عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



معرفی #برایان_تال
نقاش #فوتورئالیست

پیش‌تر در نوشتاری با عنوان «برایان تال و تابلوها فوتورئالیستی» به این نقاش جوان آمریکایی پرداخته بودم. برایان تال به دلیل تابلوهای فوتورئالیستیِ (تصویرگونۀ) نوستالژیکش معروف است. او در تابلوهایش فضا و نوستالژی‌های دهه‌های 1940 و 1950 را زنده می‌کند. در آن نوشتار اشاره گفته بودم:

«برایان تال می‌گوید: "من به فوتورئالیسم روی آوردم زیرا به بیننده اجازه می‌دهد به چیزهایی توجه کند که در زمان واقعی به آن‌ها توجه نمی‌کند؛ به خصوص با کارهای من که جزئیات بسیار دارند و در ابعاد بزرگ کشیده شده‌اند."
به گمان من، تمام فلسفۀ تابلوهای برایان تال نیز همین است: ارائۀ بُرشی از زاویه‌ای خاص از واقعیت که آدمی در "شتاب زندگی" آن را نمی‌بیند... بُرشی که بخشی از واقعیت و روایت کلی را در خود دارد.»



همچنین در ادامه چند تابلوی جدید از برایان تال با هم می‌بینیم.




#مهدی_تدینی
...
@asheghanehaye_fatima



« #برایان_تال » و بُرش‌هایی نوستالژیک


برایان تال (Brian Tull) نقاش آمریکایی، متولد 1975.
تال یکی از نمایندگان موفق سبک فوتورئالیسم است؛ سبکی که واقعیت را به مانند عکس (فوتو) بازنمایی می‌کند؛ به گونه‌ای که گاه تشخیص این‌که تابلو نقاشی یا عکس است، دشوار است. برایان تال بیش‌تر کادری بسته از بخشی از اندام و لباس یک زن را به تصویر می‌کشد: پاها، نیم‌تنه، دامن، دست‌ها یا نیم‌رخ... او زن را همراه با نمادهای دهه‌های 1940 و 1950 ترسیم می‌کند: خودروهای آن دوران، ماشین تایپ، لباس‌های آن دوران، تلفن و...

برایان تال می‌گوید: «من به فوتورئالیسم روی آوردم زیرا به بیننده اجازه می‌دهد به چیزهایی توجه کند که در زمان واقعی به آن‌ها توجه نمی‌کند؛ به خصوص با کارهای من که جزئیات بسیار دارند و در ابعاد بزرگ کشیده شده‌اند».

به گمان من، تمام فلسفۀ تابلوهای برایان تال نیز همین گفتۀ او بیان شده است: ارائۀ بُرشی از زاویه‌ای خاص از واقعیت که آدمی در «شتاب زندگی» آن را نمی‌بیند. شاید برای همین است که بیننده دوست دارد تابلوهای برایان تال را بارها ببیند، چون گمان می‌کند این واقعیت را بارها دیده، اما انگارندیده است و با خود می‌گوید چرا من این بُرشِ زیبا از واقعیت را ندیدم؛ بُرشی که بخشی از واقعیت و روایت کلی را در خود دارد...
زن، زنی آزاد و رها، زنی سبکبال و سرخوش، زنی در سفر، زنی در قایق، زنی که پاهایش از پنجرۀ ماشین بیرون است، زنی که دامنش در آفتاب چشمان آدمی را سحر می‌کند... و در یک کلام «زنی آزاد»؛ این عنصر روح نوستالژیک کارهای تال را دوچندان می‌کند. این سبکبالی بیش‌تر در فیلم‌ها پیدا می‌شود تا در زندگی واقعی. تال ما را تشنۀ واقعیتی می‌کند که هست، ولی دور است، در پشت سر گم شده است.

نوستالژی نیز روح همیشگی کارهای برایان تال است. او در کارهایش با بازنمایی فضای فیلم‌های دهۀ 1940 و 1950 نوستالژی آن دوران را زنده می‌کند. او یک کادر بسته، جزئی از فیلمی را که نمی‌دانیم چیست، نشانمان می‌دهد و ذهن را ناخودآگاه روانۀ جستجو در عالم خیال می‌کند. این دامن کدام زن است، این دست کدام زن است، این ماشین کدام قهرمان است...

بدین‌سان، برایان تال با بُرش‌های نوستالژیک خود همزمان بُرشی در لحظه‌هایمان می‌زند و ما را به جایی دور می‌برد، به جایی که آوایی نوستالژیک می‌خواندمان.

تاکنون با نقاشان فوتورئالیست زیادی در کانال آشنا شده‌ایم: دان اِدی، رافائلا اسپنسر، ایگال اوزری و لنگ جون.

در ادامه چند تابلو از برایان تال با هم می‌بینیم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