@asheghanehaye_fatima
آغوش زبانِ مشتــرک آدم هاست...
فقط با لهجـه هایِ متفاوت....
زنی که گـریه می کند...
یک آغوش محکم میخواهد،از جنسِ پیراهنِ چهار خانه یِ مــردی که تمامیتِ ارضیِ اندامش را در بر بگیــرد...
کودکی که زمین خورده است...
آغوشی که بویِ التیامِ زخم هایش را بدهد و نازش را بکشد و با هر"چی شده عزیزکم،گریه نکن"ـی بغضش با صدای بلندتـری بترکد...
و مـــردی که تویِ بالکن به رو به رو خیره شده است...
دو دستِ ظریف می خواهد که از پشت سر دورِ کمرش حلقه بشود و سیگار را از دستانش بیرون بکشد...
آغوشی که تهَش طعم رژلب بدهد،و بویِ موهایِ زنی که دوستش دارد...
#فاطمه_صابری_نیا
آغوش زبانِ مشتــرک آدم هاست...
فقط با لهجـه هایِ متفاوت....
زنی که گـریه می کند...
یک آغوش محکم میخواهد،از جنسِ پیراهنِ چهار خانه یِ مــردی که تمامیتِ ارضیِ اندامش را در بر بگیــرد...
کودکی که زمین خورده است...
آغوشی که بویِ التیامِ زخم هایش را بدهد و نازش را بکشد و با هر"چی شده عزیزکم،گریه نکن"ـی بغضش با صدای بلندتـری بترکد...
و مـــردی که تویِ بالکن به رو به رو خیره شده است...
دو دستِ ظریف می خواهد که از پشت سر دورِ کمرش حلقه بشود و سیگار را از دستانش بیرون بکشد...
آغوشی که تهَش طعم رژلب بدهد،و بویِ موهایِ زنی که دوستش دارد...
#فاطمه_صابری_نیا
@asheghanehaye_fatima
دستمُ محکم تو دستش فشار میده
"آخ"َم که درمیاد چشم هاش از شیطنت برق میـزنه و دستمُ میبوسه و پشت بندش گاز می گیـره، دیوونه است خب...من دیوونه تـر...
_میگم منُ نداشتی چیکار میکردی؟
ابروهاشُ بالا میندازه و با نگاهِ عاقل اندر سفیه زل میزنه بهم...
+این اعتماد به نفسُ از کجا خریدی عزیزدلم؟
بعدمیزنه زیرِ خنده، لپاش که چال میوفته فشارم بالا پایین میـشه....
با مشت اروم میزنم به بازوش و"زهــرِ مـار"ِ کشداری حواله اش میکنم....
میگه:"تو که نباشی یکی هست که خوب جاتُ پر میکنه"
دلم هُری میریزه...
اخمامُ تو هم میکشم و به حالت قهر دستمُ از دستش در میارم...
محکمتر دستمُ می چسبه...
سیگارشُ از جیب کتش درمیاره و میگه"ایشونُ میگم، فکر کردی واسه چیه وقتی پیشِ تواَم نمی کشم هوم؟نکنه فکر کردی به فکر ریه های توام خنگِ من؟ تو باشی به کارم نمیاد که....ولی امان از روزی که نباشی...انقد میکشم میکشم میکشم تا خودمم با دلتنگیام دود شم برم هوا...."
شما بودید نمی مُــردید براش....؟
#فاطمه_صابری_نیا
دستمُ محکم تو دستش فشار میده
"آخ"َم که درمیاد چشم هاش از شیطنت برق میـزنه و دستمُ میبوسه و پشت بندش گاز می گیـره، دیوونه است خب...من دیوونه تـر...
_میگم منُ نداشتی چیکار میکردی؟
ابروهاشُ بالا میندازه و با نگاهِ عاقل اندر سفیه زل میزنه بهم...
+این اعتماد به نفسُ از کجا خریدی عزیزدلم؟
بعدمیزنه زیرِ خنده، لپاش که چال میوفته فشارم بالا پایین میـشه....
با مشت اروم میزنم به بازوش و"زهــرِ مـار"ِ کشداری حواله اش میکنم....
میگه:"تو که نباشی یکی هست که خوب جاتُ پر میکنه"
دلم هُری میریزه...
اخمامُ تو هم میکشم و به حالت قهر دستمُ از دستش در میارم...
محکمتر دستمُ می چسبه...
سیگارشُ از جیب کتش درمیاره و میگه"ایشونُ میگم، فکر کردی واسه چیه وقتی پیشِ تواَم نمی کشم هوم؟نکنه فکر کردی به فکر ریه های توام خنگِ من؟ تو باشی به کارم نمیاد که....ولی امان از روزی که نباشی...انقد میکشم میکشم میکشم تا خودمم با دلتنگیام دود شم برم هوا...."
شما بودید نمی مُــردید براش....؟
#فاطمه_صابری_نیا