عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima





خیلی زود عاشق هم شدیم. مثل بیشتر عشق ها ، تقریبا بی دلیل.
یعنی ، حتی اگر دلیلی داشته باشد ، من دلیلش را بخاطر نمی آورم. تنها دلیلی که به خاطر می رسد انگشتان افسانه است.
من به طرز احمقانه ای ناگهان عاشق دست ها و انگشتهای او شدم.
در واقع اول انگشتهایش را دیدم و بعد صورتش را.
دست راستش را گذاشته بود روی پیشخان کتاب خانه و داشت با دست چپ چند تار مو را که روی گونه ی راستش افتاده بود زیر روسری اش می گذاشت.
همه ی این ها چند ثانیه بیشتر طول نکشید . حتی وقتی روسری اش را صاف کرد و دستش را پایین آورد و من می توانستم نیم رخش را ببینم، هنوز محو دست ها بودم.
داشتم فکر می کردم_ یعنی حس می کردم_ که این انگشت ها به خاطر ظرافت و زیبایی و انحنای نرم و معصومیت تا مرز تقدس شان شایسته ی دوست داشتن اند.
همان لحظه بود که عاشقش شدم.

#مصطفی_مستور
کتاب #من_گنجشک_نیستم
@asheghanehaye_fatima




خیلی زود عاشق هم شدیم. مثل بیشتر عشق‌ها ، تقریبا بی‌دلیل.
یعنی حتی اگر دلیلی داشته باشد، من دلیلش را به خاطر نمی‌آورم. تنها دلیلی که به خاطر می‌رسد انگشتان افسانه است.
من به طرز احمقانه‌ای ناگهان عاشق دست‌ها و انگشت‌های او شدم.
در واقع اول انگشت‌هایش را دیدم و بعد صورتش را.
دست راستش را گذاشته بود روی پیشخان کتاب خانه و داشت با دست چپ چند تار مو را که روی گونه‌ی راستش افتاده بود زیر روسری‌اش می‌گذاشت.
همه‌ی اینها چند ثانیه بیشتر طول نکشید. حتی وقتی روسری اش را صاف کرد و دستش را پایین آورد و من می‌توانستم نیم رخش را ببینم، هنوز محو دست‌ها بودم.
داشتم فکر می‌کردم _یعنی حس می‌کردم_ که این انگشت‌ها به خاطر ظرافت و زیبایی و انحنای نرم و معصومیت تا مرز تقدسشان شایسته‌ی دوست داشتن اند.
همان لحظه بود که عاشقش شدم.



مصطفی مستور
کتاب #من_گنجشک_نیستم