از روزی که فهميدم
نیازی به خوشبختی ندارم،
خوشبختی در وجودم آشیان کرد.
آری، از همان روز که به خود قبولاندم
که برای خوشبخت بودن به هیچ
چیز نیاز ندارم.
#آندره_ژید
@asheghanehaye_fatima
نیازی به خوشبختی ندارم،
خوشبختی در وجودم آشیان کرد.
آری، از همان روز که به خود قبولاندم
که برای خوشبخت بودن به هیچ
چیز نیاز ندارم.
#آندره_ژید
@asheghanehaye_fatima
در این صبح زیبا
هم خدا هست
هم نور و زیبایی و عشق
آفتابِ مهربانی، ارزانی
پلک گشودهتان
همهمۀ پرندگانِ نیکبختی
شادی بخش بامدادتان
صبحتون بخیـر و زیبایی
و روزتون پراز خیر و برکت 🌹
درس امروز
چه کارهایی که میبایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم،
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام به خود میگفتیم:
چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت. زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد، بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیمگیری، تلاش و عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.
#مائده_های_زمینی
#آندره_ژید
@asheghanehaye_fatima
#صبح
هم خدا هست
هم نور و زیبایی و عشق
آفتابِ مهربانی، ارزانی
پلک گشودهتان
همهمۀ پرندگانِ نیکبختی
شادی بخش بامدادتان
صبحتون بخیـر و زیبایی
و روزتون پراز خیر و برکت 🌹
درس امروز
چه کارهایی که میبایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم،
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام به خود میگفتیم:
چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت. زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد، بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیمگیری، تلاش و عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.
#مائده_های_زمینی
#آندره_ژید
@asheghanehaye_fatima
#صبح
@asheghanehaye_fatima
مرد معلول گفت: آه...! تنها یک بار ... کاش تنها یک بار بتوانم به گفته ویرژیل آن را که از عشقش میسوزم، هرکه میخواهد باشد در میان بازوانم بفشارم. به گمانم پس از چشیدن طعم چنین لذتی، آسانتر خواهم توانست برای همیشه از چشیدن طعم لذتهای دیگر چشم بپوشم و آسانتر تن به مرگ خواهم داد.
به او گفتم: ای بیچاره! اگر یک بار طعم چنین لذتی را بچشی، آرزوی بیش از آن را خواهی داشت. هرچه هم شاعر باشی، تخیل در اینگونه امور، کمتر از خاطره زجرآور است.
✍🏽 #آندره_ژید
📕 مائدههای زمینی
مرد معلول گفت: آه...! تنها یک بار ... کاش تنها یک بار بتوانم به گفته ویرژیل آن را که از عشقش میسوزم، هرکه میخواهد باشد در میان بازوانم بفشارم. به گمانم پس از چشیدن طعم چنین لذتی، آسانتر خواهم توانست برای همیشه از چشیدن طعم لذتهای دیگر چشم بپوشم و آسانتر تن به مرگ خواهم داد.
به او گفتم: ای بیچاره! اگر یک بار طعم چنین لذتی را بچشی، آرزوی بیش از آن را خواهی داشت. هرچه هم شاعر باشی، تخیل در اینگونه امور، کمتر از خاطره زجرآور است.
✍🏽 #آندره_ژید
📕 مائدههای زمینی