🎼●آهنگ فارسی-ترکی: «عیشام مدام است از لعل دلخواه»
🎙●با صدای: #مهسا_وحدت
●شعر: #حافظ
عیشام مدام است از لعل دلخواه
کارم به کام است الحمدلله
ای بخت سرکش تنگاش به بر کش
گه جام زر کش گه لعل دلخواه
ما را به رندی افسانه کردند
پیران جاهل شیخان گمراه
🔺 بخش ترکی، ترجمهی ترکیاستانبولی این شعر است
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
🎼●آهنگ: «هالیلی»
🎙●با صدای: #مهسا_وحدت | #مرجان_وحدت
المنةلله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
بار دل مجنون و خم طرهی لیلی
رخسارهی محمود و کف پای ایاز است
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
چگونه ترکت کنم
وقتی ریه هایم از من معتاد ترند
چگونه نبینمت وقتی چشمانم
دریچه های غیر نگاهت را
به رویم بسته
چگونه نخوانمت
وقتی حنجره ام
جز آوای نامت
واج های دیگر را از یاد برده
این روزها
ماهی لبهایم
در رویای عمیق بوسه هایت
غرق شده..
کاش زمان لحظه ای
به توقف ایمان بیاورد
#مهسا_جهانشیری
چگونه ترکت کنم
وقتی ریه هایم از من معتاد ترند
چگونه نبینمت وقتی چشمانم
دریچه های غیر نگاهت را
به رویم بسته
چگونه نخوانمت
وقتی حنجره ام
جز آوای نامت
واج های دیگر را از یاد برده
این روزها
ماهی لبهایم
در رویای عمیق بوسه هایت
غرق شده..
کاش زمان لحظه ای
به توقف ایمان بیاورد
#مهسا_جهانشیری
@asheghanehaye_fatima
و شب لغتی ست که لابه لای
واژه ها ی روشن پنهان می شود
بی شک مضمون خورشید تویی
و شعرهایی که مرا به تو می رساند....
وقتی از ذهن سنگی ام
تندیسی می تراشم
و سوره ی دوست داشتنت
را بر گردنش می آویزم
که بقدر نقطه ای،
یارای عظمتت را نیست....
و تو ای پروردگار باشکوه
باز هم ؛
در تراشه های خرد و ناپیدا
می درخشی!!
#مهسا_جهانشیری
و شب لغتی ست که لابه لای
واژه ها ی روشن پنهان می شود
بی شک مضمون خورشید تویی
و شعرهایی که مرا به تو می رساند....
وقتی از ذهن سنگی ام
تندیسی می تراشم
و سوره ی دوست داشتنت
را بر گردنش می آویزم
که بقدر نقطه ای،
یارای عظمتت را نیست....
و تو ای پروردگار باشکوه
باز هم ؛
در تراشه های خرد و ناپیدا
می درخشی!!
#مهسا_جهانشیری
فراشعر "رستاخیز عشق "
تولد برای تو ؛
برای ما؛
چیزی جز،
شکوه خزیدن از بطن رویا های تاریک
تا آشکارِگی یک واقعیت
نبود
واژه های نشکفته
از لب های مان رجوع کردند
تا با تو شعر شوند..
و در سطر به سطر متون عریان
خود را در مکاشفه ای
عمیق ؛
به لبخند کائنات بسپارند!
مرا را در انزوای رویاها
در ابتدای ایستادن ها
در آخرین سکوت
صدا زدی
و به خود آمدم !
تو را یافتم ...
ای مهربان تر از من به من!
“سپاس” کوچکتر از آن ست
که تو را
دریابد ...
و مرا قانع!
تو را هزاران بار خواهم ستود
که با تو به پروردگار پیوند خورده ام
به عرش رسیده ام...
و بارها از خود فراروی کرده ام....
#مهسا_جهانشیری
@asheghanehaye_fatima
تولد برای تو ؛
برای ما؛
چیزی جز،
شکوه خزیدن از بطن رویا های تاریک
تا آشکارِگی یک واقعیت
نبود
واژه های نشکفته
از لب های مان رجوع کردند
تا با تو شعر شوند..
و در سطر به سطر متون عریان
خود را در مکاشفه ای
عمیق ؛
به لبخند کائنات بسپارند!
مرا را در انزوای رویاها
در ابتدای ایستادن ها
در آخرین سکوت
صدا زدی
و به خود آمدم !
تو را یافتم ...
ای مهربان تر از من به من!
“سپاس” کوچکتر از آن ست
که تو را
دریابد ...
و مرا قانع!
تو را هزاران بار خواهم ستود
که با تو به پروردگار پیوند خورده ام
به عرش رسیده ام...
و بارها از خود فراروی کرده ام....
#مهسا_جهانشیری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
نبض احساسم
پرسه می زند!
