
وقتی تو رفتهایی از این خانه،
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب.
■●شاعر: #دریتا_کومو | Drita Çomo | آلبانی، ۱۹۸۱-۱۹۵۸ |
■●برگردان: #محسن_آزرم | √●بخشی از یکشعر
@asheghanehaye_fatima
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی.
«تنهایی» عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی.
«تنهایی» انتظارکشیدنِ توست، وقتی تو نیستی،
وقتی تو رفتهایی از این خانه،
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب.
■●شاعر: #دریتا_کومو | Drita Çomo | آلبانی، ۱۹۸۱-۱۹۵۸ |
■●برگردان: #محسن_آزرم | √●بخشی از یکشعر
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
#نيكى_فيروزكوهى
تنهایی خاطرهایست
که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآورد وقتی
چشمها را میبندی
تنهایی عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند وقتی
چشم باز میکنی
تنهایی انتظارکشیدن توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای
سراغ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب
میرسد خودت را میبینی هر شب
#دریتا_کومو
#نيكى_فيروزكوهى
تنهایی خاطرهایست
که عذابت میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآورد وقتی
چشمها را میبندی
تنهایی عقربههای ساعتیست
که تکان نخوردهاند وقتی
چشم باز میکنی
تنهایی انتظارکشیدن توست
وقتی تو نیستی
وقتی تو رفتهای از این خانه
وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای
سراغ دیگری را میگیرد
وقتی در این شیشهای که به شب
میرسد خودت را میبینی هر شب
#دریتا_کومو
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که
دوستات نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی...
#دریتا_کومو | Drita Çomo | آلبانی، ۱۹۸۱-۱۹۵۸ |
■برگردان: #محسن_آزرم
@asheghanehaye_fatima
دوستات نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی...
#دریتا_کومو | Drita Çomo | آلبانی، ۱۹۸۱-۱۹۵۸ |
■برگردان: #محسن_آزرم
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که
دوستات نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی...
#دریتا_کومو
«تنهایی» دلسپردن به کسیست که
دوستات نمیدارد!
کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت.
کسی که برایَش مهم نیست روز را، از پشتِ شیشههای اتاقات میبینی هر روز!
« تنهایی» اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد!
خانهای که تو را نمیشناسد انگار،
خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه میشود.
«تنهایی» خاطرهایست که عذابات میدهد هر روز
خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی...
#دریتا_کومو
تنهایی
زلزدن از پشت شیشه ای است که به شب می رسد .
فکر کردن به خیابانی است
که آدمهایش قدم زدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند
و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند،
اما خواب نمیبینند.
آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند
و نیمه شب از خانه بیرون می زنند .
تنهایی
دل سپردن به کسی است که دوستت نمی دارد
کسی که برای تو گُل نمیخرد هیچوقت .
کسی که برایش مهم نیست روز را
از پشت شیشههای اتاقت میبینی هر روز .
تنهایی
اضافه بودن است در خانه ای که تلفن،هیچ وقت با تو کار ندارد
خانهای که تو را نمیشناسد انگار
خانه ای که برای تو،در اتاق کوچکی خلاصه میشود
تنهایی
عقربههای ساعتی است
که تکان نخورده اند،وقتی چشم باز می کنی .
#دریتا_کومو
@asheghanehaye_fatima
زلزدن از پشت شیشه ای است که به شب می رسد .
فکر کردن به خیابانی است
که آدمهایش قدم زدن را دوست میدارند
آدمهایی که به خانه میروند
و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند،
اما خواب نمیبینند.
آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند
و نیمه شب از خانه بیرون می زنند .
تنهایی
دل سپردن به کسی است که دوستت نمی دارد
کسی که برای تو گُل نمیخرد هیچوقت .
کسی که برایش مهم نیست روز را
از پشت شیشههای اتاقت میبینی هر روز .
تنهایی
اضافه بودن است در خانه ای که تلفن،هیچ وقت با تو کار ندارد
خانهای که تو را نمیشناسد انگار
خانه ای که برای تو،در اتاق کوچکی خلاصه میشود
تنهایی
عقربههای ساعتی است
که تکان نخورده اند،وقتی چشم باز می کنی .
#دریتا_کومو
@asheghanehaye_fatima