عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
باور کن
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشته‌ام
در نقاشي‌ها و آوازها
و آنچه که مي‌گويم تو خواهي ماند
و کسي نه خواهد ديد
و نه خواهد فهميد
زيستن ات را در چشمانم خواهي ديد و خواهي شنيد
گرماي تابناک عشق را خواهي خفت و برخواهي خاست
روزهاي پيش رو را خواهي ديد که نخواهند بود چون روزهاي گذشته
آنطور که زيسته بودي
در افکارت غرق خواهي گشت
فهميدن هر عشقي گذران يک عمر است
سپري خواهي‌اش کرد
تو را وصف ناپذير زندگي خواهم کرد
در چشمانم خواهم زيست
در چشم‌هايم ، تو را پنهان خواهم کرد
روزي تنها زبان به سخن خواهي گشود
خواهي نگريست
من چشم‌هايم را فرو خواهم بست
در خواهي يافت.

@asheghanehaye_fatima


#آزدمیر_آصف
ترجمه :
#فائق_سهرابي
@asheghanehaye_fatima


کاش تو به جای من بودی
تا می فهمیدی که دوست داشتنت
چه کار سخت و فرساینده ایست
کاش من به جای تو بودم
تا طعم این همه دوست داشتن را می چشیدم

#آزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima



ﺩﺭ ﺭﻭﯾﺎﯾﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻐﻞ ﮐﻨﻢ
ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺮﺳﯿﺪ..


#آزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima



❑تماشایت می‌کردم

موهایت در باد
به پرواز در می‌آمد
کنارت
به تماشایت می‌نشستم.

خورشید می‌سورزاند
دریا آتش می‌گرفت
تو حرف می‌زدی
و من غرق صحبت‌ات بودم
می‌خندیدی
سکوت می‌کردی
به فکر فرو می‌رفتی.

دست در دست من ، راه می‌رفتی
راه تمام می‌شد.

تو را نمی‌دیدم
زمان
سال سال می‌گذشت
از دور
از خیلی خیلی دور
تماشایت می‌کردم...



#آزدمیر_آصف
■ترجمه: سیامک تقی‌زاده
Forwarded from اتچ بات
.


❑تماشایت می‌کردم

موهایت در باد
به پرواز در می‌آمد
کنارت
به تماشایت می‌نشستم.

خورشید می‌سورزاند
دریا آتش می‌گرفت
تو حرف می‌زدی
و من غرق صحبت‌ات بودم
می‌خندیدی
سکوت می‌کردی
به فکر فرو می‌رفتی.

دست در دست من ، راه می‌رفتی
راه تمام می‌شد.

تو را نمی‌دیدم
زمان
سال سال می‌گذشت
از دور
از خیلی خیلی دور
تماشایت می‌کردم...

#آزدمیر_آصف
■ترجمه: سیامک تقی‌زاده


@asheghanehye_fatima
کاش تو بہ جاے من بودے
تا میفهمیدے کہ دوست داشتنت
چہ کار سخت و فرساینده ایست
کاش من بہ جاے تو بودم
تا طعمِ
این همہ دوست داشتن را می چشیدم...!!!





#آزدمیر_آصف
@asheghanehaye_fatima



موهایت در باد
به پرواز در می‌آمد
کنارت
به تماشایت می‌نشستم.

خورشید می‌سورزاند
دریا آتش می‌گرفت
تو حرف می‌زدی
و من غرق صحبت‌ات بودم
می‌خندیدی
سکوت می‌کردی
به فکر فرو می‌رفتی.

دست در دست من ، راه می‌رفتی
راه تمام می‌شد.

تو را نمی‌دیدم
زمان
سال سال می‌گذشت
از دور
از خیلی خیلی دور
تماشایت می‌کردم...


#آزدمیر_آصف