@asheghanehaye_fatima
باز می گردی
و خنده هایت
پرده های دلم را تکان می دهد.
باز می گردی
و بوسه هایت
از من #زنی می سازد
که گرسنه نیست
و خون تازه ی تو
گونه های نحیفش را سیراب می کند.
می دانم
برای گفتن این حرف ها زود است
ولی من
به صدای باد فکر می کنم
به ردپای مردی در برف
و شلیک گلوله ای در تاریکی
در من
ماده گرگی است
که آمدنت را بو کشیده است.
#شیرین_خسروی
باز می گردی
و خنده هایت
پرده های دلم را تکان می دهد.
باز می گردی
و بوسه هایت
از من #زنی می سازد
که گرسنه نیست
و خون تازه ی تو
گونه های نحیفش را سیراب می کند.
می دانم
برای گفتن این حرف ها زود است
ولی من
به صدای باد فکر می کنم
به ردپای مردی در برف
و شلیک گلوله ای در تاریکی
در من
ماده گرگی است
که آمدنت را بو کشیده است.
#شیرین_خسروی
@asheghanehaye_fatima
به گمانم
سخت ترین کار دنیای امروز
مرد بودن است !
نگاهت را از اخبار ایران و جهان برگیری
و خبر از دنیای چشمان #زنی بگیری
که از صبح می خواسته
چیزی را به تو بگوید
اما سکوت کرده است!
#فاطمه_نعمتی
به گمانم
سخت ترین کار دنیای امروز
مرد بودن است !
نگاهت را از اخبار ایران و جهان برگیری
و خبر از دنیای چشمان #زنی بگیری
که از صبح می خواسته
چیزی را به تو بگوید
اما سکوت کرده است!
#فاطمه_نعمتی
و آن
آخرین تکه من بودم ...
به جای مانده از #زنی که،
هر بار آمده " تو " را فراموش کند
تکه ای از خودش را
جایی جا گذاشته است ...
#هستی_دارایی
@asheghanehaye_fatima
آخرین تکه من بودم ...
به جای مانده از #زنی که،
هر بار آمده " تو " را فراموش کند
تکه ای از خودش را
جایی جا گذاشته است ...
#هستی_دارایی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تو می روی به قرارهایت برسی
که کاری اند
مثلِ زخم های من
می بوسی ام
چمدان بر می داری و
صدایم پشتِ دری بسته خفه می شود
گفتم مراقب باش
آسمان امنیت ندارد،
از پشتِ گوشیِ خاموش
صدای تکه تکه شدنِ ابرها می آید
صدایِ امواجِ آغوشِ #زنی
که فکر می کند
دست هایش
مثل چتر نجات باز می شوندو
کودکش لحظه ی فرود لبخند می زند
پشتِ گوشیِ خاموش
صدایِ قلبم
با موتورهای هواپیما از کار می افتد
تعادلِ حالم به هم ریخته است
به هم ریخته کانال های اعصابم
اخبار فقط فکر مرا پخش می کند
که رادارها از تو خارج شده اند
هُوَالباقی
رادارها زن ها را نادیده می گیرند
هُوَالباقی
رادارها از بچه ها چگونه می گذرند
هُوَالباقی
ازاَلباقیِ مسافرها که صندلی هارا پر کرده اند
تا جایم خالی نباشد
بی خبرم
شاید در آخرین لحظه کسی را
با من اشتباه و آرام گرفته باشی
من که نمُرده ام
بیشتر از روزهای قبل می خندم
آسایش گاهی چُنان دیوانه ام می کند
که هر روز قرص هایم را
دورتر می اندازم
حالم خوب است
و این را
تمامِ آسایشگاه هایی که پذیرشم نکرده اند
گواهی داده اند
📖 #خیلی_چیزها_روشن_میشود
#منیره_حسینی
تو می روی به قرارهایت برسی
که کاری اند
مثلِ زخم های من
می بوسی ام
چمدان بر می داری و
صدایم پشتِ دری بسته خفه می شود
گفتم مراقب باش
آسمان امنیت ندارد،
از پشتِ گوشیِ خاموش
صدای تکه تکه شدنِ ابرها می آید
صدایِ امواجِ آغوشِ #زنی
که فکر می کند
دست هایش
مثل چتر نجات باز می شوندو
کودکش لحظه ی فرود لبخند می زند
پشتِ گوشیِ خاموش
صدایِ قلبم
با موتورهای هواپیما از کار می افتد
تعادلِ حالم به هم ریخته است
به هم ریخته کانال های اعصابم
اخبار فقط فکر مرا پخش می کند
که رادارها از تو خارج شده اند
هُوَالباقی
رادارها زن ها را نادیده می گیرند
هُوَالباقی
رادارها از بچه ها چگونه می گذرند
هُوَالباقی
ازاَلباقیِ مسافرها که صندلی هارا پر کرده اند
تا جایم خالی نباشد
بی خبرم
شاید در آخرین لحظه کسی را
با من اشتباه و آرام گرفته باشی
من که نمُرده ام
بیشتر از روزهای قبل می خندم
آسایش گاهی چُنان دیوانه ام می کند
که هر روز قرص هایم را
دورتر می اندازم
حالم خوب است
و این را
تمامِ آسایشگاه هایی که پذیرشم نکرده اند
گواهی داده اند
📖 #خیلی_چیزها_روشن_میشود
#منیره_حسینی
@asheghanehaye_fatima
من بی آنكه شبيه هيچ #زنی باشم
هر روز صبح
نگاهم را
می اندازم تهِ فنجانِ قهوه ات
و تو ايمان می آوری
كه قرن هاست
مزارع نيشكر
فقط
برایِ روزهایِ تنهايی
كشت می شوند !
