@asheghanehaye_fatima
و درد هایم چون انبوه گندم های
رقصان در مزرعه
هر بار با کوچکترین تلنگری
مرا به یک سو میبرند
و تو در انتهای کدام جهت
گم شدی
که عشق را از یاد بردی
و مرا فراموش کردی
با کدام چراغ بجویم صبح را
و تو را
شاید نمیدانستی که چقدر بی تو
یک منِ تنها میشوم
که اینگونه رفتی
باید بیابم
راه رفته ات را
ممکن است نرفته باشی مرا گم کرده باشی.
#سولماز_بیضاوی
و درد هایم چون انبوه گندم های
رقصان در مزرعه
هر بار با کوچکترین تلنگری
مرا به یک سو میبرند
و تو در انتهای کدام جهت
گم شدی
که عشق را از یاد بردی
و مرا فراموش کردی
با کدام چراغ بجویم صبح را
و تو را
شاید نمیدانستی که چقدر بی تو
یک منِ تنها میشوم
که اینگونه رفتی
باید بیابم
راه رفته ات را
ممکن است نرفته باشی مرا گم کرده باشی.
#سولماز_بیضاوی
@asheghanehaye_fatima
از لابه لای مژه های شبنم زده
تو را درهم اما هنوز میبینم
تویی که رفته ای
من هر بار که به مختصات تو فکر میکنم تمامت خلاصه میشود در یک نقطه
چشمانت
که دروغ میگفتند و من دوست داشتم
بشنوم و ببینم.
#سولماز_بیضاوی
از لابه لای مژه های شبنم زده
تو را درهم اما هنوز میبینم
تویی که رفته ای
من هر بار که به مختصات تو فکر میکنم تمامت خلاصه میشود در یک نقطه
چشمانت
که دروغ میگفتند و من دوست داشتم
بشنوم و ببینم.
#سولماز_بیضاوی
و من سرم را اینطرف تر از بالشم میگزارم
تا خیالِ تو نفسهایش را
روی صورتم بِدَمَد
و با من رویایِ بودنت را ببافد
تا با هم بخوابیم.
#سولماز_بیضاوی
@asheghanehaye_fatima
تا خیالِ تو نفسهایش را
روی صورتم بِدَمَد
و با من رویایِ بودنت را ببافد
تا با هم بخوابیم.
#سولماز_بیضاوی
@asheghanehaye_fatima