در
جزیره ی دور افتاده ی خاطراتِ قریب
زیر هجومِ غبارِ غربت
فانوس خیال،
آویخته بر دکلِ عاشقانه هاست
و ترانه ی دلتنگی می خواند
و تو،
در ابعادِ ماه حلول می کنی
در شب های انتظار
تا هبوط کنم
با هر "مد"
در رویای آغوشت...
#مهسا_جهانشیری☘
نبض احساسم
پرسه می زند!
در
جزیره ی دور افتاده ی خاطراتِ قریب
زیر هجومِ غبارِ غربت
فانوس خیال،
آویخته بر دکلِ عاشقانه هاست
و ترانه ی دلتنگی می خواند
و تو،
در ابعادِ ماه حلول می کنی
در شب های انتظار
تا هبوط کنم
با هر "مد"
در رویای آغوشت...
#مهسا_جهانشیری☘
@asheghanehaye_fatima
...
زن ها هم شهوت ران اند. چرا شان آن ها باید تا حد قیم احساسات، پرستار بچه و ارضا کننده ی روح و جسم و غرور مردها پایین بیاید؟ زن زاده شدن، تراژدی اسفبار من است. از زمانی که فهمیدم به جای اندام های حسی مردانه محکوم به داشتن اندام های زنانه هستم چرخه ی اعمال، افکار و احساساتم شدیدا به زنانگی محدود شد. بله، میل وافرم به گپ زدن با کارگران جاده، سربازها و ملوانان، مشتری مغازه ی مشروب فروشی شدن، سرک کشیدن در محل وقوع حوادث، به حرف مردم گوش کردن و آن ها را به ذهن سپردن، همه و همه به خاطر این واقعیت که دختر هستم از بین رفته، نابود شده، چرا که زن همیشه در معرض تهمت و دردسر است. علاقه ی شدیدم به مردها و شیوه زندگی شان معمولا به غلط میل به اغوا کردن آن ها یا دعوت برای داشتن خلوتی لذت بخش تعبیر می شود. ای خدا! دلم می خواهد با هر کسی که می توانم به هر شکلی که دوست دارم صحبت کنم. دوست دارم روی زمین باز بخوابم، به غرب سفر کنم و شب ها با خیال راحت در خیابان قدم بزنم.
#خاطرات_سیلویا_پلات
ترجمه: #مهسا_ملکمرزبان
سیلویا پلات یا سیلویا پِلَت (به انگلیسی: Sylvia Plath) (زاده ۲۷ اکتبر ۱۹۳۲ - درگذشته ۱۱ فوریه ۱۹۶۳)، شاعر، رماننویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه، و مقالهنویس آمریکایی است.
...
زن ها هم شهوت ران اند. چرا شان آن ها باید تا حد قیم احساسات، پرستار بچه و ارضا کننده ی روح و جسم و غرور مردها پایین بیاید؟ زن زاده شدن، تراژدی اسفبار من است. از زمانی که فهمیدم به جای اندام های حسی مردانه محکوم به داشتن اندام های زنانه هستم چرخه ی اعمال، افکار و احساساتم شدیدا به زنانگی محدود شد. بله، میل وافرم به گپ زدن با کارگران جاده، سربازها و ملوانان، مشتری مغازه ی مشروب فروشی شدن، سرک کشیدن در محل وقوع حوادث، به حرف مردم گوش کردن و آن ها را به ذهن سپردن، همه و همه به خاطر این واقعیت که دختر هستم از بین رفته، نابود شده، چرا که زن همیشه در معرض تهمت و دردسر است. علاقه ی شدیدم به مردها و شیوه زندگی شان معمولا به غلط میل به اغوا کردن آن ها یا دعوت برای داشتن خلوتی لذت بخش تعبیر می شود. ای خدا! دلم می خواهد با هر کسی که می توانم به هر شکلی که دوست دارم صحبت کنم. دوست دارم روی زمین باز بخوابم، به غرب سفر کنم و شب ها با خیال راحت در خیابان قدم بزنم.
#خاطرات_سیلویا_پلات
ترجمه: #مهسا_ملکمرزبان
سیلویا پلات یا سیلویا پِلَت (به انگلیسی: Sylvia Plath) (زاده ۲۷ اکتبر ۱۹۳۲ - درگذشته ۱۱ فوریه ۱۹۶۳)، شاعر، رماننویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه، و مقالهنویس آمریکایی است.
گفتم غم تو دارم
مهسا وحدت و گروه کُر اسکروک
گفتوگو با معشوق
🎙خواننده: #مهسا_وحدت
●با همکاری گروه کُر اسکروک (نروژ)
●شعر: #حافظ
گفتم غم تو دارم گفتا غمات سرآید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالات راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفات گمراه عالمام کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلات ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بندهپرور آید
@asheghanehaye_fatima
🎙خواننده: #مهسا_وحدت
●با همکاری گروه کُر اسکروک (نروژ)
●شعر: #حافظ
گفتم غم تو دارم گفتا غمات سرآید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالات راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفات گمراه عالمام کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلات ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بندهپرور آید
@asheghanehaye_fatima