ای خیالت در دل من هر سحور
میخرامد همچو مه یک پاره نور
نقش خوبت در میان جان ما
آتش و شور افکند وانگه چه شور
آتشی کردی و گویی صبر کن
من ندانم صبر کردن در تنور
یاد داری کآمدی تو دوش مست
ماه بودی یا پری یا جان حور
آن سخنهایی که گفتی چون شکر
وان اشارتها که میکردی ز دور
دست بر لب میزدی یعنی که تو
از برای این دل من برمشور
دست بر لب مینهی یعنی که صبر
با لب لعلت کجا ماند صبور
رو به بالا میکنی یعنی خدا
چشم بد را از جمالم دار دور
ای تو پاک از نقشها وز روی تو
هر زمانی یوسفی اندر صدور
#مولانا
#شما_فرستادید
#مهران
@asheghanehaye_fatima
میخرامد همچو مه یک پاره نور
نقش خوبت در میان جان ما
آتش و شور افکند وانگه چه شور
آتشی کردی و گویی صبر کن
من ندانم صبر کردن در تنور
یاد داری کآمدی تو دوش مست
ماه بودی یا پری یا جان حور
آن سخنهایی که گفتی چون شکر
وان اشارتها که میکردی ز دور
دست بر لب میزدی یعنی که تو
از برای این دل من برمشور
دست بر لب مینهی یعنی که صبر
با لب لعلت کجا ماند صبور
رو به بالا میکنی یعنی خدا
چشم بد را از جمالم دار دور
ای تو پاک از نقشها وز روی تو
هر زمانی یوسفی اندر صدور
#مولانا
#شما_فرستادید
#مهران
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل تنگم!
دلتنگ برای یک ملاقات سادهی بیبرنامه!
برای آغوشی گرم و محکم...
بوسـههای پرالتهابِ طولانی...
دست در دست قـدم زدنهایِ بیانتها...
پچپچهای در گوشی...
دورههمـی ها و خنـدههای از ته دلش...
یکی دو فیلم در سالن سینـما...
خیابانگردی و لذت خریدش...
حتی دلتنگِ یک فلافل از کثیفترین ساندویچی شهـر...
دلتنگ تکیه زدن بر شیشـهی اتوبوس و چُرت لحظهایِ واماندهاش...
من دلم تنگ است،برای روزهایی که هراسی نبود
از لمـس مشترک یک شیِ بیجان!
برای یکی دوجین آرامش بیوقفـه...
برای بیدغدغه نشستن، روی نیمکتِ پارکی که قبل از ما،
صدها و صد مهمان داشته...
دلتنگ برای روزمرگیهای سادهامان...
کـاش روزهای بد و بلاگرفتهامان به سرعت بروند،
و روزهای خوبِ نیامده، بیایند و بمانند و رفتن را از خاطـر ببرند...!
ما سالهاست برای میزبانی از روزهای خوش، نقشه کشیدهایم!
و ای کاش در این ناامیـدی و دلسردی
قدم رنجه کنند و پایان دهند این انتظارِ پُر رویـا را...
کاش رویِ خوشِ زندگی، رخـی نشان دهد..!
#نسرین_هداوندی
📹 #دورهمی
#مهران_مدیری
@asheghanehaye_fatima
دلتنگ برای یک ملاقات سادهی بیبرنامه!
برای آغوشی گرم و محکم...
بوسـههای پرالتهابِ طولانی...
دست در دست قـدم زدنهایِ بیانتها...
پچپچهای در گوشی...
دورههمـی ها و خنـدههای از ته دلش...
یکی دو فیلم در سالن سینـما...
خیابانگردی و لذت خریدش...
حتی دلتنگِ یک فلافل از کثیفترین ساندویچی شهـر...
دلتنگ تکیه زدن بر شیشـهی اتوبوس و چُرت لحظهایِ واماندهاش...
من دلم تنگ است،برای روزهایی که هراسی نبود
از لمـس مشترک یک شیِ بیجان!
برای یکی دوجین آرامش بیوقفـه...
برای بیدغدغه نشستن، روی نیمکتِ پارکی که قبل از ما،
صدها و صد مهمان داشته...
دلتنگ برای روزمرگیهای سادهامان...
کـاش روزهای بد و بلاگرفتهامان به سرعت بروند،
و روزهای خوبِ نیامده، بیایند و بمانند و رفتن را از خاطـر ببرند...!
ما سالهاست برای میزبانی از روزهای خوش، نقشه کشیدهایم!
و ای کاش در این ناامیـدی و دلسردی
قدم رنجه کنند و پایان دهند این انتظارِ پُر رویـا را...
کاش رویِ خوشِ زندگی، رخـی نشان دهد..!
#نسرین_هداوندی
📹 #دورهمی
#مهران_مدیری
@asheghanehaye_fatima