📖 #عشق_دو_قاشق_مرباخوری
#سمانه_سوادی
من بی آنكه شبيه هيچ #زنی باشم
هر روز صبح
نگاهم را
می اندازم تهِ فنجانِ قهوه ات
و تو ايمان می آوری
كه قرن هاست
مزارع نيشكر
فقط
برایِ روزهایِ تنهايی
كشت می شوند !
📖 #عشق_دو_قاشق_مرباخوری
#سمانه_سوادی
@asheghanehaye_fatima
#زنی که قادر است با صدای کفتر چاهی و قورباغه ها به وجد بیاید
زنی که با یک استکان چایی تازه دمش می تواند حال همه افراد خانواده را خوب کند
زنی که می تواند مولانا گوش کند و خیاطی کند
زنی که می تواند با خدا گپ بزند و قهوه بنوشد
زنی که میتواند آنقدر ترانه بوی باران را بخواند
که گندمزار گیسوانش بوی باران بگیرد
زنی که میتواند وقت ظرف شستن بدون غیبت به دریا و جنگل برود
زنی که می تواند با صدای بلند فکر کند
همان زنی است که هیچکس نمی تواند او را شکست دهد !
#نسرین_بهجتی
#زنی که قادر است با صدای کفتر چاهی و قورباغه ها به وجد بیاید
زنی که با یک استکان چایی تازه دمش می تواند حال همه افراد خانواده را خوب کند
زنی که می تواند مولانا گوش کند و خیاطی کند
زنی که می تواند با خدا گپ بزند و قهوه بنوشد
زنی که میتواند آنقدر ترانه بوی باران را بخواند
که گندمزار گیسوانش بوی باران بگیرد
زنی که میتواند وقت ظرف شستن بدون غیبت به دریا و جنگل برود
زنی که می تواند با صدای بلند فکر کند
همان زنی است که هیچکس نمی تواند او را شکست دهد !
#نسرین_بهجتی
@asheghanehaye_fatima
کاش میدانستی
#زنی که بغض داشت
شانههایِ تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که نیازِ نوازش داشت
دستهای تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که هزار قصه برای گفتن داشت
یک شبِ دیگر کنارِ تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که دلِ رفتن نداشت
آغوش تو را کم داشت
کاش میدانستی
آن زن
من بودم
#نیکی_فیروزکوهی
کاش میدانستی
#زنی که بغض داشت
شانههایِ تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که نیازِ نوازش داشت
دستهای تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که هزار قصه برای گفتن داشت
یک شبِ دیگر کنارِ تو را کم داشت
کاش میدانستی
زنی که دلِ رفتن نداشت
آغوش تو را کم داشت
کاش میدانستی
آن زن
من بودم
#نیکی_فیروزکوهی
مرا که می شناسی
گاهی شبیه خودم هم نیستم...
فقط #زنی هستم
که تو را
عاشقانه دوست دارد...
#میترا_نوری
@asgeghanehaye_fatima
گاهی شبیه خودم هم نیستم...
فقط #زنی هستم
که تو را
عاشقانه دوست دارد...
#میترا_نوری
@asgeghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
همیشه اولین کوپه
از آنِ #زنی ست
که از اندوهِ چشمان مردی خسته میگریزد
همیشه آخرین ایستگاه
از آنِ مردی ست
که روزگارش بی حضور موهای سیاهِ زن
قطاری را میماند
که عشق را
در اولین کوپه اش
با خود میبرد
نيكى فيروزكوهى
همیشه اولین کوپه
از آنِ #زنی ست
که از اندوهِ چشمان مردی خسته میگریزد
همیشه آخرین ایستگاه
از آنِ مردی ست
که روزگارش بی حضور موهای سیاهِ زن
قطاری را میماند
که عشق را
در اولین کوپه اش
با خود میبرد
نيكى فيروزكوهى
@asheghanehaye_fatima
مرا با دستهایت ببوس
با چشمهایت،
با لبهایت
برایم حرف بزن
با دهانت مرا تصاحب کن...
هیچ مردی
با صفحه دوم شناسنامه
مالک قلب #زنی نخواهد شد...!
#مینو_نصرالهی
مرا با دستهایت ببوس
با چشمهایت،
با لبهایت
برایم حرف بزن
با دهانت مرا تصاحب کن...
هیچ مردی
با صفحه دوم شناسنامه
مالک قلب #زنی نخواهد شد...!
#مینو_نصرالهی
@asheghanehaye_fatima
به چشمهایم زل زد و گفت: "با هم درستش می کنیم..."
چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد، حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت، حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمیکردم. تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد، میتواند حس من را در آن لحظات درک کند.
ليليان هلمن
کتاب #زنی_ناتمام
به چشمهایم زل زد و گفت: "با هم درستش می کنیم..."
چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد، حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت، حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمیکردم. تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد، میتواند حس من را در آن لحظات درک کند.
ليليان هلمن
کتاب #زنی_ناتمام