#فلسفه_عشق
#افلاطون در رساله ی ضیافت خود عشق را از زبان کریستوفنوس چنین بیان میکند؛
آدمیان نخستین دارای چهار دست بودند و چهار پا و سری داشتند به دو صورت و چهار گوش در حرکت سرعت بسیار و نیروی فراوان داشتند. چنان تندرفتار و چابک بودند که در صدد برآمدند به آسمان ها
برآیند و به خدایان حمله برند.
در شورای آسمان از وحشت آدمیان چهارپا غوغا افتاد. خدایان درمانده بودند که آنها را به جای بنشانند و یا صاعقه ای بفرستند و همه را نابودکنند. اما از نابودی آدمیان زیانی بزرگ به آنها می رسید چون دیگر پرستنده و قربانی دهنده ای نمی داشتند .
عاقبت زئوس خدای خدایان را فکری به خاطر رسید که دیگران نیز پسندیدند. زئوس بر آن شد که آدمیان را به دو نیم کند تا هم از قدرتمندی آنها بکاهد و هم پرستندگان خود را دو چندان کند. فرمان داد و چنین شد و آنها را چنان پراکند که به زودی هر نیمه؛ نیمه ی دیگر خود را گم کرد .
از آن زمان است که عشق به وجود آمد و چیزی که ما آن را عشق می نامیم آرزوی آدمی است که نیمه ی اصلی خود را که او را کامل می کند بازیابد ...
@asheghanehaye_fatima
#افلاطون در رساله ی ضیافت خود عشق را از زبان کریستوفنوس چنین بیان میکند؛
آدمیان نخستین دارای چهار دست بودند و چهار پا و سری داشتند به دو صورت و چهار گوش در حرکت سرعت بسیار و نیروی فراوان داشتند. چنان تندرفتار و چابک بودند که در صدد برآمدند به آسمان ها
برآیند و به خدایان حمله برند.
در شورای آسمان از وحشت آدمیان چهارپا غوغا افتاد. خدایان درمانده بودند که آنها را به جای بنشانند و یا صاعقه ای بفرستند و همه را نابودکنند. اما از نابودی آدمیان زیانی بزرگ به آنها می رسید چون دیگر پرستنده و قربانی دهنده ای نمی داشتند .
عاقبت زئوس خدای خدایان را فکری به خاطر رسید که دیگران نیز پسندیدند. زئوس بر آن شد که آدمیان را به دو نیم کند تا هم از قدرتمندی آنها بکاهد و هم پرستندگان خود را دو چندان کند. فرمان داد و چنین شد و آنها را چنان پراکند که به زودی هر نیمه؛ نیمه ی دیگر خود را گم کرد .
از آن زمان است که عشق به وجود آمد و چیزی که ما آن را عشق می نامیم آرزوی آدمی است که نیمه ی اصلی خود را که او را کامل می کند بازیابد ...
@asheghanehaye_fatima