عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
کنارت مانده ام امّا چه سودی دارد این ماندن

شبیه چَتر نَمناکی که خود درگیرِ باران است

#سعید_شیروانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

بر رویِ لبم نامِ قشنگت قدغن شد

چون جنگ شد و باعث آشفته شدن شد

پیراهنِ تو ، "اَمن ترین" جای زمین است

کم کم بدنت ساده ترین شکل وطَن شد

#سعید_شیروانی
@asheghanehaye_fatima

#اتاقمان

اصلاً چرا کم است به هم اِشتیاقمان ؟!
وقتی پُر است عطرِ تنت در اتاقمان ...

از غربتم ، از این همه غم مُشت می خورم
آیینه را شکسته دلیلِ فراقمان

رد می شوی به عمد نگاهم نمی کنی
گاهی بگیر از دلِ سنگت سراغمان

تا دیدمت دوباره دلم‌ تازه شد به عشق
ای کاش باز سر برسد اتّفاقمان

هیزم بریز ، فتنه بکن با دو چشم خویش
تا گُر بگیرد آتشِ سرد اجاقمان

حالا چگونه سر کنم اینجا بدون تو
وقتی پُر است عطر تنت در اتاقمان

#سعید_شیروانی
یک تکّه اَبر از داخلِ جیبم در آوردم

یعنی که حالم بی حضورت سخت بارانی ست

#سعید_شیروانی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


#اتاقمان

اصلاً چرا کم است به هم اِشتیاقمان ؟!
وقتی پُر است عطرِ تنت در اتاقمان ...

از غربتم ، از این همه غم مُشت می خورم
آیینه را شکسته دلیلِ فراقمان

رد می شوی به عمد نگاهم نمی کنی
گاهی بگیر از دلِ سنگت سراغمان

تا دیدمت دوباره دلم‌ تازه شد به عشق
ای کاش باز سر برسد اتّفاقمان

هیزم بریز ، فتنه بکن با دو چشم خویش
تا گُر بگیرد آتشِ سرد اجاقمان

حالا چگونه سر کنم اینجا بدون تو
وقتی پُر است عطر تنت در اتاقمان

#سعید_شیروانی
🌧 #یک_تکه_ابر

@asheghanehaye_fatima

فهمیده ام این روزها دنیای من فانی ست
وقتی برایت دل بریدن کار آسانی ست

جز دیدن رویت چه کار بهتری دارم ؟
تفریح ساحل دیدن دریا ی طوفانی ست

من ماهی دریاچه ام از تنگ می ترسم
میلرزد اندامم در آغوش تو ، پیدا نیست ؟

یک تکّه ابر از داخل جیبم در آوردم
یعنی که حالم بی حضورت سخت بارانی ست

از کودکی می خواستم تا منزوی باشم
حالا فقط بعد از تو کارم منزوی خوانی ست

جغدی که از ویرانه دور افتاد می میرد
دورم من از آغوش تو این اوج ویرانی ست

هم حرف دارم با تو در این روز ها هم درد
بانو کجایی ... بگذریم ... این بیت پایانی ست


#سعید_شیروانی