@asheghanehay_fatima
عاشق شدیم رفت... از اول!
این هم دلیلِ شعر ِموافق!
پا دادنِ زنی به "شدن" را،
بگذار پای قحطیِ عاشق!
تُنگ ِدلم، برای تو کوچک...
پک-پک بزرگ شد لب ِسیگار...
سیفون شعر را بکشم، تا
دلپیچههای آبیِ خودکار...
وقتی به واژه در نمیآیی،
ویراژ روی مغزِ منی... آخ...
هی! موشِ بسته به دم جارو!
دل بستهای به خندهی سوراخ!
میخواهم از تو گرم بگیرم
سرمای ذاتیِ تنیام را!
با دستهای تو بتکانم
اندوه ِپاکدامنیام را!
تکرار ِبوسه، میبردم سرخ
تا یادهای با تو فراموش...
میترسم از نفوذ ِریاضی!
از حفظ ِجلد ِچندمِ آغوش...
برگرد، تا تمام نکردم
شبهای روسپید ِسیا را!
"خوب"م، که انتخاب نکردم
"بد" بودنم به شرط ِبقا را!
سگ نیستم که با تو وفادار!
خر نیستم به یادِ تو قانع!
اسبم، که سرکش است و فراری
رامم نمیکنند موانع
تقویم، فصلهای گذشته...
تاریخ، میوههای نچیده...
تقویم، جمعهی کسل از نو...
با شش هَووی رنگپریده...
تاریخ انقضای تو اینجاست!
روی رگم که خون زده بیرون!
ترکیب خون و خنده و خلسه...
از بسترم "جنون" زده بیرون
من زندهام هنوز و دوباره
خون، جاریِ رگا-رگم از نو!
آیینه و دهن کجی و آآآآآه...
تنهاییِ پدرسگم از نو!
از تو مرا امید ِشفا نیست
شاید امامـزادهی بعدی
من زندهام که دوست بدارم...
لطفا حرامزادهی بعدی!
#طاهره_خنیا
عاشق شدیم رفت... از اول!
این هم دلیلِ شعر ِموافق!
پا دادنِ زنی به "شدن" را،
بگذار پای قحطیِ عاشق!
تُنگ ِدلم، برای تو کوچک...
پک-پک بزرگ شد لب ِسیگار...
سیفون شعر را بکشم، تا
دلپیچههای آبیِ خودکار...
وقتی به واژه در نمیآیی،
ویراژ روی مغزِ منی... آخ...
هی! موشِ بسته به دم جارو!
دل بستهای به خندهی سوراخ!
میخواهم از تو گرم بگیرم
سرمای ذاتیِ تنیام را!
با دستهای تو بتکانم
اندوه ِپاکدامنیام را!
تکرار ِبوسه، میبردم سرخ
تا یادهای با تو فراموش...
میترسم از نفوذ ِریاضی!
از حفظ ِجلد ِچندمِ آغوش...
برگرد، تا تمام نکردم
شبهای روسپید ِسیا را!
"خوب"م، که انتخاب نکردم
"بد" بودنم به شرط ِبقا را!
سگ نیستم که با تو وفادار!
خر نیستم به یادِ تو قانع!
اسبم، که سرکش است و فراری
رامم نمیکنند موانع
تقویم، فصلهای گذشته...
تاریخ، میوههای نچیده...
تقویم، جمعهی کسل از نو...
با شش هَووی رنگپریده...
تاریخ انقضای تو اینجاست!
روی رگم که خون زده بیرون!
ترکیب خون و خنده و خلسه...
از بسترم "جنون" زده بیرون
من زندهام هنوز و دوباره
خون، جاریِ رگا-رگم از نو!
آیینه و دهن کجی و آآآآآه...
تنهاییِ پدرسگم از نو!
از تو مرا امید ِشفا نیست
شاید امامـزادهی بعدی
من زندهام که دوست بدارم...
لطفا حرامزادهی بعدی!
#طاهره_خنیا