@asheghanehaye_fatima
قلب خاک خوبی دارد. تو می توانی در زمان واحدی، هزاران هزار درخت در آن بنشانی و تمامی آنها را هم بپایی، عزیز بداری و به درستی برویانی.
در قلب همان طور که دوست داشتن جای نفرت را تنگ نمی کند، دوست داشتن جای دوست داشتن را هم تنگ نمی کند...
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #آتش_بدون_دود
قلب خاک خوبی دارد. تو می توانی در زمان واحدی، هزاران هزار درخت در آن بنشانی و تمامی آنها را هم بپایی، عزیز بداری و به درستی برویانی.
در قلب همان طور که دوست داشتن جای نفرت را تنگ نمی کند، دوست داشتن جای دوست داشتن را هم تنگ نمی کند...
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #آتش_بدون_دود
@asheghanehaye_fatima
روح كوچكت را وانسپار به غم !
تاب ندارد ،
ويران مى شود و زيان مى كنى ،
پيوسته گريستن كه دردى را دوا نمى كند
حرمت اشک را دست كم ، نگه دار !
اين سيلاب بى هواى گِل آلود نيست ،
عصاره ى روح است !
غم چيزى نيست كه خودش با پاى خودش
خانه ى روحت را ترک كند !
بتارانش ،
بتارانش ...
#نادر_ابراهيمى
📚#آتش_بدون_دود
روح كوچكت را وانسپار به غم !
تاب ندارد ،
ويران مى شود و زيان مى كنى ،
پيوسته گريستن كه دردى را دوا نمى كند
حرمت اشک را دست كم ، نگه دار !
اين سيلاب بى هواى گِل آلود نيست ،
عصاره ى روح است !
غم چيزى نيست كه خودش با پاى خودش
خانه ى روحت را ترک كند !
بتارانش ،
بتارانش ...
#نادر_ابراهيمى
📚#آتش_بدون_دود
@asheghanehaye_fatima
📚 بریدهای از کتاب
با دلتنگیات، مرا بیتاب نکن؛ و با بیتابیات مرا دلتنگ! تو تکیهگاه منی تکیه گاه اگر محکم نباشد، تکیه بیمعنی است. با قلبت احساس کن؛ اما با قلبت فکر نکن. بگذار کمی دیگر هم تحمل کنیم؛ همانطور که صدها سال تحمل کردهایم. غذای نیمپخته از خام بدتر است؛ زیرا خام، فریب نمیدهد! اما نیم پخته میفریبد پس کمکم کن تا پخته بازگردم...
#نادر_ابراهیمی
کتاب #آتش_بدون_دود
📚 بریدهای از کتاب
با دلتنگیات، مرا بیتاب نکن؛ و با بیتابیات مرا دلتنگ! تو تکیهگاه منی تکیه گاه اگر محکم نباشد، تکیه بیمعنی است. با قلبت احساس کن؛ اما با قلبت فکر نکن. بگذار کمی دیگر هم تحمل کنیم؛ همانطور که صدها سال تحمل کردهایم. غذای نیمپخته از خام بدتر است؛ زیرا خام، فریب نمیدهد! اما نیم پخته میفریبد پس کمکم کن تا پخته بازگردم...
#نادر_ابراهیمی
کتاب #آتش_بدون_دود
@asheghanehaye_fatima
پدرم می گويد از سولماز بگذر
كه رنج می آورد
مادرم گريه می كند از سولماز بگذر
كه مرگ می آورد
خواهرهايم به من نگاه می كنند... با خشم
كه ذليل دختری شده ام
آه سولماز...
اين ها چه می دانند كه عاشق سولماز بودن چه درد شيرينی است...
به كوه می گويم سولماز را می خواهم
جواب می دهد من هم...
به دريا می گويم سولماز را می خواهم
جواب می دهد من هم...
در خواب می گويم سولماز را می خواهم
جواب می شنوم من هم...
اگر يك روز به خدا بگويم سولماز را می خواهم...
زبانم لال... چه جواب خواهد داد؟
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #آتش_بدون_دود
پدرم می گويد از سولماز بگذر
كه رنج می آورد
مادرم گريه می كند از سولماز بگذر
كه مرگ می آورد
خواهرهايم به من نگاه می كنند... با خشم
كه ذليل دختری شده ام
آه سولماز...
اين ها چه می دانند كه عاشق سولماز بودن چه درد شيرينی است...
به كوه می گويم سولماز را می خواهم
جواب می دهد من هم...
به دريا می گويم سولماز را می خواهم
جواب می دهد من هم...
در خواب می گويم سولماز را می خواهم
جواب می شنوم من هم...
اگر يك روز به خدا بگويم سولماز را می خواهم...
زبانم لال... چه جواب خواهد داد؟
#نادر_ابراهیمی
از کتاب #آتش_بدون_دود